در مقالات قبلی به معرفی عکاسی صنعتی و مزایای آن پرداختیم . اما کم تر نویسنده ای به بیان مشکلات و مسائل پشت پرده ی این حرفه می پردازد . اگر شما هم به این مطالب ناگفته ولی مهم علاقه مند هستید ، تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
فکر کنید زمان زیادی را صرف متقاعد کردن مدیر مجموعه ای برای همکاری در زمینه عکاسی صنعتی از محصول با قیمتی مشخص صرف کرده اید و ناگهان متوجه می شوید عکاسی دیگر با قیمتی بسیار پایین تر از عرف بازار ، مشتری شما را از چنگتان در آورده است.
این روایت مستاق بارز رقیبان نارفیق است که برای گرفتن یک پروژه دست به هر کاری میزنند.
· برخورد محترمانه با مشتری
· ارائه توضیحات کافی
· پیشنهاد قیمت معقول و مناسب
اکثر شرکت ها در بحث تبلیغات مسائل مالی را در نظر می گیرند . تفاوت داشتن عکس خوب از یک عکاس غیرحرفه ای با عکس واقعا عالی از عکاس صنعتی از نظر هزینه می تواند میلیون ها تومان باشد. مشتری معمولاً باور دارد که این “خوب” بودن برای کار آن ها کافیست . این امر سبب سخت شدن پیدا کردن پروژه برای شاغلان در این حرفه می شود.
فارق از سبک کاری و سطح مهارت شما در عکاسی ، برای شخصیت و وقت خود ارزش قائل شوید. اعتماد به نفس خود را حفظ کنید و قبل از جلسه با مشتری از آنچه که می خواهد آگاه شوید.
علاوه بر این به خاطر بسپارید، با قبول کار عکاس دیگری که تجربه سبک عکاسی وی را ندارید، در واقع به همکارانتان که برای رسیدن به این مرحله تلاش کرده اند، ضرر می رسانید.
در رشته عکاسی صنعتی ، مشکل افزایش وعدههای وعید از شرکتها و برندها برای همکاری در پروژههای آینده روز به روز بیشتر میشود. اغلب عکاسان تازه کار این وعدهها را به دلیل تجربه کم خود در این زمینه جدی میگیرند. اما واقعیت این است که در عکاسی صنعتی، تعهدات بلندمدت متداول نیستند و شرکتها به دنبال تجدید نظر و نوآوری در تصاویر خود هستند. همچنین، کسب و کارهای کوچک ممکن است به دلیل محدودیتهای مالی از این وعدهها استفاده کنند.
روشی که ما معمولا به این پیشنهادات جواب می دهیم، این است که مشخصات عکس را دریافت کرده، وسپس مبلغ بدون تخفیف را برای آن ها ارسال می کنیم. حال مشتری یا می پذیرد یا خیر. مسلماً که خیلی از آنها نمی پذیرند.
همچنین هرگز وقت زیادی برای تخمین این استعلام مصرف نکنید و فقط برای همکاری در آینده به مشتری تخفیف ندهید.
در عکاسی صنعتی ، شما به عنوان عکاس باید مسئولیت اشتباهات همکارانتان یا حتی مشتریان را بپذیرید. بیان اشتباه همکار در زمان عکاسی به مشتری مناسب نیست و باید به جای آن مسئولیت را به عهده بگیرید. گاهی شاید حتی مجبور به عذرخواهی از مشتری و حل مشکلات باشید. در صورت تلفیق همکار جدید، شما مسئول تعویض وسایل خراب شده هستید و حتی تامین غذا برای تیم عکاسی نیز به شما واگذار میشود. این مسئولیتها ممکن است ترسناک به نظر برسند، اما برای حرفهایتر شدن و ادامه همکاریهای آینده، لازم است این موارد را در نظر بگیرید.
بنابراین علاوه بر همیشه در صحنه بودن، مدیر و پاسخگو باشید تا پروژه عکاسی تجاری به خوبی پیش برود. اگر فکر می کنید این موضوع شما را اذیت می کند، تا جایی که ممکن است تمرین کنید تا زمانی که احساس کنید آماده اید و همکارانتان هم با شما هماهنگ شوند.
عکاسان تازه کار در عکاسی صنعتی ممکن است دچار مشکلات در ارزشگذاری تصاویر شوند و مشتریان هم اغلب ارزش تصاویر را به درستی نمی دانند. در این شرایط، چند اتفاق ممکن است رخ دهد:
عکاسان کمتجربه ممکن است با اعتماد به منابع ناصحیح، هزینههای ناپایداری به مشتریان ارائه دهند و مشکلات در تطابق با استانداردهای عکاسی تجاری بوجود آید.
مشتریان ممکن است به دلیل نداشتن اطلاعات کافی در مورد قیمتگذاری، تخفیفات و معیارهای عکاسی، اختلافهای مشتریانه را بر سر هزینهها ایجاد کنند.
گاهی مشتریان با داشتن تجربههای قبلی، به تفاوتهای قیمتی بین عکاسان تجاری و عکاسان غیرحرفهای پیمیبرند و احساس میکنند هزینه بیشتری نباید داشته باشند.
در مواقع پیچیدهتر، مشتری ممکن است به دلیل تجربه نامناسب با یک عکاس تجاری خاص، به دنبال عکاسی با قیمت کمتر باشد.مشتریانی که اطلاعات کمی در زمینه هزینههای عکاسی دارند، ممکن است با تجربههای قبلیشان عکاس تجاری جدید را با عکاسی که قبلاً با او کار کردهاند مقایسه کنند.
در نتیجه، در این موارد، مسئولیت ارتباط با مشتری و توضیح به درستی در مورد ارزش تصاویر به عهده عکاس است تا مشکلات ناشی از اشتباهات در قیمتگذاری جلوگیری شود
اگر نمی دانید که چگونه قیمت عکاسی صنعتی را محاسبه کنید، قبل از اینکه قیمت ها را برای مشتری بفرستید، با یک عکاس متخصص مشورت کنید. عکاسان تازه کار بهتر است با مشکلات و چالشهای عکاسی تجاری آشنا شوند. رسانههای اجتماعی معمولاً جنبههای مثبت را نشان میدهند و نمیتوانند تمامی چالشها را بیان کنند. به اشتراک گذاری تجارب میتواند به عکاسان جدید کمک کند تا از اشتباهات متداول در عکاسی صنعتی جلوگیری نمایند.
بسیاری از شرکت ها، شرایط پرداخت را طولانی تر کرده و به 60 تا 90 روز هم می رسانند. حتی شاید عجیب به نظر برسد ولی ممکن است 4 ماه طول بکشد تا به شما هزینه ها را بپردازند. شرکت ها و برندهای بزرگی که شرکت های تبلیغاتی را استخدام می کنند، معمولا پرداخت را کمتر از ظرف مدت 3 یا 4 ماه انجام نمی دهند.
اگر شما پرداخت 30 روزه را در قرارداد خود آورده اید و مشتری آن را امضا کرده است ولی پرداخت را در 30 روز انجام نداده، قرارداد شما مشکل فنی دارد. بدیهی است که شما نیز با عدم دریافت وجه قراداد یک یا دوماه دیرتر، به سراغ وکیل و شکایت نمی روید.
برای حفظ رابطه با مشتریان و جلوگیری از مشکلات مالی، در مورد وصول چکها صحبت کرده و انتظارات پرداختی را روشن کنید. همچنین هزینههای مصرفی را از مشتریان دریافت کنید و در صورت عدم پرداخت، کار با شرکتها و مشتریان کوچک را ترجیح دهید.
از طرف مشتری ها، با شما تماس می گیرند و به شما درخواست همکاری می دهند.
مساله این است که، ممکن است همین پیغام با همین شرایط را برای پنج عکاس دیگر نیز فرستاده باشند. آنها شاید در این پیغام، شما را خیلی شاخص نشان دهند و جزء اولین انتخاب ها به نظر برسانند؛ اما اشتباه نکنید، بدون توجه به این که مشتری چقدر بزرگ باشد یا محلی باشد، این امکان وجود دارد که همزمان با چند عکاس دیگر نیز برای کار صحبت کنند.
اگر یک شرکت تبلیغاتی برای عکاسی پروژه ای با شما تماس بگیرد، باید فرض کنید حداقل سه عکاس دیگر نیز این پیشنهاد را دریافت کرده اند و شما با این گروه نیز، در حال رقابت هستید.
تنها زمانی ممکن است این اتفاق نیفتد که سبک شما آنچنان منحصربفرد باشد که هیچ عکاسی نتواند کار شما را انجام دهد. در این حالت مشتری با مشاهده نمونه کارهای شما و الهامی که از آن ها برای پروژه کار خود گرفته است، قصد دارد شما پروژه عکاسی آن ها را انجام دهید و عکس های مشابهی به ایشان تحویل دهید.
برای تبدیل به گزینه انتخابی مجموعه مورد نظر، با مشتری ارتباط برقرار کنید، نیازها و مسائلشان را بشناسید، از تجربیات گذشته شان بپرسید، نقاط قوت خود را معرفی کنید، راه حلهای مشکلات را مطرح کنید و با مشتری در سطح خودشان صحبت کنید. رعایت این نکات به شما کمک می کند که گزینه انتخابی مشتری باشید.
شاید فکر کنید که بازار عکاسی به گونه ای است که وقتی هزینه ها را حساب کرده و به مشتری ارائه می دهید، او هم سریع موافقت کند اما خیر، این گونه نیست.
اما همینطور که قبلا اشاره نمودیم ، کارفرما هم زمان از شما و چند عکاس دیگر قیمت میگیرید و بعد از برسی شرایط اقدام به همکاری مینماید . عدم وجود قیمت مصوب باعث کم شدن شانس شما در گرفتن پروژه مذکور می شود.
در این زمان، تعیین قیمت مناسب برای پروژههای عکاسی، از جمله عواملی مثل زمان صرف شده، تجربه و شناخت حرفهای شما، میتواند کمک کننده باشد. اگر نیاز باشد، از دیگران نیز در مورد تعیین قیمت پروژهها پرسش کنید و با اعتماد به نفس به مشتریان خود پیشنهاد دهید. تلاشهای طولانیمدت شما در بهبود توانایی ها و مهارت های عکاسی ، در نهایت میتواند به بهبود درآمد شما منجر شود.
این امکان وجود دارد که پروژه های عکاسی در ماه های آخر سال، بدون توجه به مهارت و استعداد افراد به عکاس گران تر برسد.
برای مثال یک عکاس بیشترین قیمتی که برای یک پروژه عکاسی در پایان سال ارائه داده بود، 27 میلیون بوده است. در صورتی که حتی قیمت های 8 میلیونی هم به آن ها پیشنهاد شده بود. با توجه به این مساله، مشخص است که قیمت ها تنها به عکس و عکاسی وابسته نیست، آن ها در واقع بودجه ی باقی مانده خود را خرج می کنند.
اما با این وجود ماجراهای زیادی از عکاسان هنرمند، باتجربه و ماهر شنیده ایم که این نوع پروژه های عکاسی را به عکاس هایی با مهارت کمتر از دست داده اند چون آن عکاس مبلغ دوبرابر را ارائه داده است. البته، درست است شما نمی توانید مطمئن شوید که مشتری می خواهد بودجه را خرج کند یا این که به دنبال عکس های خوبی هستند و بودجه زیادی برای مصرف ندارند. اما به هر حال، همین بازی های حدس و گمان است که عکاسی تجاری را چالش برانگیز و جالب می کند.
همیشه از مشتری خود بپرسید که به دنبال ثبت چه نوع عکسی هستند، زیرا این موضوع می تواند به شما کمک کند تا تصمیم بگیرید چه قیمتی را ارائه بدهید. مثلا در نمونه ای که گفته شد، ما از مشتری ارزش عکسی که می خواهند را پرسیدیم و آن ها گفتن سطح بالایی از کیفیت را انتظار دارند. بنابراین کیفیت پرداخت آن ها نیز بایستی بیشتر باشد.
مشتری یا آژانس تبلیغاتی ممکن است از ایده های کاری شما استفاده کنند، در حالی که شما را برای پروسه عکاسی خود انتخاب نکردند. این مسئله جزو بدترین مشکلات عکاسان صنعتی میباشد
گاهی مشتری از شما علاوه بر مبلغ هزینه ها و قیمت کار، پروپوزالی برای روند عکاسی می خواهد که این روزها به صورت یک PDF برای مشتری فرستاده می شود و معمولا شامل مواردی مانند روش عکس گرفتن، ترکیب عکس ها، استایل آنها و نمونه هایی از ادیت و کارهای قبلی است و در واقع امضای کار خود را که برای آن ها ضمیمیه کرده و می فرستید. حتی در مواردی باید ایده های خلاقانه و منحصربه فردی نیز برای آن ها ارائه بدهید. اما متاسفانه مشتری امضای شما را برای خود برداشته، به یک عکاس دیگر داده و به آن ها می پردازد تا کار شما و استایل شما را بازسازی کند.
متاسفانه در چنین اتفاقی چون فقط یک پروپوزال است و قانون حق کپی رایت به آن تعلق نمی گیرد، شما نمی توانید اقدام قانونی کنید. به هرحال این ریسکی است که هر عکاسی باید بپذیرد. برای همین شما باید تعادلی بین کاری که می خواهید ارائه بدهید و ندادن اطلاعات زیاد از حد، ایجاد کنید.
اگر در برخورد با مشتری چنین احتمالی را دادید، بهتر است اطلاعات را به صورت کلامی و با یک تلفن به او بدهید و مطالب کمتری را در پروپوزال خود ارائه دهید.
یکی از مشکلات مهم عکاسان تازه کار پیدا نکرن پروژه است ، در بخش راه حل ، به یک ترفند کاربردی اشاره می نماییم.
شما میتوانید برای پیدا کردن پروژه های عکاسی صنعتی با یک شخص و یا شرکتی که در طراحی کاتالوگ فعالیت میکند همکاری نمایید . به صورتی که هزینه های طراحی و چاپ کاتالوگ را از او بپرسید و در مواجهه با کارفرما یک پکیج کامل شامل عکاسی تبلیغاتی و صنعتی + طراحی و چاپ کاتالوگ به او ارائه دهید ، در این صورت شانس شما برای گرفتن پروژه افزایش چشمگیری خواهد داشت.
در پایان، تمام این موارد چالش های عکاسی صنعتی هستند که درگیر شدن با آن ها مهم است. در انتهای روز، زمانی که عکس های حرفه ای، زیبا و دلپذیر خود را در مکان های مختلف می بینید، حس می کنید بخشی از روح خود را در آن به اشتراک گذاشتید، و در آن زمان است که دیگر این مشکلات اهمیت چندانی برای شما نخواهد داشت. در نظر داشته باشید که جمله ی ( خلاقیت شاه کلید موفقیت است ) میتواند کمک شایانی به شما در رسیدن به اهدافتان کند.