𝔸𝕃𝕀ℤ
𝔸𝕃𝕀ℤ
خواندن ۳ دقیقه·۳ ماه پیش

چطور هوش هیجانی مسیر فریلنسری من رو تغییر داد؟

EQ  هوش هیجانی
EQ هوش هیجانی

چند سال پیش که تازه وارد دنیای فریلنسری شده بودم، فکر می‌کردم تنها چیزی که نیاز دارم، مهارتم توی کارمه. اصلاً حواسم به یه چیز خیلی مهم نبود: **هوش هیجانی**. اولین پروژه بزرگم رو که گرفتم، همه‌چی داشت خوب پیش می‌رفت تا اینکه یه روز مشتریم کلی انتقاد کرد. منم همون لحظه عصبی شدم و خیلی غیرحرفه‌ای جواب دادم. خب، نتیجش چی شد؟ پروژه لغو شد و یه فرصت کاری خوب رو از دست دادم.


این اتفاق باعث شد یه کم به خودم فکر کنم. متوجه شدم مشکل از مهارتم نبود، بلکه از نحوه برخورد من با احساساتم بود. تصمیم گرفتم روی **هوش هیجانی** کار کنم.


اولین چیزی که فهمیدم این بود که باید **احساساتم رو بشناسم و کنترل کنم**. مثلاً وقتی از یه پروژه خسته می‌شدم یا یه مشتری اذیتم می‌کرد، به‌جای اینکه سریع واکنش نشون بدم، یه قدم عقب‌تر می‌رفتم و سعی می‌کردم بفهمم چرا این حس رو دارم. این شناخت باعث شد بتونم تصمیمات بهتری بگیرم و تو موقعیت‌های چالش‌برانگیز خونسردتر باشم.


یکی دیگه از چیزهایی که یاد گرفتم، **انگیزه دادن به خودم** بود. فریلنسری بعضی وقت‌ها می‌تونه خیلی سخت بشه؛ مخصوصاً وقتی ددلاین‌های فشرده داری یا پروژه‌ها پشت سر هم هستن. قبلاً تو این شرایط خسته و بی‌انگیزه می‌شدم. اما با تقویت هوش هیجانیم، یاد گرفتم چطور از درون به خودم انگیزه بدم و توی شرایط سخت پیش برم. این کمک کرد کیفیت کارم پایین نیاد و همیشه تو اوج بمونم.


نکته بعدی که تو مسیرم خیلی بهم کمک کرد، **مدیریت روابط** بود. من باید با انواع و اقسام آدم‌ها سر و کله می‌زدم: مشتری‌های سخت‌گیر، همکارای بی‌برنامه، و گاهی حتی دوستانی که توقعات غیرمنطقی داشتن. با تقویت همدلی و درک بهتر احساسات بقیه، تونستم روابط بهتری بسازم. مثلاً وقتی مشتری ناراضی بود، به‌جای اینکه سریع عصبانی بشم، تلاش می‌کردم حرفش رو بفهمم و مشکل رو از دید اون ببینم. این باعث شد بتونم پروژه‌های بیشتری بگیرم و روابط طولانی‌تری با مشتری‌ها بسازم.


یه چیز دیگه که نباید ازش غافل بشیم، **مدیریت استرس**ه. استرس تو فریلنسری خیلی زیاده. وقتی یاد گرفتم با تمرین‌های ساده مثل مدیتیشن یا حتی یه پیاده‌روی کوتاه، استرسمو مدیریت کنم، دیدم چقدر عملکردم بهتر شده. وقتی استرست رو کنترل می‌کنی، می‌تونی راحت‌تر کار کنی و خلاق‌تر باشی.


یه روز یکی از مشتری‌های قدیمیم بهم بازخورد داد. گفت: "خیلی تغییر کردی. قبلاً وقتی بحث می‌کردیم سریع عصبانی می‌شدی، اما الان خیلی صبورتر و حرفه‌ای‌تر شدی." اون لحظه بود که فهمیدم چقدر **بازخورد گرفتن** از بقیه می‌تونه به رشدت کمک کنه. همین بازخوردها بود که بهم کمک کرد بفهمم رفتارم چه تأثیری روی بقیه داره و کجاها باید خودمو بهتر کنم.


آخرش، هوش هیجانی باعث شد یاد بگیرم چطور حتی توی شرایط سخت و پیچیده، حرفه‌ای و با آرامش کار کنم. الان که به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم همون شکست اولم باعث شد بفهمم هوش هیجانی توی فریلنسری چقدر اهمیت داره.


اگه تو هم مثل من فریلنسری می‌کنی، یادت باشه که مهارتت یه بخش از ماجراست؛ اما اینکه چطور احساساتت رو مدیریت کنی و با بقیه تعامل داشته باشی، یه چیز دیگه‌ست که می‌تونه مسیرتو تغییر بده. پس از همین حالا روی **هوش هیجانیت** کار کن و ببین چطور تو کارت معجزه می‌کنه!

کاملتر از اینجا بخون

هوش هیجانیموفقیتراز موفقیتدرآمدکسب درامد
فریلنسری که قرار نبود فریلنسر شه ؛ اینجا از فریلنسری میگم قصه‌های بیشتر خودم رو تو لینکدین و اینستاگرام میذارم | هم بنیانگذار دورکارایران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید