پ.ن: این متن قبلً نوشته شده و الان بارگزاری شده است.
سرانجام انتخابات کنگره آمریکا با تمام فراز و فرود های موجود برگزار شد . انتخاباتی که با توجه به وضع فعلی حاکم بر آمریکا انتخاباتی پراهمیت تلقی میشد و دو جناح سیاسی آمریکا سعی داشتند با استفاده از تمامی ظرفیتهای خود نتیجه این انتخابات را به نفع خود تغییر بدهند . از یک سو دموکراتها به رهبری اوباما و رئیس جمهور بایدن در کمپینها و سخنرانیهای خود از نابودی دموکراسی در صورت رأی نیاوردن دموکرات ها صحبت میکردند و از سویی دیگر ترامپ و سایر جمهوریخواهان نیز از نابودی آمریکا با ادامه یافتن سیاست های موجود سخن میگفتند. پس میتوان گفت انتخابات کنونی آمریکا ارتباط وثیقی با موجودیت نظام سیاسی و احزاب آمریکا پیدا کرده است.
شاید مهمترین تفاوت نتایج این انتخابات در نسبت با انتخابات قبلی، عدم برتری محسوس یک جناح در انتخابات بود. سرخوشی جمهوریخواهان در ایجاد «موج سرخ» در سراسر کشور محقق نشد و حزب دموکرات توانست به خوبی با حزب جمهوریخواه رقابت کند؛ بطوریکه در بسیاری از حوزههای مهم و کلیدی دو حزب رقابت نزدیکی با هم داشته و در مواردی که یکی بر دیگری پیروز شده، فاصله اندک بوده است و حتی حزب دموکرات توانست به سختی اکثریت نسبی مجلس سنا را نیز به دست آورد.
در این انتخابات جمهوری خواهان از بهبود وضع اقتصادی با کاهش مالیاتها و کاهش پرقدرت بودجه برای جنگ اوکراین سخن میگفتند و دموکرات ها نیز از وعده «آزادی سقط جنین» سخن به میان میآوردند که برای زنان و بخصوص دختران آمریکایی از اهمیت بالایی برخوردار بود. سقط جنینی که با ممنوعیتش در ایالت تگزاس لرزه به دل زنان لیبرال دموکرات آمریکایی انداخته است؛ چرا که تصرف کامل کنگره می توانست راه را برای ممنوع سازی آن در برخی ایالت های مذهبیتر آمریکا هموار سازد.
سیاست دولت بایدن ، در اجرای سیاست پرداخت یارانهها ، اجرایی کردن پرداختن حقوق بیکاران و بیمه بیکاری تورم را در آمریکا افزایش داده است. بایدن و تیم او قانون حقوق نظام تامین اجتماعی ایالت متحده آمریکا «موسوم به social security » را برای حمایت از برخی بخشهای اقتصادی و مردم آمریکا تصویب کردند. به نظرمیرسد اگر جمهوریخواهان بخواهند در آیندهای نزدیک این قانون را به چالش بکشند، از سوی جامعه با واکنشهای منفی مواجه خواهند شد. به غیر از این موارد باید متوجه بود که ایالات متحده با توجه به راهبردهای مشخص در سیاست خارجی، هزینههای خارج از مرزهای خود را نیز باید پرداخت کند که تمام این موارد به نوعی باعث میشود نارضایتی عمومی از وضعیت اقتصادی در آمریکا افزایش پیدا کند. در این میان لشکرکشی روسیه به اوکراین نیز مزید بر علت بود که آمریکا وارد این جنگ شود و کمک های مالی تسلیحاتی به اوکراین گسیل کند. مسئلهای که باعث شد جمهوری خواهان تندرو وعدهی لغو آن را بدهند. «مارجری تیلور» نماینده جمهوریخواه پیروز در ایالت جورجیا هفته گذشته اعلام کرده بود در صورت جمهوریخواه شدن مجلس نمایندگان حتی یک پنی نیز به اوکراین کمک نخواهد شد، باید منتظر باشیم و ببینیم که این وعده سرانجامی دارد یا خیر؟
هرچند کمکهای مالی به اوکراین با توجه به توان مالی آمریکا چندان به چشم نمیآید اما افزایش قیمت انرژی و مواد غذایی در آمریکا که باعث ایجاد شرایط دشواری معیشتی برای بخشی از اقشار این کشور شده است، کمک های اختصاص یافته به اوکراین را پر رنگ جلوه میکند. واشنگتن تاکنون 67 میلیارد دلار کمک به کییف را تصویب کرده است. اما بعید است که جمهوری خواهان نیز بتوانند این مبلغ کمک مالی را به صفر برسانند؛ چرا که در سیاست خارجی نقش مجلس سنا با اهمیتتر است و با توجه به برتری نسبی دموکرات ها در سنا و مخالفت چهرههای معتدلتر جناح جمهوری خواه نظیر کوین مککارتی بعید است که این اتفاق رخ دهد و در نهایت میزان بودجه اختصاصی برای این کار کاهش مییابد.
پیروزی جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان، ادامه مذاکرات دولت آمریکا با ایران را با خطر خاصی مواجه نمیکند چرا که اختیار این موضوع توسط کنگره به رئیس جمهور داده شده و بعید است این اختیار از وی سلب شود. در صورت سلب این اختیار رئیس جمهور از حق وتوی خود استفاده میکند و میتواند از این طریق مصوبه مجلس را بی نتیجه بگذارد. هرچند با توچه به اتفاقات رخ داده چندماه گذشته در ایران و با توجه به سند امنیت ملی جدید این کشور ، آمریکا مناسبات خود با ایران را از طرق دیگر مثل تحریم های حقوق بشری ، ایجاد فشار بین المللی از طریق ایجاد موازنه های منطقهای و فرامنطقهای و مطرح کردن عدم وجود دموکراسی در ایران پیگیری میکند.
به نظر میآید هدف نهایی جمهوری خواهان تضعیف بایدن و دموکراتها خواهد بود. بخش تندروی جناح جمهوریخواه به دنبال طرح استیضاح بایدن در مجلس است. هر چند بعید است که این طرح به دلیل فقدان استدلالات کافی به جایی برسد اما جمهوریخواهان تهدیداتشان را از آن روز تاکنون حفظ کردهاند. بایدن چند روز پیش از انتخابات در جریان سخنرانی در جمع حامیانش در سندیگو گفته بود: «همین حالا هم به من اطلاع دادهاند که اگر اعضای جمهوریخواه برنده سنا و مجلس نمایندگان باشند، آنها من را استیضاح خواهند کرد. نمیدانم آنها چرا قصد استیضاح من را دارند. شوخی نمیکنم؛ آنها اخیرا گفتهاند که باید تا زمان برنده شدن، درباره این موضوع حرف نزنیم.»
کوین مککارتی، رهبر اقلیت جمهوریخواه در مجلس نمایندگان، نیز در مصاحبهای که هفته اخیر با سیانان داشت ضمن تاکید بر آغاز تحقیقات درباره اقدامات دولت بایدن، استیضاح او را رد نکرده بود. مککارتی که در صورت پیروزی رسمی جمهوریخواهان رئیس مجلس نمایندگان میشود در این مصاحبه گفته بود: «ما از گزینه استیضاح برای اهداف سیاسی استفاده نخواهیم کرد. اما این به این معنا نیست که اگر در یک مناسبت نشد، در هیچ زمان دیگر نیز استفاده نکنیم.» مککارتی در ادامه خروج از افغانستان را یکی از مواردی دانست که جمهوریخواهان پس از تسلط بر مجلس نمایندگان، درباره آن تحقیق خواهند کرد. موضوعی که بهنظر میرسد تحقیقات درباره آن میتواند منجر به ایجاد وضعیتی سخت برای بایدن شود.
با اینحال پروندههای دیگری نیز میتوانند علیه بایدن بهجریان بیفتند. پاشنه آشیل بایدن همانند بسیاری دیگر از سیاستمداران یکی از پسران وی است. هانتر بایدن که در دوره ترامپ، مشکوک به فساد در اوکراین بود حالا به اقدامات غیرقانونی تجاری در چین متهم است. براساس قوانین آمریکا، مجلس نمایندگان میتواند استیضاح را کلید بزند اما رایگیری نهایی درباره آن برعهده مجلس سناست که باید دوسوم اعضای آن به استیضاح رای دهند تا رئیسجمهور برکنار شود.
مشخص شدن تسلط جمهوریخواهان بر مجلس نمایندگان نشان میدهد بایدن به احتمال زیاد با «آغاز انتقامجویانه یک استیضاح» مواجه میشود اما این استیضاح برای برکناری او کافی نیست. جمهوریخواهان حتی اگر بر سنا نیز مسلط شوند، این تسلط به میزانی نخواهد بود که آرای کافی برای برکناری رئیسجمهور بهدست آید. برای موفقیت یک استیضاح به رای 66 سناتور نیاز است که این مهم نیز به دلیل از دست دادن سنا و با برتری کم فروغ احتمالی در مجلس نمایندگان بعید است که به جایی برسد . به نظر میرسد طرح مسئله استیضاح بیشتر برای انتقام گرفتن از حزب دموکرات برای استیضاح کردن ترامپ در دوران ریاست جمهوریاش و ثبت در تاریخ سیاسی این کشور است ، مخصوصا که خود جریان جمهوری خواه هم شاهد دو جناح تندرو به رهبری ترامپ و جناح میانه روتر هست که این دو دستگی باعث میشود حزب جمهوری خواه دچار تنش های درونی هم شود؛ چیزی که نمودش در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ و قصد چهره های مطرح این حزب برای کسب مقام ریاست جمهوری بیشتر مشاهده میشود .
یکی دیگر از اتفاقات مهم در این دور از انتخابات نقش فعال ترامپ در معرفی نمایندگان متبوع خود برای رأی آوردن در کنگره و مطرح کردن بحث تقلب در انتخابات در صورت رای نیاوردن کاندیداهای مورد نظر خود بود . ترامپ بعد از شکست در 2020 همواره کوشیده تا موقعیت خود را به عنوان رهبر جمهوریخواهان حفظ کند و نیز پنهان نکرده است که به انتخابات 2024 نظر ویژهای دارد. رئیسجمهور سابق آمریکا پیش از انتخابات تاکید کرده بود اگر وی بخواهد بار دیگر به کاخ سفید بازگردد، تسلط جمهوریخواهان بر کنگره ضروری است زیرا در این صورت است که او میتواند برنامههای خود را بدون سنگاندازی دموکراتها به اجرا درآورد.
بررسی رسانههای دموکرات و جمهوریخواه ایالات متحده نشان میدهد که برخی از جمهوریخواهان «ترامپ» را مقصر این شکست میدانند؛ کسی که نامزدهای مورد حمایتش در رقابتهای کلیدی مثل سنای پنسیلوانیا و فرمانداری میشیگان شکست سختی خوردند. حتی در ایالت جورجیا، کاندیدای جمهوری خواه «مخالف» ترامپ توانست به راحتی برندهی رقابت فرمانداری شود. تا حدی که فاکسنیوز خواسته با کنار گذاشتن ترامپ، رهبری حزب جمهوریخواه به ران دسنتیس فرماندار جمهوری خواه فلوریدا برسد.
آنچه که از نتایج این انتخابات به نظر میرسد این است که فضای سیاست داخلی آمریکا بیش از پیش به سمت دو قطبی شدن حرکت میکند. دولت بایدن ضعیف شده است و دلیلش این است بسیاری از کسانی که به بایدن رای دادند فقط به دلیل اینکه ترامپ برنده انتخابات نگردد به بایدن رای دادند. مردم آمریکا به دموکرات ها به خاطر ترس از تصویب قانون سقط جنین رأی دادند و به جمهوری خواهان به دلیل افزایش تورم که این خود نشان دهنده رأی سلبی در این دوره از انتخابات است؛ مسائلی که باعث تشدید شکاف های موجود در آمریکا و دو دستگی آن شده است. تا جایی که خیلی از رسانههای آمریکایی – مثل نشریه تایم و روزنامهی نیویورک تایمز – از عباراتی مثل «ایالات متفرقهی آمریکا» برای توصیف این وضعیت استفاده کردند. مشاهده میشود که نامزدهای شکست خورده حزب جمهوری خواه و مخصوصا ترامپ دعوت به حضور در خیابان ها میکنند که این حضور و تنش خیابانی میتواند در بلند مدت شکاف ها را نیز تشدید کند. با این وضع میتوان وقوع حوادثی مثل حمله طرفداران ترامپ به کنگره پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ را نیز پیشبینی کرد.
در شرایط فعلی و با توجه به نتایج انتخابات، به دلیل شکست محسوس حزب جمهوری خواه در این انتخابات میتوان اشاره داشت که عرصه برای پیگیری طرحهای دولت دموکرات مهیاتر شده است و به نتیجه نرسیدن استیضاح بایدن، تنشهای درونی حزب جمهوری خواه و نیز پیش بینی کاهش تورم در آمریکا باعث میشود دولت دموکرات در وضعیت بهتری در نسبت با حزب رقیب خود قرار گرفته باشد. اما هر آن ممکن است که این شرایط با توجه به دگرگونی های نظام بین الملل و وضعیت داخلی آمریکا تغییر پیدا کند. آن چیزی که مشخص است این است که دو حزب به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ چشم دوختند و با توجه به نتایج انتخابات میاندورهای میتوان پیشبینی کرد که هردو حزب برای پیروزی از شانس خوبی برخوردار هستند. باید منتظر وقایع ممکن آتی باشیم تا مشاهده شود که دست آخر کدام حزب میتواند پیروز انتخابات ریاست جمهوری بعدی شود.