علی میرکمالی
علی میرکمالی
خواندن ۷ دقیقه·۱ سال پیش

پشتِ فرمون تو جاده،کتابُ بذار رو طاقچه!+فایل صوتی⭕⭕⭕

مغز ماشینی برای نتیجه گیری سریع است
مغز ماشینی برای نتیجه گیری سریع است





سلام بر شما خواننده عزیز محترم و دوست داشتنی

میر کمالی هستم علی میرکمالی

دنیل کانمن برنده جایزه نوبل در کتاب معروفش تفکر سریع تفکر کند،تعبیر جالبی را برای فکر کردن مغز در جهت انجام کارها بکار می‌برد.

به تعبیر کانمن مغز از دو شیوه متفاوت تفکر سریع یا سیستم یک و تفکر کند یا سیستم دو،برای انجام کارها استفاده می‌کند.

سیستم ۱ یا تفکر سریع روشی است که در آن مغز کمترین انرژی را مصرف می‌کند و کمترین درگیری را دارد در واقع مغز هوشمندانه در این سیستم کارها را بر طبق الگوهایی که قبلاً آنها را آموخته و مکرر از آنها استفاده کرده و نتیجه گرفته است،انجام می‌دهد.

مثل زمانی که ما به صورت ناخودآگاه تنفس می‌کنیم یا زمانی که در حال راه رفتن هستیم.

این‌ها کارهایی است که مغز،هوشمندانه آنها را با سیستم ۱ یا تفکر سریع انجام داده و خود را درگیر آن نمی‌کند. در نتیجه برای انجام آنها،انرژی زیادی مصرف نمی‌کند.

اما مجموعه کارهایی که نیاز به تجزیه و تحلیل و بررسی بیشتر تصمیم‌گیری و حضور فعالانه مغز دارد توسط مغز از طریق سیستم ۲ یا تفکر کند انجام می‌شود.روشی که در آن مغز درگیری زیاد و فراوانی داشته و انرژی فراوانی نیز مصرف می‌کند.

دنیل کانمن و کتاب پر فروش تفکر سریع،تفکر کند
دنیل کانمن و کتاب پر فروش تفکر سریع،تفکر کند





در زندگی امروزه به خاطر حجم فراوان کارها و زمان و فرصت محدود برای انجام آنها یکی از ساده‌ترین کارها برای بالا بردن بهره‌وری بیشتر،انجام همزمان چند کار در زمان واحد است.روشی که این روزها موافقین و مخالفین متعددی دارد.

یکی از نکات مهمی که هنگام انجام همزمان چند کار باید در نظر داشت این است که آن کارها در مغز ما از طریق کدام سیستم انجام می‌شود.

اگر اگر دو کار متفاوت هر دو از طریق سیستم یک یا تفکر سریع انجام شود احتمال اینکه فردی بتواند هر دوی آنها را به صورت اثربخش با هم انجام بدهد وجود دارد.

به عنوان مثال فردی تصمیم به پیاده‌روی دارد.پیاده‌روی جزو کارهایی است که مغز فرد از طریق سیستم ۱ آن را انجام می‌دهد.

حال اگر همان فرد بخواهد همزمان با پیاده‌روی به موسیقی دلخواه خود نیز گوش دهد که آن عمل نیز جزو سیستم ۱ یا همان تفکر سریع است،انجام این دو کار به احتمال فراوان شدنی و بدون دردسر خواهد بود.

فرد شادمان در حال گوش کردن به موزیک و پیاده روی همزمان!
فرد شادمان در حال گوش کردن به موزیک و پیاده روی همزمان!





حالا اگر همان فرد هنگام پیاده‌روی تصمیم بگیرد که به یک فایل صوتی آموزشی گوش دهد.

گوش دادن به این فایل نیاز به دقت توجه و تمرکز دارد.در واقع انجام یادگیری از طریق شنیدن یک فایل صوتی عملی است که مغز آن را از طریق سیستم ۲ یا همان تفکر کند انجام می‌دهد.

انجام دو کار همزمان که یکی با تفکر سریع و دیگری با تفکر کند انجام بشود شدنی است اما نیاز به تمرین و تکرار و دقت و مهارت بالایی دارد.

حالا در نظر بگیرید که آن فرد به جای یک پیاده‌روی ساده در یک پارک خلوت و امن تصمیم بگیرد که در یک چهارراه شلوغ از خیابان عبور کند و همچنان نیز به پادکست آموزشی خود گوش بدهد.

عبور از خیابان کاریست که نیاز به دقت توجه و تمرکز فراوان دارد در واقع عملی است که حتماً مغز باید آن را از طریق سیستم ۲ یا تفکر کند انجام دهد.

در مورد شنیدن فایل صوتی آموزشی هم که قبلاً توضیح دادم حتماً باید با تفکر کند یا سیستم ۲ انجام بشود. انجام دو کار همزمان که هر دو بخواهند با تفکر کند یا سیستم دو انجام شوند برای مغز غیر ممکن است.

در واقع مغز ما هر چقدر هم که هوشمند باشد اما این توانایی را ندارد که در آن واحد بتواند دو کار با سیستم تفکر کند را انجام داده و هر دو را درست و دقیق و با تمرکز انجام دهد.
فرد نگران هنگام عبور از خیابان و گوش دادن به فایل صوتی آموزشی!
فرد نگران هنگام عبور از خیابان و گوش دادن به فایل صوتی آموزشی!





تنها کاری که یک مغز هوشمند ممکن است انجام دهد آن است که مرتب از این کار به کار دیگر جابجا شود یا اصطلاحا سوئیچ کند.

یعنی وقتی که فرد در حالی که دارد فایل صوتی آموزشی گوش می‌دهد می‌خواهد از خیابان شلوغ و پرترافیک و خطرناک عبور کنند خودش فکر می‌کند که دارد هر دو کار را با دقت و تمرکز خوبی انجام می‌دهد اما در واقع مرتب مغز دارد بین تمرکز روی این دو کار رفت و برگشت می‌کند.

امان از وقتی که درست در لحظه ای که باید روی عبور از خیابان عدم تصادف با ماشین‌ها متمرکز باشد غفلتاً روی یادگیری نکته مهمی که در پادکست گفته می‌شود تمرکز کند و آن زمان است که حادثه رخ می‌دهد.

از قدیم گفته اند که حادثه در کمین است!
از قدیم گفته اند که حادثه در کمین است!




مشابه این شرایط که برایتان گفتم،اتفاقی بود که در این آخر هفته برای من رخ داد.

من به همراه همسرم و دخترم آوید و در کنار خواهر همسرم تصمیم گرفتیم که چهارشنبه به سمت شمال کشور روانه شویم. طبق معمول پیشنهاد من برای حرکت ساعت ۴ صبح بود که با همراهی همسفرانم این کار صورت گرفت.

در ابتدای راه من به خاطر اینکه آرامش صبحگاهی همسفرانم به هم نخورد پخش خودروی ماشین را روشن نکردم و به جای آن به خیال خودم تصمیم هوشمندانه‌تری گرفتم.

تصمیم گرفتم که هندزفری در گوشم گذاشته و کتاب صوتی که به تازگی از سایت طاقچه خرید بودم را گوش بدهم. کتاب صوتی که در طول هفته گذشته درگیر شنیدن و یادگیری نکاتی از آن بودم.

در ظاهر همه چیز خوب داشت پیش می‌رفت من مشغول رانندگی در جاده خلوت با استفاده از سیستم یک بودم و همزمان به یک کتاب صوتی آموزشی نیز گوش می‌دادم و مطالبی را می‌آموختم و این کار را مغز من با استفاده از سیستم ۲ انجام میداد و به خیال خودم استفاده بهینه‌ای از فرصت به دست آمده می کردم.

بهره وری خطرناک!
بهره وری خطرناک!





همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت تا آنکه من بر خلاف روال معمول سی سال رانندگی‌ام تصمیم غلط گرفته و خواستم از چند خودرو که به آرامی حرکت می‌کردند سبقت بگیرم.

به جاده نگاه کردم تا فاصله خیلی دور ماشینی از روبرو نمی‌آمد و محاسبات ذهنی هم می‌گفت با توجه به سرعت آن چند ماشین و امکان شتاب گرفتن من،انجام این کار به راحتی امکان‌پذیر است.

اما اشتباه بزرگ من همینجا بود مغز من که درگیر تفکر کند برای یادگیری از کتاب صوتی آموزشی بود همزمان نتوانست درگیر تصمیم گیری صحیح از طریق سیستم دو گردد و من تصمیم اشتباهی گرفتم.

متاسفانه حادثه‌ تصادف خودرو اتفاق افتاد.

تجربه خطرناک تصادف خودرو!
تجربه خطرناک تصادف خودرو!





سال‌ها پیش آموخته‌ام که وقتی اتفاقی رخ داد یک کار مثبتی که می‌توان انجام داد این است که آن را مرور کرده و با این پرسش از خود که:«چه بهتر بود می‌کردم ؟»به نحو شایسته از آن درس گرفت.

من در تمام طول این سفر بعد از حادثه‌ای که در ابتدای راه برایم اتفاق افتاده بود مدام این سوال را از خودم پرسیدم.

بر همین اساس،تصمیم گرفتم که بعد از این کمی شتاب تمایل به بهره‌ور بودن را در خودم کم کنم و سعی نمایم که در یک زمان واحد فقط روی یک کار تمرکز نمایم تا آن کار را به بهترین نحو و بالاترین بازده انجام دهم.

مغز ما قوی‌ترین ابزار موفقیت است که در اختیار داریم اما به شرطی که کار با آن را بلد باشیم و به درستی از آن استفاده نماییم یادگیری و آموزش بسیار خوب است اما ابتدا باید انسان زنده و سلامت باشد تا بتواند یاد بگیرد و بیاموزد.

به شما پیشنهاد می‌کنم که روش‌های صحیح،درست و اصولی تمرکز و توجه را بیاموزید.دقت و تمرکز داشتن یک مهارت است.

مهارت متمرکز بودن بر روی انجام کارها،امری است که فراگیری آن این روزها بیشتر از هر زمان دیگری لازم و ضروری است.

پیشنهاد می کنم که در مسیر زندگی خود برای یادگیری این مهارت مهم و ارزشمند یعنی مهارت تمرکز و توجه وقت گذاشته و در آن ماهر شوید.

همچون همیشه یادآور می شوم که یگانه مسیر رسیدن به موفقیت این است که هوشمندانه:

بگیرید و بدانید و به کار بندید.

مهارت تمرکز ذهن از ضروریات برای موفقیت در زندگی است.
مهارت تمرکز ذهن از ضروریات برای موفقیت در زندگی است.



در همین راستا با کمال احترام از شما دعوت می کنم پست «سرانجام کدام آمریکایی به روش بی نظیر به من زبان آموخت؟»که من به تازگی در سایت ویرگول منتشر کردم را نیز بخوانید،بدانید و به کار بندید.

https://vrgl.ir/b4SdW



اگر مایل به دیدن مطالب کاملتر و ویدئو های بیشتر در زمینه یادگیری مهارت هستید به شما پیشنهاد می کنم که به کانال تلگرام من به آدرس زیر بپیوندید:

(لینک آبی در بایو نیز در دسترس است) https//t.me/alimirkamalicoach



در پایان از شما صمیمانه تشکر می کنم که نوشتار من را مطالعه کردید و مشتاقانه امیدوارم که شما همچنان پیگیر مطالب دیگر من نیز باشید.

دوستدار شما

علی میرکمالی

شنبه

دهم تیرماه یکهزار و چهارصد و دو

1402/4/10







کتاب صوتییادگیری مهارتتفکرمغزبهره وری
تسهیلگر یادگیری مهارت⭕⭕⭕ لینک کانال تلگرام https//t.me/alimirkamalicoach
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید