ویرگول
ورودثبت نام
سید علی میرقاسمی
سید علی میرقاسمیهدف من از نوشتن، ایجاد ارزش برای مخاطبه. مادامی که مطالبم رو به بهترین شکل به دیده مخاطب‌ها رسونده و براشون مفید باشم، از نوشتن دست نمی‌کشم. شاید رسالت من توی این دنیا فقط انجام همین کار باشه!
سید علی میرقاسمی
سید علی میرقاسمی
خواندن ۴ دقیقه·۶ ماه پیش

بوقچی یا تدلاسوی ایرانی؟ بررسی نسخه ایرانیزه یک سریال بریتانیایی(خطر اسپویل)

تقریبا دوسالی از اتمام پخش «تدلاسو»، سریال محبوب انگلیسی می‌گذرد. برنامه‌ای که نه تنها بین طرفداران فوتبال، بلکه بین تمامی مردم محبوب شد. این سریال در سه فصل تهیه شد و داستان یک تیم فوتبال خیالی در لیگ برتر انگلیس را روایت می‌کرد که ابتدا مدیر آن که همسر سابق مالک باشگاه بود، به دنبال نابودی آن بود. به همین دلیل هم به جای استفاده از یک مربی فوتبال، به سراغ یک مربی شکست خورده در فوتبال آمریکایی رفت. اما همه چیز برخلاف تصوراتش اتفاق افتاد. مسئله‌ای که حالا در سریال «بوقچی» نسخه بازنویسی شده تدلاسو در حال رخ دادن است.


داستان بوقچی چیست و چگونه با روایت تدلاسو همخوانی دارد؟

در سریال بوقچی که از شبکه 3 از اواسط خرداد 1404 پخش می‌شود نیز اتفاقاتی مشابه رخ می‌دهد. مدیرعامل یک کارخانه ورشکسته برای اینکه بتواند کارخانه را تعطیل کرده و به‌جای آن یک شهرک ساختمانی بسازد، ابتدا باید تیم محلی بهارستان (محله‌ای خیالی در اطراف تهران) را نابود کند. این تیم مجوز حضور در دور اول جام حذفی را به دست آورده و حالا برای نابودی تیم، ابتدا باید یک مربی ضعیف را برای تیم انتخاب کند. این مربی کسی نیست جز «بهرام بوقچی» با بازی حسن پورشیرازی که در دوران جوانی بازیکن تیم کارخانه چیت‌دانه بود. بازیکنی که در یک اتفاق مصدوم شد و سال‌ها به عنوان کارگر کارخانه و بوقچی باشگاه مشغول فعالیت بود.


این اتفاقاتی که رخ می‌دهد، حساب شده نیست!

درحالی که مالک کارخانه فکر می‌کند که با کارشکنی در تیم و دادن توپ پلاستیکی تیم را نابود می‌کند، یک مدیر ورزشی لایق همه چیز را تغییر می‌دهد. امیر کربلایی زاده در نقش مدیر ورزشی شهرستان با فراهم ساختن اعتبارات و زیرساخت لازم به تیم انگیزه می‌دهد. از توپ فوتبال گرفته تا بازیکن گلزن و پاداش همگی از سوی این فرد برای باشگاه تامین می‌شود. این اتفاقات از دست مالک باشگاه خارج شده و او تنها چاره را در تعدیل نیرو و حذف بازیکنان می‌بیند.


شخصیت سازی قوی از «بهرام بوقچی»، نقطه قوت سریال!

این روزها بسیاری از سریال‌های طنز تلوزیونی سعی دارند با «لوده‌بازی» مردم را به خنده وادار کنند، این سریال با نمایش یک شخصیت قدرتمند و شریف از سرمربی تیم، خنده را در جای دیگر از مخاطب بگیرد. این موضوع می‌تواند نقطه قوت سریال باشد، آن هم در حالی که سریال یک «کپی» ایرانی از تد لاسو است. این مربی با تلاش فراوان به دنبال حل مشکلات کارگران کارخانه است و به بازیکنان تیم نیز تا سرحد توان کمک می‌کند.

بوقچی؛ اقتباس یا یک کپی از نسخه انگلیسی؟

به غیر از مسائل مشابهی که در دو سریال وجود داشت می‌توان به دو نکته دیگر نیز اشاره کرد:

  1. تدارکاتچی‌ای که مربی می‌شود: از اواخر قسمت دوم، کاراکتری به نام «هیبت» به سریال اضافه می‌شود که نقش تدارکات‌چی تیم را بازی می‌کند. درست مانند تیم «ای اف سی ریچموند» که از وجود «نیتن شلی» بهره به عنوان تدارکات و بعدا مغز متفکر تیم بهره می‌برد. نیتن بعدها توانست با تفکرات خود، تیم را نجات دهد و البته در برهه‌ای به دشمن تیم سابقش در باشگاه «وستهام» تبدیل شد. همانطور که پیداست اینجا هم هیبت با علاقه‌ای که به فوتبال دارد، احتمالا در آینده راهکارهای تاکتیکی زیادی را در اختیار باشگاه خود قرار می‌دهد.

  2. مالک کانال پُمهق: امید روحانی به عنوان مالک یک کانال ورزشی محلی در شبکه‌های مجازی در این سریال به بازیگری پرداخته است. شخصی که تا اینجای داستان (قسمت ششم) دشمن قسم خورده بهرام بوقچی است. درست مانند ترنت کریم که در تد لاسو به عنوان خبرنگاری مخالف تد لاسو فعالیت داشت. اما بعدها از شخصیت وی خوشش آمده و با او طرح رفاقت ریخت.

  3. جیمی تارت ایرانی وارد می‌شود: در سریال تدلاسو یک بازیکن مغرور از منچسترسیتی به صورت قرضی به ای اف سی ریچموند آمده بود و یکی از کارآمدترین بازیکنان این تیم به شمار می‌آمد. این بازیکن «جیمی تارت» نام داشت. در بوقچی نیز به واسطه اداره ورزش شهرستان بهترین گلزن لیگ استان با تامین بودجه راهی چیت‌دانه شده تا تیم را نجات دهد. کاراکتری که شخصیتی کاملا مشابه جیمی تارت دارد. حالا باید دید که ایا این بازیکن نیز عاقبتی مانند جیمی تارت دارد؟

آیا بوقچی تا آخر دوام می‌آورد یا کارخانه‌دار برنده می‌شود؟

در روزهایی که بیشتر سریال‌های طنز تلویزیونی به نمایش‌های شتاب‌زده و شوخی‌های دم‌دستی پناه می‌برند، «بوقچی» قدمی متفاوت برداشته؛ روایتی از صداقت، تلاش و امید در دل یک تیم محلی. با وجود شباهت‌هایی در خط داستانی با سریال موفق «تدلاسو»، به نظر می‌رسد وجه تمایز اصلی این دو اثر، در نوع نگاه مالکان تیم‌ها نهفته باشد. در تدلاسو، مالک باشگاه که ابتدا قصد انتقام دارد، در ادامه دلبسته تیم و سرمربی‌اش می‌شود و به پشتیبانی از آن‌ها می‌پردازد. اما در «بوقچی»، کارخانه‌داری را می‌بینیم که ظاهراً تا آخرین لحظه‌ قصد دارد با نیرنگ و کارشکنی، تیم را به نابودی بکشاند.

حالا تیم بهارستان در آستانه‌ی اولین بازی در جام حذفی قرار دارد و این نبرد می‌تواند صحنه‌ی اوج‌گیری جدال میان بهرام بوقچی و کارخانه‌دار باشد. آینده تیم، سرنوشت کارگران، و حتی آینده کارخانه، همه در گرو همین رقابت است. «بوقچی» با این گره‌افکنی هوشمندانه، مخاطب را برای ادامه مسیر مشتاق نگه می‌دارد. باید دید آیا این تیم محلی می‌تواند نه فقط در زمین فوتبال، بلکه در برابر زور و ریا نیز به پیروزی برسد یا نه.

سریالجام حذفیتلوزیونفوتبالایران
۰
۰
سید علی میرقاسمی
سید علی میرقاسمی
هدف من از نوشتن، ایجاد ارزش برای مخاطبه. مادامی که مطالبم رو به بهترین شکل به دیده مخاطب‌ها رسونده و براشون مفید باشم، از نوشتن دست نمی‌کشم. شاید رسالت من توی این دنیا فقط انجام همین کار باشه!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید