Ali... SENATOR
Ali... SENATOR
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

دنیـــــــای فرزانه

سلام ای نازنین دلدارِ دیروزیِ نامردم

سلام ای مونسِ شبهایِ تاریکِ پر از دردم

تو را از بینِ صدها گل برای خود جدا کردم

بگو آیا هنوزم یادی از ما میکنی...... یا نه؟؟


کجایی که ببینی زندگی بی تو فقط درده

هوای روزهایِ بی تو بودن ساکت و سرده

و من بی تو شدم یک جسمِ بی جانی که یخ کرده

مرا روزی رها از سوز و سرما میکنی..... یا نه؟؟


همش حس میکنم هستی و دارم خواب میبینم

تو را همراه خود در یک شبِ مهتاب میبینم

که میخندی و من هم که تو را جذاب میبینم

کسی را در دلت مانند من، جا میکنی..... یا نه؟؟


چرا رفتی و از من ساده دل کندی؟ نمیدانم!!

دگر هرگز برایِ هیچکس شعری نمیخوانم

چرا باور نکردی بعد تو زنده نمیمانم

کسی که جان ندارد هم، مداوا میکنی..... یا نه؟؟


تو رفتی و منم از شهر خود بی تو سفر کردم

دل بیچاره را از حال و روزش با خبر کردم

و از بینِ تمام خاطره هایت گذر کردم

کسی مانند من آواره پیدا میکنی...... یا نه؟؟


Ali... Senator... D... R


بی
من یک نفر تنها برای تو..... دنیا و شهر و مردمت بودم..... اما بگو ای عشق بی رحمم...... من قتل عام چندمت بودم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید