ویرگول
ورودثبت نام
علیرضا مسائلی
علیرضا مسائلی
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

کیفیت اتفاقی نیست! (جمله ای کلیشه ای ولی عمیق)

چند مدت پیش داشتم داخل اینستا یه سری طرح های ایتالیایی لوازم منزل سرچ می کردم بعد یه مدل آباژور دیدم که برنده سال 2019 ایتالیا شده بود وخیلی برام جذاب بود از طرفی قیمتش 700 دلار بود و البته خریدش برای من که الان ایرانم سخت.


حالا به طور اتفاقی وقتی داشتم داخل دیجیکالا می گشتم چشمم بهش خورد. عجیبه نه؟!به هر حال کلی گشتم تا برندش رو پیداکنم، برندش مینیفر بود و البته ایرانی بود. کار به این جا ختم نشد، از همون دیجیکالا خریدمش تا ببینم کیفیتش چطوره و البته باز هم عجیب بود که بسته بندی و نوع کار واقعا شبیه محصول های اروپایی بود، پکیجش کامل بود، پیچ های استفاده شده آلن بودند! و آچار و لوازم جانبی هم روش بود، رنگ قسمت چوبش هم گیاهی بود، تو ایران هیچ اجبار و استانداردی برای این مساله نیست و حتی کسی هم دغدغه اش نیست این مورد ولی تو اروپا این مساله مهمه و جالب بود که تو ایران باز هم این کار رو کرده بودند، هزینه ای که شاید خریدار اصن ازش خبردار نباشه! همین مسئله باعث شد یکم ریز بشم روی برند و آدم های پشتش، و تا جایی که متوجه شدم این برند با شرکت های ایتالیایی همکاری می کنه. خب اینا رو گفتم که به این برسم، تو ایران محصولات زیادی با کیفیت های متفاوت تولید میشن و چه بسا خیلیاشون زیبایی و ابتکار هم دارند ولی.. انچه که بین محصولات ایران و اروپا فاصله ایجاد کرده کیفیت و توجه به حقوق مشتریه، خیلی وقتا شده که تو دیجیکالا گشتید و یه سری محصول چشمتون رو گرفته بعدش تو کامنتا می بینید که اصلن اون محصول با عکس تفاوت بنیادین داره، وقتی ریز میشیم روی دلیل همچین مسائلی به این نکته میرسم که تفاوت دید آدم ها و از اون بالاتر تفاوت جغرافیای محل زندگی هستش که باعثش میشه، الان توضیح میدم براتون، وقتی یه کارخونه ای برنامه استراتژی رو می خاد بچینه سود و چیزایی مثل اعتبار (همون برند) رو در نظر می گیره و هرچیزی که بخواد اینا رو تهدید کنه احتمالا حذف می کنه!

حالا نوع دید و جغرافیای زندگی این پارامتر ها رو تعیین میکنه، زمانی که یک گروه مشتری استاندارد بودن براشون مهم باشه، نوع ارتباط فروشنده براشون مهم باشه ، میزان احترام و ... همه و همه ناخواسته با سود و اعتبار درهم تنیده میشن و خروجیش این میشه که چه محصول هایی عرضه بشن. یه کتابی هست به نام Zero Marginal Cost Society ، که تو ایران هم ترجمه شده، کلا میگه که خدمات و محصولات دارن به سمتی میرن که هزینه نهاییشون به صفر برسه! من تا حدود زیادی با این کتاب موافق بودم و الان احساس می کنم مردم تنها بابت محصول خریداری شده پول نمیدن بلکه بابت احترام به حقوقشون هست که دارن پول میدن. به نظرم یکی از پارامترهایی که باید داخل استراتژی پلن بهش توجه بشه همینه، در واقع برای یسری جنس ها ما واقعا پول برند رو داریم پرداخت می کنیم و البته با توجه به چیزایی که گفتم خیلی هم بد نیست (بر خلاف انچه که قبلا فکر می کردم)

بدرود



محصول ایرانیمینیفردیجیکالابرندسازیهزینه نهایی صفر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید