بعد از مدتها غیبت امروز آمده ام در رابطه با فیلم کوچ کارتر و یازده نقطه قوت و درس از این فیلم عالی در حوزه کوچینگ و رهبری با شما صحبت کنم ، این مقاله من در مجله دنیای کوچینگ به همین نام منتشر شده است .
که در انتهای مطالبم فایل PDF را نیز آپلود خواهم کرد . امیدوارم این مقله مورد توجه شما عزیزان واقع شود.
امیدوارم دوستان عزیز بعد از مطالعه در صورت داشتن هر گونه نظرو انتقاد یا پیشنهادی با من از طریق وب سایت و یا اینستاگرام در ارتباط باشند .
کنی کارتر (جکسن) زمانی ستاره تیم بسکتبال دبیرستان ریچموند در کالیفرنیا بوده و سالها بعد، پس از جا افتادن در دنیای نشر و بازاریابی، به همان دبیرستان بازمیگردد و بهعنوان کوچ جدید تیم بسکتبال مشغول به کار میشود. کارتر خیلی زود پی میبرد که برای کوچ بودن ساختهشده است. تیم بسکتبال مدرسه، بازیهای بدی داشتهاند و درگیریهای بیرون از زمین به همان اندازه هنرنمائیشان در داخل زمین، سرنوشتساز بوده است. درحالیکه کارتر تصمیم دارد از تیم بسکتبال ریچموند یک تیم برنده بسازد، ضمناً چیزهای بیشتری نیز از آنان انتظار دارد.
. او قصد دارد به اعضاء تیم یاد بدهد برای یکدیگر و خودشان احترام قائل باشند و همانقدر که در زمینبازی خودشان را عالی نشان میدهند، در کلاس درس نیز شاگردان خوبی باشند. با رهبری کارتر، تیم بسکتبال مدرسه، فصل پُر از باختشان را پشت سر میگذارند و طوری پیشرفت میکنند که قهرمانیِ ایالتی در دو قدمیشان قرار میگیرد؛ اما هنگامیکه کارتر برخلاف آنچه در قراردادش آمده، متوجه میشود که نمرات درسی دانشجوها پائین است، تصمیم میگیرد در استادیوم را بر روی آنان ببندد و در عوض، آنان را تا نمراتشان بهتر نشده، در کتابخانه نگه دارد؛ اما تصمیم کارتر خیلی زود با مخالفت والدین بچهها و مشوقان تیم روبهرو میشود و دیری نگذشته که کار انتقاد به رسانههای خبری محلی میکشد که بسیاریشان با نظرکارتر که اعتقاد دارد بازیکنها باید هدفی فراسوی قهرمانی مدرسه یا مسابقات ایالتی داشته باشند موافق نیستند.
1. مراجعها همیشه باید بهموقع در جلسات کوچینگ حاضر شوند.
2. حضور بهموقع در جلسه کوچینگ، باعث احترام هم به خود مراجع و هم به کوچ میشود. همچنین تضمین میکند که برنامه کوچینگ طبق برنامه زمانبندی از قبل تعیینشده انجام خواهد پذیرفت.
3. مراجعها باید هنگام شروع جلسه کوچینگ شرایط روحی و ذهنی خوبی داشته باشند. درواقع عدم روحیه مناسب مراجع در جلسه کوچینگ باعث خواهد شد تا انتهای جلسه، کوچ و مراجع به اهداف از پیش تعیینشده که قرار است مراجع به آن اهداف دست یابد محقق نشود.
4. آموزش مهم است. این بند نشاندهنده آن است که مراجع و کوچ باید مواردی که قرار است برای جلسات کوچینگ آماده کنند را بهموقع و در زمان معین آماده و ارائه دهند. درواقع مراجع باید همیشه سختکوش باشد و برای اهداف در پیش رویش سختی راه را به جان بخرد.
5. یک سازمان در واحد بزرگتر و یا یک گروه کوچک، زمانی میتوانند ادعای یک تیم بودن را داشته باشند که همتیمیها با یکدیگر درراه رسیدن به اهدافشان همکاری کنند و مشکل تکتک افراد در تیم، مشکل کل تیم میباشد و نه آن شخص منحصربهفرد.
6. زندگی فقط برنده شدن در تمامی خواستهها نیست، بلکه چیزهای بسیار مهمی در زندگی وجود دارد که ارزش آنها بسیار مهمتر از برد میباشد و باید به آنها همیشه افتخار کرد.
1. رهبری یک رقابت محبوبیت نیست. بهعنوان رهبر، یکی از نقشهای ما این است که تغییر و پیشرفت را در برنامه خود قرار دهیم، غالباً این شامل تغییر فرهنگ هم میباشد. مردم غالباً در برابر این نوع تغییر مقاوم هستند و هرچقدر بخواهیم ایدههای خود را به کرسی بنشانیم، میتواند از محبوبیت ما بکاهد.
2. رهبر باید کاری کند تا پیروان وی از منطقه راحتی و امن خود دور شوند، وقتی پیروان وی در مناطق راحتی خود بمانند، وضع موجود را حفظ میکنند.
3. اگر رهبر بتواند باور درست ایجاد کند، پیروان وی میتوانند خیلی بیشتر به موفقیت برسند، ما بهعنوان رهبر باید به افراد كمك كنیم تا تمام توان خود را حتی در صورت عدم دیدن پتانسیلهای خود، به دست آورند. ما باید آرزو را ایجاد کنیم، اهداف را تعیین کنیم، راه را نشان دهیم و سپس به ایجاد اعتقاد در تیم کمک کنیم که آنها بتوانند به این اهداف برسند و سپس در این سفر از آنها حمایت کنیم.
4. رهبران باید موضعگیری کنند، رهبری اغلب میتواند ما را ملزم به موضعگیری کند، حتی اگر ممکن است در اقلیت باشیم، عقاید خود را حتی در مواجهه با انتقاد زیاد، پشتوانه خود قرار دهیم. ما باید برای اعتقادات خود بایستیم، به ارزشهای خود صادق باشیم. رهبری هرگز آسان نبوده است، و اغلب به شهامت اعتقادات ما برای دیدن آن احتیاج دارد.
5. قدرت کار تیمی، همانطور که مایکل جردن میگوید « استعدادها برنده بازیها میشوند، اما کار تیمی قهرمان میشود». و بهعنوان رهبر ما باید کار تیمی را افزایش دهیم و روحیه تیمی محکمی را برای رسیدن به پتانسیل جمعی خود پرورش دهیم. ما به بازیکنان بهتری نیاز داریم تا به مربیان سایر بازیکنان کمک کنیم تا آنها را بهتر کنند، نه اینکه فقط به مهارتهای بازیکنان بهتر اعتماد کنند.
ترجمه و نویسنده: حسین علی محمدی ( کوچ کارآفرینی و کسبوکار )
آدرس کوتاه شده مطلب در سایت اصلی: yun.ir/zb2lp1
آدرس کوتاه شده فایل پی دی اف مقاله: yun.ir/hg3841
وب سایت :https://www.hosseinalimohammadi.com
اینستاگرام : alimohammadi_hossein