ویرگول
ورودثبت نام
علیرضا چوخی زاده
علیرضا چوخی زاده
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

چی شد که برنامه نویس شدم

به عنوان اولین پست میخوام از اینکه چی شد اومدم سمت برنامه نویسی بگم

من اولین باری که پشت یه کامپیوتر نشستم رو و موس رو دست گرفتم و از تکون خوردن اون فلش سفید روی صفحه دسکتاپ به وجد اومدمو یادم نمیاد اما قدیمی ترین تصویری که تو ذهنمه برمیگرده به خونه مادربزرگم که نشسته بودم رو پاهای داییم و موسو داد دستم ?

از اون که بگذریم صحنه ی بعدی که یادم میاد کیس قدیمی خونه خودمون بود که باهاش تا دلتون بخواد خرابکاری کردم و یه چشمه کوچیک از شیرین کاریام این بود که یه روز در حال تلاش برای عوض کردن بک گراند بودم که ویندوز پرید و طبق معمول قهرمانمون که همون داییم باشه در کوتاه ترین زمان خودشو رسوند و گند کاری منو درست کرد ? و اینجانب با همین مدل خرابکاریا روی همون کیس قدیمی نقره ای بزرگ شدم و علاقم به کامپیوتر بیشتر شد و اون زمان از نظرم خفن ترین کار ممکن تعمیر کامپیوتر بود و برعکس همه که میخواستن خلبان و پلیس بشن من دوست داشتم کسی بشم که کامپیوترای خراب مردمو درست میکنه?‍♂️ . روز ها با همین افکار یکی پس از دیگری گذشت تا یه روز بعد از یکی دیگه از خرابکاریام یه نفر بجز داییم اومد خونمون که سیستمو درست کنه و بعد از دیدن علاقه من به کامپیوتر که تا اون موقع اوج هنرم ساختن نیوفولدر بود ازم پرسید نرم افزارو بیشتر دوست داری یا سخت افزار و اونجا بود که ذهن من با اولین خطای 404 مواجه شد ولی خداروشکر سریع باگ رفع شد و گزینه سخت افزار به اون شخص تعمیرکار که در اون دوران برای من اسطوره بود اعلام شد و بلافاصله با سوال بعدی اون شخص که پرسید "چرا سخت افزار ؟" ذهن من دوباره دچار یک چالش شد و تمام نورون های مغزی و سلول های خاکستری به تکاپو افتادن که جواب این سوالو پیدا کنن و چون هیچ داده خاصی و تصویر ذهنی مشخصی از این دو کلمه در مغز من وجود نداشت سریعا به مقایسه دو کلمه نرم و سخت پرداختم و از اونجایی که از همون دوران طفولیت دنبال چالش و کارای سخت بودم دلیلم رو " چون سخت افزار سخت تره " اعلام کردم و در اوج غرور که با خودم میگفتم ایول چه جوابی دادم با خنده ی ملیح جناب اسطوره به همراه یک توضیح مختصر چند کلمه ای درباره نرم افزار و سخت افزار مواجه شدم.

اون سالهای درخشان با کلاس رباتیک و خوندن یکی دوتا کتاب درباره ساخت ویروس و چندین بار فنا دادن سیستم گذشت تا سن 13 14 سالگی که یه کیس نو خریدم و توی یه مهمونی متوجه شدم یکی از آشنا هامون برنامه نویسی میکنه و نرم افزار میسازه و همون لحظه بود که اسطوره من از اون تعمیرکار تبدیل شد به این فامیل عزیزمون.

توی اون سن و سال و دانش محدود و یه ذره سرچ در حد هفته ای یکی دو ساعت (الان براتون سوال پیش اومده چرا هفته ای یکی ساعت مگه تو چند سالته که تو 14 سالگیت خونتون مودم و نداشتید و از این حرفا بعدا براتون مفصل مینویسم چرا )و شنیده ها از دورو بر فقط اینو میدونستم که کامپیوتر با صفرو یک کار میکنه و همه نرم افزار ها از اجرای یه سری 0 و 1 بوجود اومدن و تصورم از برنامه نویس یه شخص خیلی خفن بود که صفحه command رو باز میکنه و با فشار دادن کلید های جادویی 0 و 1 و enter و space کیبورد با یه ترتیب خاص برنامه هارو بوجود میاره و اون موقع از نظر خودم کسی که اینکارو بلد بود باید جلوش تعظیم کرد ولی زهی خیال باطل ...

کل دانش و اطلاعاتم از برنامه نویسی با یه سوال از اون فامیلمون تباه شد و این تباهی با این سوال شروع شد

+ برنامه نویسی چجوریه

_ از یه سری کد استفاده میکنیم و برنامه هارو میسازیم

+ منظورتون از کد همون صفر و یکه دیگه ؟!

_ نه ، یه سری دستوراته هرکدوم یه کاری انجام میده و هرکدومو هرجا کارش داشتی مینویسی و کاری که میخوای رو برات انجام میده

+ من باید بهش بگم چیکار کنه یا خود اون دستور میفهمه باید چیکار کنه

_ خودش میفهمه تو فقط باید بنویسیش

بعد از این سوال جواب بود که خونه ی آرزوهایی که با تفکراتم ساخته بودم نابود شد و کلنگ ساخت یه خونه ی آرزوی جدید به زمین خورد، بعد از اون گفتگو دلم میخواست هرچه زودتر برمو این کدای جادویی که خودش میفهمه باید چیکار کنه رو یاد بگیرم و ازشون استفاده کنم و سوالاتی که ذهنمو مشغول کرده بود این بود که این کدا رو از کجا باید پیدا کنم ؟اصن به فرض پیدا کردم، حالا کجا باید بنویسمشون ؟ و هزار و یه چرا و چجوری دیگه که هیچ جوابی براشون نداشتم ولی خب آدمی هم نبودم که بیخیال جواب سوالام بشم همون شب به هر زحمتی بود یه اینترنت پیدا کردمو(اگه بازم براتون سواله چرا به زحمت تو پست بعد براتون مینویسم) شروع کردم به پیدا کردن جواب سوالام و اونجا بود که من اولین قدمامو تو مسیر برنامه نویسی برداشتم و اصن فهمیدم داستان این دستورات جادویی که خودش میفهمه باید چیکار کنه چیه و چجوری کار میکنه


برنامه نویسشروع برنامه نویسیبرنامه نویسی
به دنبال تجربه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید