امروز می خواهم با شما در رابطه با کتاب آرمان شهری برای واقع گراها که توسط خانم پریا فرنود و بنده خلاصه و ویرایش شده است را خدمتتان تقدیم میکنم (www.hosseinalimohammadi.com) ، این کتاب دردو قسمت خلاصه نویسی شده است که در قسمت دوم می توانید ویدئوهای مربوط به گفتگوهای روتگر برگمن را ملاحظه بفرمائید.لینک های هر دو قسمت در پایین صفحه آورده شده است.
معرفی کتاب آرمان شهری برای واقع گراها
کتاب آرمان شهری برای واقع گراها اثر روتگر برگمن، یک فراخوان خارقالعاده برای تفکر آرمانی پیرامون درآمدها و ساعات کاری هفته و پادزهری خوب برای بدبینیهای مربوط به جایگزینی نیروی کار انسانی با رباتها است. روتگر برگمن (Rutger C. Bregman)، با ارائه مثالهای عملی از یک شهر کانادایی که توانست به طور کامل فقر را ریشهکن کند تا برنامه درآمد همگانی رئیس جمهور نیکسون که قرار بود به میلیونها آمریکایی پول پرداخت شود، ما را به یک سفر تاریخی میبرد که آرمانها و چالشهای جدی و فراجناحی در خود دارد، آرمانهایی چالش برانگیز، که به نظر میرسد زمان عملی کردنشان فرا رسیده است.
کتاب آرمان شهری برای واقعگراها (Utopia for Realists)، جزو اندک کتابهایی است که همزمان شما را حیرتزده میکند و اندیشهها و ذهنیاتتان را به چالش میکشد. یک یک توسعههای تمدن (از فرجام یافتن عصر بردهداری تا دموکراسی)، تمام رویاهای نرسیدنی و آرمانشهر اشخاصی بود که نه چندان قبلتر از ما زندگی میکردند. کتاب برگمن، که همزمان چالشی، و شورانگیز است، ایدههای آرمانشهری تازهای را بیان میکند؛ اندیشههایی مانند منهدم کردن فقر و یک هفته کاری 15 ساعته، که گمان دارد هر چند در زمان زندگی ما هم به واقعیت بپیوندد. به نظر میرسد این ایدهها، تنها مسیر مانده برای رسیدن به یک دنیای حقیقی والا است.
درباره نویسنده :
روتگر برگمن هلندی تحصیلاتش را در رشتهی تاریخ هنر شروع کرده و به عنوان مورخ شناخته میشود. اما در کنار این، روزنامهنگار برجستهای هم هست. ایدهی آرمانشهری “درآمد پایه” را اولین بار برگمن در انجمن جهانی اقتصاد در داووس سوئیس مطرح کرد. با این طرز فکر که دورهی ایدههای محدود و راهکارهای کوچک گذشته و باید به دنبال طرح افکار جدید و بنیادین باشیم. هرچند چنین ایدههایی امروز آرمانشهری و تخیلی به نظر میرسد، اما خوب است یادمان بیاید که بسیاری از بدیهیات امروز مانند لغو بردهداری، دموکراسی و برابری حقوق زنان و مردان نیز روزی نه چندان دور خیالبافیهای آرمانشهری بودهاند. او تا به امروز 4 کتاب در زمینههای تاریخ، فلسفه و اقتصاد به چاپ رسانده. معروفترین نوشته او، کتاب آرمان شهری برای واقعگراها است که به 21 زبان زنده دنیا ترجمه شده است. ایدهها و تحقیقهای برگمن پیوسته مورد توجه رسانههایی مانند واشینگتون پست، گاردین و بیبیسی قرار گرفته است.
ابتدای کتاب با تاریخ بشریت آغاز شده است و گفته شده در حدود ۹۹ درصد از تاریخ دنیا ۹۹ درصد از بشریت فقیر و گرسنه بوده اند ولی در ۲۰۰ سال اخیر همه چیز عوض شده است حتی برخی از افراد که هنوز فقیر قلمداد میشوند از نوعی وفور نعمت که در تاریخ دنیا پیشبینی نمیشد بهره مند هستند.
در سال ۱۸۰۰ تمامی کشورها هم از نظر ثروت و هم از نظر بهداشتی فقیر بودند در حالی که امروزه در کشورهای آفریقای سیاه نیز عملکرد بهتری را نسبت به ثروت مند ترین کشور های سال ۱۸۰۰ دارند. در حال حاضر انسانها به به رویایی که افراد در قرون وسطی در سر می پروراندند رسیدهاند. شاید بزرگترین مشکل ما همین است اکنون رویایی قدیمی قرون وسطایی و آرمانشهر آن دوران پوچ شده است. آنچه در قرون وسطی همچون معجزه به نظر میرسید اکنون عادی شده است به عنوان مثال نابینایی که با عمل جراحی بینا می شود فلجی که میتواند راه برود. از نظر بهداشتی -که شاید بزرگترین وعده سرزمین فراوانی بود( اشاره دارد به رویای مردم قرون وسطایی)- پیشرفت های مدرن از عجیب ترین تصورات اجدادمان نیز فراتر رفته است. در مورد بیماریها نیز چنین است برخی آمارها غیرقابل باورند به عنوان مثال ۵۰ سال پیش از هر ۵ کودک یک نفر قبل از رسیدن به پنج سالگی جانش را از دست می داد امروز از هر ۲۰ نفر یک مورد مرگ و میر داریم. البته هنوز بیماری های زیادی هستند که باید از بین بروند اما حتی در مورد آنها نیز رو به پیشرفت هستیم.
حتی میزان هوش ما نیز رو به افزایش است در اکثر کشورها متوسط ضریب هوشی در هر ۱۰ سال بین ۳ تا ۵ درصد بالاتر می رود که این موضوع عمدتاً به خاطر تحصیلات و تغذیه بهتر است شاید این موضوع بتواند دلیلی برای افزایش تمدن ما نباشد زیرا در طول دهه گذشته بیشترین میزان صلح و آرامش را در تاریخ دنیا داشتیم.
در عصری زندگی می کنیم که ثروت و فراوانی وجود دارد اما چقدر بی روح شده است به عبارت دیگر، نه هنری و نه فلسفه ای وجود ندارد تنها چیزی که برای مان باقی مانده مراقبت دائمی از موزه تاریخ بشریت است بنا به گفته یک نویسنده ایرلندی پس از رسیدن به سرزمین فراوانی، باید بار دیگر نگاهمان را به افق های دوردست بدوزیم و بادبانها را مجدداً بر افرازیم. او می نویسد پیشرفت در تشخیص آرمان شهرهاست. وقتی هیچ رویای جدیدی برای جایگزینی آن نداریم آرمان شهرمان را مدفون می کنیم زیرا وقتی به دنیای بهتر مد نظرمان میرسیم دیگر نمی توانیم بهتر از آن را تصور کنیم، اکثر افراد در کشورهای ثروتمند اعتقاد دارند که کودکان بدتر از والدین شان می شوند.
بحران واقعی مان آنجایی است که نمی توانیم به چیزی بهتر از حال حاضر فکر کنیم. آنچه اهمیت دارد این است که خودتان باشید و کار خودتان را انجام دهید شاید آزادی بالاترین آرمان ما باشد اما برای ما یک آزادی توخالی شکل گرفته است واهمه ما از هرگونه اخلاق گرایی باعث شده که اخلاق به یک تابو در مباحثات عمومی بدل شود.اگر مسیر اطاعت از دولت را پی نگیرید و یک شهروند راضی نباشید قدرت ها با رضایت آماده نواختن تازیانه هستند تا سر به راه شوید.
کودکان امروز زیر فشار نازپروردگی و تنعم زیاد قرار دارند. طبق تحقیقات از دهه ۸۰ به این طرف افزایش قابل توجهی از میزان اعتماد به نفس در این گروه سنی مشاهده شده است نسل جوان تر خودش را باهوشتر مسئولیت پذیر تر و جذاب تر از همیشه می داند. ما تحت رژیم دائم خودشیفتگی پرورش یافتیم. به محض اینکه ما را در دنیای بزرگی از فرصتهای نامحدود رها میکنند تعداد بیشتری از ما خرد می شوند و می سوزند این دنیا یک مسابقه است و اگر نتوانید حد نصاب لازم را کسب کنید صرفاً می توانید خودتان را مورد شماتت قرار دهید.
ما امروزه در یک چرخه معیوب هستیم نوجوانان هیچگاه به اندازه امروز پیش روانشناس نمیرفتند هیچ گاه به اندازه امروز فرسودگی شغلی در ابتدای حرفه افراد مشاهده نمی شد و میزان تولید داروهای ضد افسردگی هیچ گاه تا این حد نبوده است.
پیشرفت حقیقی با چیزی آغاز می شود که هیچ اقتصاد دانش بنیانی قادر به تولید آن نیست: درک معنای یک زندگی خوب.
اکنون وقت آن رسیده که به تفکر آرمان شهری بازگردیم به گفته یک فیلسوف انگلیسی ما نباید به دنبال یک آرمانشهر کامل و پایان یافته باشیم بلکه باید دنیایی را بخواهیم که تخیل و امید در آن زنده بماند.
فصل بعد در مورد پول مفت دادن به افراد است مطالعات جای جای دنیا اسناد مثبتی را نشان میدهند: پول مفت جواب می دهد به عنوان نمونه در سال ۲۰۰۹ در لندن به ۱۳ نفر از افراد بی خانمان مبلغ رایگانی دادند و از آنها در قبال آن چیزی نخواستند به مرور نتایج مختلفی دیده شد آنها در کلاس های گوناگونی ثبت نام کردند افرادی که اعتیاد داشتند ترک کردند و به زندگی عادیشان بازگشتند. به عنوان نمونه دیگر ، به یک عده از افراد فقیر مبلغی واریز شد، این کار توسط سازمانی به نام گیو دایرکتی انجام می شد تحقیقات نشان می دهد وام های نقدی افزایش ماندگاری را در درآمدها به وجود آوردند و همچنین تملک افراد بر خانه و احشام را افزایش دادند در حالیکه تعداد روزهای گرسنه ماندن کودکان به میزان ۴۲ درصد کاهش یافت. مطالعات نشان می دهد که پرداخت پول نقد بیقید و شرط از یک سو با کاهش جرم و جنایت مرگ و میر کودکان سوء تغذیه و از طرف دیگر با بهبود عملکرد تحصیلی رشد اقتصادی در ارتباط است.
در گذشته نیز فیلسوفان و متفکران زیادی در مورد پول مفت صحبت کرده بودند و ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸) هم وعده داد که یک روز بالاخره این شرایط محقق خواهد شد که یک درآمد تثبیت شده و همگانی برای کل دنیا وجود داشته باشد. اکنون زمان اندیشه ای نظیر درآمد همگانی فرا رسیده است.
نتایج آزمایش های واقعی نشان می دهد که احتمال تنبل تر شدن افراد به خاطر دریافت پول تضمین شده وجود ندارد.
به گفته یک جامعه شناس مشهور در ابتدا از سه جبهه به سمت آرمان شهرها یورش می آورند که عبارتند از: بیهودگی ( این ممکن نیست)، خطر (ریسک های آن بسیار زیاد اند) و فساد (در نهایت آرمان شهر به یک ویرانشهر تنزل خواهد کرد) اما او اعتقاد دارد اگر آرمان شهر به واقعیت بپیوندد بلافاصله در جامعه جا می افتد و به یک هنجار معمول تبدیل می شود.
کمک های دولتی که باید حس امنیت و غرور افراد را پرورش دهند و سیستمی پر از شرم و تردید تنزل یافته اند.
هیچگاه شرایط تا این حد آماده نبوده که بخواهیم طرح همگانی جهانی و بی قید و شرط را مطرح کنیم به پیرامون خود نگاهی بیندازید برای انعطاف پذیری بیشتر در محیط کار باید بتوانیم امنیت بیشتری به وجود بیاوریم. جهانی گرایی در حال از بین بردن حقوق طبقه متوسط است شکاف فزاینده میان آنهایی که مدرک دانشگاهی دارند و آنهایی که ندارند کاری کرده است که باید به افراد بدون تحصیلات دانشگاهی کمک بکنیم. چیزی که کاپیتالیسم باید برایش تلاش می کرد این بود که به همه افراد یک درآمد همگانی و تضمین شده اعطا کنیم دقیقا به خاطر اینکه هم اکنون ثروتمند تر از همیشه هستیم، پس می توانیم گام رو به جلوی دیگری را در تاریخ برداریم. ما به عنوان ساکنان “سرزمین فراوانی” به واسطه بنیان ها، دانش و سرمایه اجتماعی انباشته شده توسط اجدادمان ثروتمند شده ایم این ثروت به همه ما تعلق دارد و درآمد همگانی،اجازه اشتراک گذاری این ثروت را به ما میدهد. البته اجرای این رویا باید همراه با تفکر و اندیشه باشد آرمان شهرها همواره کوچک شروع می شوند؛ با آزمایش هایی که به تدریج دنیا را تغییر می دهند.
ادامه مطالب را می توانید از لینک های زیر مطالعه بفرمائید.
آدرس کوتاه شده قسمت اول: yun.ir/hc8s78
آدرس کوتاه شده قسمت دوم : yun.ir/i0p8d9
وب سایت:https://www.hosseinalimohammadi.com
کانال تلگرام: @alimohammadihossein
اینستاگرام: alimohammadi_hossein
لینکدین :https://www.linkedin.com/in/alimohammadihossein/