علیرضا کیان‌پور
علیرضا کیان‌پور
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

ماجراجویان سرزمین فناوری

Leading Edge or Bleeding Edge?

گورستان استارت‌آپ‌های ناکام
گورستان استارت‌آپ‌های ناکام


برنامه‌های تحول دیجیتال و اساسا هر برنامه‌ی برای تغییر و تقویت مدل کسب و کار، از مشتری شروع می‌شود و به مشتری ختم می‌شود. فناوری موجودیست خنثی که تنها زمانی کارائی و اثربخشی دارد که در خدمت نیاز مشتری باشد. اگر سری به گورستان استارت‌آپ‌هایی که با هزار امید و آرزو پا به عرصه کسب و کار گذاشتند بزنیم با ده‌ها و صدها و شاید هزاران استارت‌آپ مواجه ‌شویم که سودای تک‌شاخ شدن در سر می‌پروراندند اما استارت نشده شات دان شدند!. یک چیز در میان همه‌ی این استارت‌آپ‌های خاموش شده مشترک است، همه از فناوری شروع کردند و برق فناوری اجازه دیدن نیاز واقعی مشتری را به آن‌ها نداد. اگرچه محیط کسب و کارهای امروزی، محیط آزمون و خطاست اما آزمودن با ماجراجوئی تفاوت دارد. در آمازون، آزمودن هر فناوری جدیدی برای آمازونیان در جهت خلق یک محصول یا سرویس، مجاز و آزاد است تنها با یک شرط؛ سه صفحه در مورد ارزشی که این محصول و خدمت برای مشتری ایجاد می‌کند و ریسک‌های بررسی شده در طی مسیر اکتساب این فناوری مکتوب شود. در واقع شرکت‌های موفق به شدت مراقب هستند که از لبه‌ی بلورین فناوری به لبه‌ی خونین آن نیفتند.

فناوری مانند اسبی سرکش است که مرز نمی‌‍شناسد و سوار بی‌تجربه‌ی خود را بدون غرض بر زمین می‌کوبد. آزمودن و ساختن چیزی که پشته‌ی فناوری آن بلندتر از قد سازمان است، نگهداری آن سنگین‌تر از توان عملیاتی و پیچیدگی آن فراتر از سطح فنی یک شرکت است و نهایتا هم دردی را از مشتری دوا نمی‌کند، نام آن تجربه‌گری نیست بلکه ماجراجوئی فنی و به خطر انداختن یک کسب و کار در جهت افزودن یک برگ به رزومه کاغذی فناوران جوان است.

اصالت با فناوری نیست، اصالت به فناوریِ معطوف به نیاز مشتریست. فناوری هدف نیست، وسیله‌ای عالی برای رسیدن به نیازمندی مشتری به عنوان نقطه ثقل کسب و کار است.

در دوره کنونی که بیراه نیست اگر آن را «دوره‌ی فن‌سالاران» بنامیم، هم ماجراجویان سرزمین رزومه‌پرواری به طبل‌ پُرصدای فناوری می‌کوبند و هم برخی شرکت‌های حوزه‌ی سرمایه انسانی بطور غیرمستقیم به این باور اشتباه می‌دمند که شرکتی که اجازه‌ی هر گونه ماجراجوئی (تحت عنوان تحقیق و توسعه و ...) را به کارکنان می‌دهد، برند کارفرمائی قوی‌تری دارد.

گرچه حتما میزان قابل توجهی از جابجائی نیروی انسانی بین شرکت‌های حوزه‌ی فناوری به دلیل نواقص و کاستی‌های این شرکت‌هاست، اما جابجائی ماجراجویانه نیروهای جوان فناوری بین شرکت‌ها اگر به همین منوال ادامه یابد، باعث استهلاک فرآیندهای جذب و استعفاء در شرکت‌ها خواهد شد و بخشی از منابع قابل توجه شرکت‌ها را هدر خواهد داد.

جابجائی نیرو به دلیل «تجربه‌گری» باعث رشد شرکت‌ها و کارکنان خواهد شد، اما جابجای از سرِ «ماجراجوئی» باعث ایجاد ناپایداری در پروژه‌ها و بهم خوردن تعادل اکوسیستم خواهد شد و در نهایت به زیان شرکت‌ها و کارکنان فناور خواهد بود.

کسب و کارفناوری
من رویائی دارم. تحول دیجیتال ایران را به جای بهتری برای زندگی تبدیل می‌‎کند. می خواهم در حد توانم به تحقق این رویا کمک کنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید