به نام خدا
ما انسانها بهعنوان موجوداتی خارقالعاده در این جهان، میتوانیم درجات مختلفی از پیشرفت را در زندگی خود رقم بزنیم.
منظور من این است که یا پیشرفت میکنید و در سطوح مختلفی رشد میکنید یا اینکه پسرفت میکنید و در حال تباه کردن قابلیتهای خود هستید!
به این دلیل واضح که در این جهان سکون و ایستایی و بیتحرکی معنایی ندارد و همه اجزای هستی در حرکت و در جوش و خروشند.
حال باید دید ما انسانها تا چقدر میتوانیم بزرگ شویم و رشد کنیم؟
ما انسانها ظرفیتهای گوناگونی را داریم که اگر بخواهیم خود را رشد دهیم تا بینهایت میتوانیم روی آنها کارکرده و بهبودشان دهیم.
نمونههایی از ظرفیتهای قابل رشد
• برای مثال: ما موجوداتی هستیم که میتوانیم خلق کنیم و تولیداتی را انجام دهیم. میتوانیم زندگی خود را آنطور که میخواهیم تولید کنیم.
میتوانیم آثار مختلفی از جمله کتاب، آثار هنری، بناهای مختلف و...را بسازیم. امکان این را داریم که روابط زیبا را با اطرافیان رقم بزنیم.
اما مسئله از جایی به وجود میآید که ممکن است در نیمه راه کم بیاوریم و نتوانیم آن نتیجهای را که میخواهیم حاصل کنیم. ما قابلیت ایجاد نتایج دلخواه را داریم؛ ولی اینکه این قابلیت به نتیجه ملموس و واقعی تبدیل شود به ما بستگی دارد که تا چه حد روی آن کار میکنیم؟
چقدر پشتکار به خرج میدهیم و برای خواسته خود پیگیر هستیم و دست از تلاش کردن برنمیداریم؟
• قابلیت دیگری که بهعنوان انسان داریم قدرت تفکر است که اگر این قدرت را تحت کنترل خود درآوریم و به آن جهت مناسبی بدهیم میتوانیم شاهد معجزات واقعی و باورنکردنی در زندگی خود باشیم.
اما چیزی که غالباً اتفاق میافتد این است که با وجود، داشتن چنین ظرفیتی از توانایی، روی آن کار نمیکنیم و اجازه میدهیم تا بهجای پیروزی برای ما تباهی به بار بیاورد.
مثلاً: بهجای اینکه بیاییم و از نیروی فکر خود برای ساختن زندگی و رسیدن به خواستههایمان بهره ببریم اجازه میدهیم تا افکار ناراحتکننده، حسادتها، نگرانیهای بیمورد از آینده، مرور اتفاقات تلخ گذشته و... کنترل زندگی ما را به دست بگیرند و این پتانسیل که آمده بود تا زندگی ما را بهتر کند خودش به عاملی برای شکست ما تبدیل میشود.
در چنین شرایطی اگر بیاییم و کارکردن روی ذهن خود را بهطورجدی آغاز کنیم و باورهای مناسب را در درون خود برای موضوعات مختلف زندگی بسازیم کامیابیهای بیشتری را رقم خواهیم زد.
• ما پتانسیلی دیگر به نام عواطف و احساسات داریم که اگر از آنها بهدرستی استفاده کنیم به معنای واقعی کلمه میتوانیم خالق زندگی خود باشیم.
اگر بتوانیم این احساسات را بهدرستی مدیریت کنیم میتوانیم از زندگی بیشتر لذت ببریم و رشد این پتانسیل با یادگیری بیشتر و مدیریت این قابلیت، میتواند افزایش یابد.
بااینحال خیلی از ما انسانها این ظرفیت خود را جدی نمیگیریم و روی آن کار نمیکنیم و بهجای اینکه ما بر عواطف مدیریت کنیم آنها بر ما مسلط میشوند.
برای نمونه: زمانی که خشمگین میشویم نمیتوانیم عصبانیت خود را کنترل کنیم و بهجای اینکه پیام این احساس را دریافت کنیم و به اصلاح خود و مسیر زندگی بپردازیم، درگیر عصبانیت میشویم و همه چیز را خراب میکنیم.
اگر بیاییم و روش مدیریت این عاطفه را بیاموزیم و بتوانیم پیام آن را درک کنیم و ببینیم چه اقداماتی را در جهت پاسخدادن به این پیام لازم است انجام دهیم بهتر میتوانیم از این پتانسیل هم به نفع خود بهره ببریم.
نتیجه کلام
میزان رشد و بزرگشدن ما، تماموکمال به خودمان بستگی دارد.
اگر میخواهیم که زندگی سرشار از موهبتی را تجربه کنیم لازم است روی پتانسیلهای خودمان کار کنیم و آنها را رشد دهیم تا به توانایی تبدیل شوند و زمانی که بهتدریج آنها را رشد میدهیم میتوانیم از میوههای آن لذت ببریم.
میتوانیم زندگی پربارتری را تجربه کرده و از آن لذت ببریم.
این ما هستیم که میتوانیم با رشد دادن ظرفیتها و پتانسیلهای خود آنها را به توانایی تبدیل کنیم و زندگی خود را هرچه بهتر خلق کنیم.
میتوانید با کارکردن روی فکر خود زیرساختی را بسازید برای تولید یک زندگی زیباتر در تمام جهات. در سایت موفقیت علیرضابزاززاده میتوانید آموزشهای ارزشمند بسیاری را دراینخصوص ببینید و از هم اکنون بنای زندگی خود را به بهترین شکل ممکن شروع به ساختن کنید.
از خداوند مهربان برای شما سلامتی، خوشبختی، حال خوب و ثروتی بیپایان را آرزو میکنم.