چندی پیش برای یادگیری یک مهارت،در یک دوره فشرده ۳۰ روزه شرکت کرده بودم.
مدرس این دوره در هر روز،یک نکته جدید را به ما آموزش میداد و من خرسند از این بودم که هر روز یک مطلب تازه یاد میگیرم و به مهارتم اضافه میشود.
در میانههای دوره بودیم که در یک روز،مربی اعلام کرد که امروز،روز مرور و بررسی آموختههایی است که تا الان داشتهاید:
«در ذهنتان مرور کنید که تا به امروز چه چیزهایی یاد گرفتهاید.
تک به تک،خوب و با دقت به آن مطالب فکر کنید و اگر احیانا،تمرین هر قسمت را انجام ندادهاید اکنون به تمرین آن بپردازید.
پیش خودتان بررسی کنید و ببینید که کدام یک از نکات آموخته شده تا این لحظه،برایتان مفیدتر بوده و کاربرد بیشتری در زندگیتان داشته است.
یک نکته شاخص از آموزهای که به نظرتان از همه مطالب آموخته شده،برایتان تاثیرگذارتر بوده است را انتخاب کرده و آن را به دیگران نیز اعلام کنید.
اگر بعضی از نکات مطرح شده تا امروز را خوب متوجه نشدهاید و یا در زندگیتان آنها را به کار نبردهاید،میتوانید در مورد آن سوال بپرسید،تا خوب مسئله برایتان باز شود و در ذهنتان جا بیفتد.»
راستش را بخواهید از این رفتار مربی کمی جا خوردم،انتظار نداشتم که در وسط دوره بخواهد یک روز را به مرور و بررسی مطالب آموخته شده اختصاص دهد.
من همیشه فکر میکردم که در هر روز باید یک نکته جدید یاد بگیرم.
حتی اولش پیش خودم فکر کردم که مربی میخواهد با این کار وقت تلف کند و از یاد دادن به ما طفره برود.اما با شنیدن حرفهای بیشتری از ایشان متوجه شدم که من سخت در اشتباه هستم.
ایشان گفتند:«من اطلاعات خیلی زیادی را طی چند روز قبل به شما گفتم و هنوز هم اطلاعات دیگری را باید به شما بگویم و این میل به آموزش و یادگیری در شماها خیلی هیجان انگیز است.
اما برای یادگیری نباید دائماً پیش بروید.باید گاهی هم استراحت کنید.
به عنوان مثال فکر کنید که از کوه بالا میروید،طی مسیر باید کمی پیش بروید،بعد کمی استراحت کنید تا انرژیتان برگردد و این روند در طی مسیر باید دائماً تکرار بشود.
تا در زمانهای استراحت مطالبی که یاد گرفتید،بخشی از وجودتان بشود.
فراموش نکنید که یادگیری واقعی و موثر صرفاً از طریق مصرف کردن انرژی برای شنیدن و دیدن نیست،بلکه از طریق خلق کردن است،از طریق انجام دادن و عمل کردن است.»
به نظرم حرفهای مربی کاملاً درست و صحیح بود. واقعیت این است که اتفاقا من از مرور آن روز خیلی مطالب خوبی یاد گرفتم.
حتی متوجه شدم که چه قسمتهایی را هنوز خوب و درست متوجه نشدم و باید برای یادگیری بهتر آنها وقت و انرژی بیشتری بگذارم.
تفکر و تأمل و تعمق بر مطالب آموزشی گذشته،موجب شد که وجوه بیشتری از مباحث یاد گرفته شده را درنظر بگیرم و موجب یادگیری عمیق تر و موثرتر برای من شد.
پیش خودم فکر کردم که در مسیر زندگی هم گاهی ما زیادی عجله می کنیم و می خواهیم زودتر به هدف و مقصودمان دست پیدا کنیم.
غافل از اینکه کمی صبر کردن و نگاه کردن به مسیری که پیمودیم به ما در درک بهتر از زندگی و جهت دهی مناسبتر به راهی که می خواهیم بپیماییم کمک شایانی خواهد کرد.
ما اغلب عادت داریم که در ابتدای هر سال خیلی با شور و هیجان هدف گذاری کرده و به برنامه ریزی برای سال جدید روی بیاوریم.
اما شاید به درستی یاد نگرفته ایم این که در میانه سال هم کمی تامل کنیم و عمر طی شده را بررسی کرده و بسنجیم که چه چیزهایی را یاد گرفته و چقدر از برنامه ریزیمان را جامعه عمل پوشاندیم.
پیشنهاد می کنم که شما هم در مسیر زندگی و یادگیریتان،زمانهایی را برای مرور و بررسی اختصاص دهید،قبل از آنکه به پایان راه و انتهای مسیر برسید.
در پایان از شما صمیمانه تشکر می کنم که نوشتار من را مطالعه کردید و مشتاقانه امیدوارم که شما همچنان پیگیر مطالب دیگر من نیز باشید.
دوستدار شما
علی میرکمالی
دوشنبه
بیستم و هفتم شهریورماه یکهزار و چهارصد و دو
1402/6/27
باکمال احترام از شما دعوت می کنم؛«تصمیم گیری با شش کلاه تفکر»که من به تازگی در سایت ویرگول منتشر کردم را نیز بخوانید،بدانید و به کاربرید:
اگر مایل به دیدن مطالب کاملتر و ویدئو های بیشتر در زمینه یادگیری مهارت هستید،به شما پیشنهاد می کنم که به کانال تلگرام من به آدرس زیر بپیوندید: