جسارت فروش داشته باش؛ یه داستان واقعی
چند وقت پیش با یکی از دوستام که فریلنسره صحبت میکردم. یه برنامهنویس فوقالعاده که وقتی کد مینویسه، آدم عشق میکنه. اما با اینکه تو کارش خیلی خوبه، همیشه پروژههای کوچیک میگیره و هیچوقت اون پیشرفتی که میخواست رو نداشت.
پرسیدم: “چرا سراغ پروژههای بزرگتر نمیری؟”
گفت: “آخه فکر نمیکنم اونقدر خوب باشم که بتونم پروژههای سنگین رو بگیرم. کارفرماها شاید قبول نکنن.”
اینجا بود که فهمیدم مشکل خیلی از ما همینجاست؛ اعتماد به نفس ارائه کارمون رو نداریم. فکر میکنیم کاری که میکنیم کافیه، یا اگه هم خوب باشه، زیادی معمولیه.
اما بعد به دوستم گفتم: “فکر کن. وقتی یه پروژه رو میگیری و کارفرما مشکلی داره که نمیدونه چطوری حلش کنه، تو میای و این مشکل رو حل میکنی. این یعنی داری براش یه ارزش بزرگ خلق میکنی. این اصلاً یه کار تکراری نیست!”
همین نگاه باعث شد اون دوستم کمکم جسارت پیدا کنه. حالا پروژههای بزرگتر میگیره، درآمدش چند برابر شده و مهمتر از همه، از کارش بیشتر لذت میبره. چون میدونه کاری که میکنه، باارزشه.
حالا نوبت توئه:
به کارت یه جور دیگه نگاه کن. تو مشکلحلکنی. تو خالق ارزشی. این طرز فکر فقط باعث میشه خلاقتر بشی، از کارت بیشتر لذت ببری و توی مسیر رشدت سریعتر پیش بری.
یه سؤال:
تا حالا شده به خاطر اعتمادبهنفس پایین، یه فرصت بزرگ رو از دست بدی؟ داستانتو برامون تعریف کن. 👇