پ.ن: این متن قبلاً نوشته و الان بارگزاری میشود.
سرانجام پس از پنج دور مذاکره میان ایران و عربستان، این دو کشورْ ظهر روز جمعه در پکن، موافقت خود در مورد از سری گیری معاهدات دیپلماتیک و بازگشایی سفارت های دو کشور را اعلام کردند. با توجه به شرایط، ژئوپلیتیک منطقه و جایگاه دو کشور در تحولات بینالمللی، ایران و عربستان با این توافق، حداقل از این وضعیت جنگ سرد عبور خواهند کرد و با برقراری این رابطه، به رویای خاورمیانهای بدون حضور آمریکا که تاثیر مثبتی در روابط بین کشورهای منطقه برمبنای احترام متقابل دارد ، کمک شایانی میکنند. طی سال های اخیر تمایل ایران برای ازسرگیری روابط، بیشتر از سعودی ها بود و آنها تمایل داشتند احیای روابط همزمان با حل همه اختلافات بین دو کشور باشد، بنابراین حصول توافق در شرایط کنونی نشاندهندهٔ آن است که سعودی ها نرمش نهایی را برای انجام توافق انجام دادهاند. به نظر می رسد موافقت ریاض برای کاهش یا حل اختلافات خود با ایران ناشی از آغاز روندهای جدید در منطقه، مانند اختلافات ریاض با دولت دموکرات بایدن، به بن بست رسیدن عربستان در بحران یمن و احتمال کشیده شدن جنگ به داخل مرزهای عربستان ، تداوم حکومت بشار اسد در سوریه و نزدیکی راهبردی عربستان به چین باشد. بنابراين عربستان در اواخر دولت دوازدهم، وارد گفتگوهاى محرمانه با ايران شد و چند دور مذاكره در کشورهای عراق و عمان با ایران برگزار کرد و سرانجام در دور نهایی مذاکرات در چین به توافق با ایران دست پیدا کرد.
یکی از نکات قابل توجه در این توافقات، نقشآفرینی کمسابقهٔ چین در حلوفصل اختلافات دو قدرت مهم خاورمیانه بود که خود، نشانگر تحولی مهم در نظم جدید روابط بین الملل است. اگر آمریکا، فرانسه، بریتانیا، شوروی و روسیه، در چند دههٔ گذشته بر شکلگیری مناسبات سیاسی و امنیتی این منطقه تأثیر میگذاشتند، اکنون چین بازیگر دیگری است که در تعیین قواعد بازی در خاورمیانه، سهم دارد. موضوعی که نشان میدهد پکن، در دوره جدید "شی جین پینگ" که از قضا همزمان با اعلام توافق میان عربستان و ایران آغاز شد، به دنبال آن است که علاوه بر حضور فعال اقتصادی و فناورانه، بهعنوان قدرتی سیاسی و امنیتی، در کانونهای مهم جهانی، نقشآفرینی کند و گامی دیگر به هژمون بین المللی شدن نزدیک شود. از طرفی گرایش کشورهای خاورمیانه و جهان عرب به چین و روسیه و گسستن آنها از سیاستهای استعماری غرب چشم انداز جدیدی برای منطقه ترسیم میکند. این مساله در فضای رقابتی میان آمریکا و چین اهمیت بالایی دارد و مناسبات سیاسی این دو قدرت را به نحو زیادی تغییر میدهد. نکته مهمی که باعث تغییر رفتار دو طرف نسبت به یکدیگر میشود و جهان را وارد فضای جدیدی از تعارضات و رقابت سیاسی این دو کشور میکند. هر چند که باید در نظر داشت که چین برای بهره برداری اقتصادی از منطقه، نیاز به حضور آرامش در این منطقه را احساس کرد و توافق میان ایران و عربستان در میان مدت باعث میشود چین هم به صادرات کالای بیشتری به منطقه مبادرت کند و هم تامین کننده انرژی های خود را متنوع کند و از کشورهای این منطقه منفعت اقتصادی و امنیتی به دست آورد. لازم به ذکر است که توافق میان تهران و ریاض به معنای حل اختلافات دو طرف در همه موضوعات مانند مسائل منطقه ای به ویژه در یمن و لبنان نیست اما فضای مثبت پیش آمده ناشی از احیای روابط دیپلماتیک دو طرف می تواند فرصتی برای حل اختلافات دیگر آنها باشد. تهران و ریاض همچنان دو رقیب جدی در منطقه هستند و باید منتظر ماند و دید که دو کشور چگونه بر سر حل تعارضات بنیادین خود ، تعامل میکنند و در این بین قدرت های فرامنطقهای مانند چین ، روسیه و آمریکا چه نقشی را ایفا میکنند.
عربستان و ایران نیاز دارند که درک صحیحی از نگرانیها و تهدیدات امنیت ملی یکدیگر داشته باشند. لازمهٔ همکاری ایران و عربستان نیز این است که ریاض و تهران، گفتوگوهای دو جانبه را آغاز و همه نگرانیهای خود را روی میز مذاکره بگذارند. در یمن، سعودیها از دولت مخالف حوثی که تحت حمایت ایران در شمال یمن حکومت می کند، حمایت کرده، اما به دنبال راهی برای پایان دادن به جنگ با انجام گفتگو در عمان با حوثی هاست. سعودی امیدوار است که یمن حملات پهپادی و موشکی حوثی ها به پادشاهی را متوقف کند و ایران به مذاکرات عربستان با حوثی ها کمک کند.
از موارد اختلاف بین ایران و عربستان ، حمایت مالی عربستان از شبکه تروریستی ایران اینترنشنال است که عربستان قول داده است ، حمایت مالی خود از این شبکه را قطع کند ولی با توجه به تاریخ رابطه ایران و عربستان ، بعید به نظر میرسد که حمایت ها از این شبکه به صفر برسد و ضرورت دارد که ایران تضمین واقعی برای عدم حمایت مالی و یا حتی بسته شدن این شبکه معاند از عربستان بگیرد تا در صورت ایجاد احتمالی رقابت و تعارض ایران با کشورهای منطقه ، این شبکه نتواند وضعیت اجتماعی سیاسی ایران را به آشوب بکشد.
نکتهٔ دیگری که باید به آن توجه کرد ، نقش بازیگران منطقهای نظیر امارات و اسرائیل است که از این مذاکرات ضرر میکنند.
اسرائیل تا پیش از این مذاکرات، طرح ایجاد صلح با کشورهای عربی موسوم به پیمان ابراهیم را پیش میبرد که با توجه به نقش مهم عربستان در کشورهای عربی ، این توافق اسرائیل را برای حضور در کشورهای عربی منطقه نگران کرده است و احتمال آن میرود که اسرائیل دست به ایجاد تنش برای تخریب این مذاکرات و ایجاد اغتشاش در منطقه بزند. از طرفی با توجه به وجود اختلاف میان امارات و عربستان بر سر سرمایه گذاری خارجی، نفت و پرونده یمن، امارات نیز از توافق میان تهران و ریاض هراس پیدا کرده است و احتمال خرابکاری امارات در شبکه ارزی درهم برای تحت تاثیر قرار دادن اقتصاد ایران و ایجاد موازنه امنیتی با رژیم صهیونسیتی برای مقابله با ایران وجود دارد و باید منتظر ماند و مشاهده کرد که آیا چین و روسیه با توجه به رابطه متوازن با هر دو کشور ایران و امارات توانایی ایجاد توافق و همکاری بین ایران و امارات را دارند یا خیر؟ به نظر میرسد با توجه به حجم سرمایه گذاری چین در امارات و نیاز چین به یک منطقه آرام، به زودی شاهد حل اختلافات میان ایران وامارات نیز باشیم.
بهبود رابطه تهران- ریاض منحصر به این دو پایتخت نخواهد بود و در صورت عادی سازی رابطه آنها، متحدان عرب دولت سعودی نظیر اردن ، بحرین ، مصر ، کویت و ... نیز رابطه خود با ایران را بهبود خواهند بخشید و یک دومینوی منطقه ای رفع تنش شکل خواهد گرفت که اگر مفاد توافق به نحوی مطلوب برای ایران پیش برود، قطعاً این توافقات آثار ضد تورمی خود را در کوتاه مدت و گشایش اقتصادی در بلند مدت برای اقتصاد ایران را در پی خواهد داشت.
از سمتی توافق میان ایران و عربستان، میتواند ایران را یک گام به سمت احیای مذاکرات هسته ای نزدیک کند و به نظر میرسد پس از توافق میان ایران و آژانس انرژی اتمی و عدم تصویب قطعنامهٔ ضد ایرانی در شورای حکام آژانس بین الملل انرژی اتمی، توافق با عربستان و کشورهای منطقه فضا را به سمت احیای مذاکرات هستهای نزدیک کند، امری که دولتمردان ایران با توجه به آن در صدد گرفتن امتیازات بیشتر از طرف غربی هستند.
با این وجود، عادیسازی روابط با عربستان گام مهمی در مسیر کاهش بحرانهای سیاست خارجی است اما با توجه به نوع رابطه دو کشور در گذشته و حضور قدرت های فرامنطقهای در منطقه باید گام های تنش زدایی در منطقه بر اساس عقلانیت پیش برود و دولتمردان ایرانی در پیشبرد مذاکرات به صورت گام گام حرکت کنند تا در صورت ایجاد اختلاف مجدد بین ایران و کشورهای منطقه و یا قدرت های فرامنطقهای جمهوری اسلامی ایران آسیب چندانی نبیند و بتواند سیاست خارجی خود را در نسبت با شرایط تغییر دهد.