امروزه میشه گفت که برنامه نویسی جز یکی از بهترین و پرطرفدارترین مشاغل دنیا محسوب میشه که البته امنیت شغلی خوبی هم با خودش به همراه داره چونکه دائما شرکت ها، سازمان ها و ... برای پیش بردن اهدافشون به این تخصص نیاز دارن.
اما با این تعاریف دو حادثه در حال اتفاق افتادنه که اگر برنامه نویسی دچارش بشه ممکنه دیوونه بشه! ??
یکی از این حادثه ها نوعی سندرم هست که به اون "سندرم ایمپاستر" یا "imposter syndrome" گفته میشه. توی این نوع سندرم برنامه نویس فکر میکنه همه از اون بهترن. کسی که دچار این سندرم شده همیشه فکر میکنه همکاراش یا بقیه برنامه نویس ها از اون باهوش تر، با استعدادتر و ماهرتر هستن و همیشه از این میترسه که بقیه فکر کنن اون هیچ چیزی بلد نیست و تمام کارهاش کپی و جعلی هست و تمام دستاوردهاش رو کم اهمیت میگیره ?
نکته جالب اینجاست که اغلب زنان برنامه نویس اعتراف کردن که از سندرم ایمپاستر رنج میبرن و این هم اصلا تعجب آور نیست. این سندرم در واقع اولین بار توسط دکتر پائولین رز کلنس و دکتر سوزان ایمز به عنوان یک مسئله خاص برای زنان موفق ثبت شد.(این دو بزرگوار روانشناس هستن!) و البته برای زنان کتاب هایی هم با همین موضوع برای اونا تهیه شده.
البته خیلی از برنامه نویسای مرد هم که آمارشون رو به افزایش هم هست از این سندرم رنج میبرن و دچارش شدن.
افرادی که دچار سندرم ایمپاستر هستن سعی میکنن همیشه برای خودشون استانداردهایی بالایی در نظر بگیرن که ممکنه منجر به کمال گرایی بشه و خود کمال گرایی هم مشکلی هست که سخت میشه ازش رهایی پیدا کرد.
البته بجز برنامه نویسی این سندرم در شغل هایی که نیاز به بررسی و نظارت دارن رایج هست یعنی جاهایی کار کنین که کار و عملکرد شما باید بررسی بشه.
برنامه نویس ها هم بیشتر دچار این سندرم میشن چونکه دائما کدها و برنامه هایی که نوشتن از طرف بقیه باید بررسی بشن و نظر دریافت کنن.
تله سندرم ایمپاستر اینه که برنامه نویس فکر میکنه برای اینکه بهتر و بهتر بشه باید خیلی تمرین کنه و وقت خودشو صرف انجام پروژه های مختلف میکنه و خب زمان فرد رو میگیره و گاها باعث کم خوابی میشه که شب و روز در حال آموزش دیدن یا پروژه زدن باشه که این اختلال منجر به سندرم "Real Programmer" میشه.
این سندرم چند سال پیش توسط برنامه نویسی مطرح شد که معتقد بود برنامه نویس خوب برنامه نویسیه که شب و روز رو کار کنه و ساعت براش معنی نداشته باشه و کار و تفریح و زندگیش برنامه نویسی باشه البته این نظریه موافق و مخالف زیادی داره که در نهایت با تحقیقاتی که دانشگاه استنفورد آمریکا انجام داد به این نتیجه رسیدن که کار زیاد به سود برنامه نویس نیست.
البته اینکه برنامه نویس ها ممکنه تا ساعتهای طولانی کار کنن چیز تازه ای نیست. اما اینکه برای لذت و تفریح همچین کاری کنن تا یک برنامه نویس واقعی یا Real Programmer نشون داده بشن حقیقتا جدیده.
نظریه کلی اینه که شما با کار در ساعات عادی و کاری خودتون هم میتونین یک برنامه نویس خوب بشین هرچند برنامه نویسان برتر در ساعاتی غیر از ساعات کار خودشون هم کار میکنن.
دانشجویان دانشگاه استنفورد با تحقیق روی برنامه نویس ها متوجه شدن که کار زیاد بهره وری فرد رو کم میکنه و برنامه نویسی که 60 ساعت در هفته کار میکنه نسبت به برنامه نویسی که 40 ساعت در هفته کار میکنه کدهایی با کیفیت پایین تر مینویسه.
البته این تحقیقات و نتایج هم باعث کمتر شدن این سندرم نشدن و متاسفانه رو به افزایش هست.
سندرم ایمپاستر رو کسی دچارش شده که دائما فکر میکنه بقیه از اون بهتر، باهوش تر و با استعدادترن.
سندرم Real Programmer رو کسی داره که فکر میکنه باید زمان خیلی زیادی رو تمرین و کار کنه تا یه برنامه نویس واقعی بشه.
هر دو قابل درمانن و امیدوارم دچارشون نشیم!?
این مطلب از منابع خارجی گرفته، ترجمه و خلاصه شد.