سلام دوستان،
همونطور که میدونید آلبوم گوزن اخیرا منتشر شد ویکی از ترک های اون که توجه مخاطبان رو به خودش جلب کرد ترک «لغزش» بود. اما چیزی که منو آزار میداد این بود که اکثرا (حداقل طبق اون چیزی که من دیدم) خیلی به این ترک کم لطفی شده و همه فقط اون بخش "از بوی دهنم بده تشخیص ماریان/علی دیگه مست نیست ماریان" رو ستایش میکنن، و نسبت به شیوه خلاق و ونسبتا نو آوری که تو این آهنگ به کار رفته بی توجهی میکنن. برای همون تو این متن میخوام شیوه بیان وساختار این ترک رو مورد بررسی قرار بدم.
در ابتدا بگم که من نه منتقد هستم نه تحصیلاتی تو این زمینه دارم و هدفم فقط به اشتراک گذاشتن دانسته هام تو این ترکه. بنابراین خوشحال میشم اشکالات رو تو نظرات بهم یاد آوری کنید.
`از بوی دهنم بده تشخیص ماریان/علی دیگه مست نیست ماریان
دلم یه زندگی می خواد با جاده/این بچه تو یه بطری حبس نیست ماریان
هوا پس نیست ماریان/از همه زندانا شدم ترخیص
چیزی که زخمای رویاست/غروب یه تیکه از دنیاست می دونم`
خب همونطور که میبینید آهنگ با اِنکار مستی شروع میشه و سورنا میگه که دیگه تو بطری (نمادی از الکل وشراب ) حبس نیست و در واقع اون رو زندانی میدونه که ازش ترخیص شده. وبه یکی از مهم ترین جملات این ترک از نظر خودم میرسیم که سورنا میگه:"غروب یه تیکه از دنیاست میدونم" در واقع سورنا در اینجا قبول میکنه که غروب (فنا و نابودی) بخشی از دنیاست و نه تمامش؛ یعنی اون دیدگاه وجود گرایانه که معمولا تو آهنگ های سورنا شاهدش هستیم و ناشی از ترس از فنا وپوچیه رو کنار میزاره.
`ته این هوس مریض می شه یه نفس عمیق
اما سیاه چاله باز/همه چی رو خورد می کنه با آرواره هاش
ما می مونیم واستاده صاف/ته چهار راه زندگی باز با نقاب
کی می دونه چیه واستاده خواب بری/کی می دونه چیه داستان ما
امروز رو جشن می گیریم ماریان/تلخیا رو رد می کنیم
جشن بازگشت من به زندگی/همه رو دعوت می کنیم
با همه هم به خوبی صحبت می کنیم/اینو قول میدم ماریان
جشن پاکی آغاز رویاست میدونم/غروب یه تیکه از دنیاست میدونم
در اینجا به متن ترک «باد پیچید تو مزرعه گندم» : "سقوط کن به عمق /رهاشو /مثل نفس های عمیق/رهایی فرار نیست پشت هر گره/یه شیوه ی مبارزه است" اشاره داره که نصیحت میکنه که در عین رفتن به عمق گاهی باید مثل نفس کشیدن رها بشی ومیگه که به هر حال همه چی قراره نابود بشه وبهتره که بیخیال این موضوع بشیم.
سورنا تو ترکای دیگش ایستادن رو بد میدونه و میگه:" من تموم میشم جایی که بایستم/نه جایی که سفر تموم شده باشه" در واقع فرد ایستاده کسیه که هنوز شکست نخورده(زمین نخورده) اما ادامه هم نمیتونه بده.
در نتیجه منظور از" ما میمونیم واستاده صاف/ته چهار راه زندگی باز با نقاب" اینه که در هر صورت نمیشه تو این زندگی ادامه داد و ما با نقاب میتونیم ناتوانی مون رو در حرکت مثل بقیه مخفی کنیم و برای این ایستادن جشن بگیریم ولازم نیست حرکت کنیم حتماً .
وبعد سورنا قول میده که جشن میگیره و همه رو هم دعوت، وباهاشون صحبت میکنه. (سورنا تا قبل این انزوا طلب بود)
دلیل اینکه میگه "جشن پاکی آغاز رویاست" اینه که در واقع میخوان ایستاده خواب برن و رو واقعیت سرپوش بزاره و تو رویا زندگی کنه.
`تو این تاریکی کنار ما/هنوز زنده ان ستاره ها
هنوزم می شه کودک بود/دست زد به چشمای ماه
هنوزم با یه طناب و تاب میشه/آویزون شد از ستاره ها
تو این تاریکی کنار ما/هنوز زنده ان ستاره ها
هنوزم میشه کودک بود/آویزون شد از ستاره ها/هنوز زنده ان ستاره ها`
هنوزم با یه طناب و تاب میشه/آویزون شد از ستاره ها
محتوای کلیه کورس اول اینه که هنوز امید هست و با وجود سختیهای دنیا هنوز میشه زندگی کرد ولذت برد. (وجود ستاره تو تاریکی نماد امید، وانجام کارای کودکانه نماد سخت نبودن دنیا جوری که حتی میشه توش کودکی کرد عه)
واسه من این صحنه غروره/خوش اومدید به این جشن و شکوه
به سلامتی پاکی یه دوتا پیک بزنیم قبل شروع
پاکی یعنی جنگ حضور/سینه ی تفنگ و زخم گلوله
آی باز علی زد به جنون/ماریان جهان یه تیکه از زخم غروبه
هیچ چی زشت نیست ماریان/توی دنیایی که عشق نیست
بندرم یه درد مشکیه/واسه یه مغروقی که بی کشتی است ماریان
شروع ورس دو با پذیرایی از مهموناش همراهه که میگه بیاید دوتا پیک بزنیم قبل شروع. که اینجا سوال بزرگی بوجود میاد اینه که این جشن مگه برای پاکیه سورنا نبود؟ سورنا مگه قول نداده بود مصرف نکنه؟ که سورنا جواب این سوالا رو تو خط بعدی میده ومیگه:"پاکی یعنی جنگ حضور /سینه تفنگ وزخم گلوله" و در واقع پاکی رو تعریف میکنه و میگه که پاکی دوری از الکل نیست و پاکی اینه که حضور داشته باشی(با توجه به ترکای دیگه میدونیم که حضور به معنی بودن نیست فقط، و به معنیه همون حرکته و سورنا بارها تو تکست هاش از «حضور داشتن»تقدیر کرده. و از اونجا که حضور داشتن برای سورنا به معنیه جنگیدن تو صحنه ی زندگیه از ترکیب «جنگ حضور» استفاده کرده. )
قسمت "آی باز علی زد به جنون" نشون دهنده اینه که سورنا دوباره تفکراتش به قبل برگشته و سورنا میگه که:"ماریان جهان یه تیکه از زخم غروبه" در واقع حرف قبلیشو تو ورس اول تغییر میده ومیگه کل جهان از فنا و پوچی تشکیل شده. این جمله از مکتب جهان بینیه اگزیستانسیالیسم تشکیل شده که در اون هر کُنش انسان رو عملی برای فرار از پوچی و بی هدفی میدونه، و بر همین دیدگاه کل جهان بر اساس پوچی بنا شده.
البته این دیدگاه پوچ سورنا میتونست ناشی از مکتب نهلیستی هم باشه اما تو جمله بعدی میگه اینکه بدونیم دنیا بر اساس عشق بنا نشده لزوما بد وزشت نیست، و این دیدگاه رو رد میکنه. (البته میشه از آهنگای دیگه سورنا هم فهمید، چون سورنا همیشه طرفدار جنگ طلبی، حرکت وهدف دار بودن حتی با وجود این پوچی بوده. )
در جمله بعدی هم به این اشاره میکنه که بندرِ من برای کسی که غرق شده امنیت نیست. و کسی که از غرق شدن بهش پناه میبره با اینکارش از درد ورنج کشیدن نمیتونه فرار کنه وهنوز همراهش هست.
من یه نجات یافته از هزار این پاکی انقدر صف نداره
اینا نمیدونن چی زمین میزنه یه ایستادن انقدر کف نداره
خوش اومدید به جشن پاکی من این نظمتون حرف نداره
ماریان من هنوزم مشکوکم به اون کسی که مصرف نداره
سقوط طعم لغزش روده، آبشار و خطر
ماریان جهان یه تیکه از زخم غروبه
بیا ..
اینجا سورنا کسایی که خودش برای جشن پاکیش دعوت کرده بود نقد میکنه :))).
وبهشون میگه منم یه نجات یافته مثل بقیه افرادم و این اصلا جشن و تشویقی نداره(نجات پیدا کردنش یه چیز وابسته به خودش نبوده که بخاطرش تشویق بشه مثل کسی که از تصادف جون سالم بدر میبره و خودش نقشی تو نجات پیدا کردنش نداره)
و میگه که شما دلیل شکست خوردن رو نمیدونید وگرنه الکی اینقدر من رو تشویق نمیکردید. (حتی میتونه تیکه ای به بخشی از طرفدارای خود سورنا باشه که میگن "وای پشمام حاجی، سورنا زندگیه خیلی سختی داشته اون مرد تنهاست و واسه همین همش از غم میخونه و... " که بهشون میگه من شاید زندگی سختی در گذشته داشتم اما چیزی نبوده که دست خودم باشه و به جای نگاه به این چیزا جنگ ومبارزه الانم ومهارت نوشتنمو ببین که ربطی به این چیزا نداره)
و بعد سورنا میگه"من هنوز مشکوکم به اونکه هنوز مصرف نداره "یعنی نمیتونه کسایی که نمیتونن واقعیت رو ببینن و جهان رو گل و بلبل میبینن درک کنه.
قسمتی که میگه:"سقوط طعم لغزش روده آبشارو خطر" به ترک «باد پیچید تو مزرعه گندم » اشاره داره که میگه:"اینجا که فواره ها جعل آبند/آبشاران غروب میکنند" اونجا منظورش اینه که آب تو حالت طبیعی به سمت پایین میره که خودش نمادی از سقوط و فناست(آبشار) اما فواره ها چیز های جعلی ای هستند که به ظاهر بالا رفتن آب رو نشون میدن، اما در نهایت این آب هم سقوط میکنه که معمولا به چشم نمیاد.
در این ترک هم در واقع اسم ترک که«لغزش» هست رو ترسیم میکنه، وخودش رو رودی میدونه که دچار لغزش میشه و سقوط میکنه.
تو این تاریکی کنار ما/زمان نداره نگاه به ما
ماییم و روح روشنایی/سالهاست که مردن ستاره ها
باید حل شد توو صدای باد/باید حل شد توو صدای باد
تو این تاریکی کنار ما/زمان نداره نگاه به ما
ماییم و روح روشنایی/سالهاست که مردن ستاره ها/مردن ستاره ها مردن ستاره ها
در نهایت به کورس دوم میرسیم که اگه دقت کنیم دقیقا معکوس کورس اوله.در اینجا اون ستاره هایی که تو کورس اول نماد امید بود رو فقط نور های پوشالی ای از ستاره هایی که خیلی وقته نابود شدن میدونه (در واقع مثل فواره غیر واقعی هستن) و توی این تاریکی فقط توهم هایی از امید هست وزمان وروزگار به ما توجهی نداره :) ?
این ترک یکی از خلاقانه ترین آثار سورناست که شیوه بیان کاملا جدیدی رو انتخواب کرده، و در این ترک خود رو به دو شخصیت مست وغیر مست تقسیم کرده، شخصیت مست نسبت به جهان با دیدی واقع گرایانه نگاه میکنه، اما شخصیت غیر مست سورنا، رویا پردازه. این تناقض من رو یاد شعر «مست وهوشیار» از پروین اعتصامی میندازه که در اون هم شخصیت مست، درواقع هوشیارِ واقعی بود.
سورنا هم با تقسیم این ترک به دو بخش و بیان دیدگاه از دید هرشخصیت در هر بخش، روشی خلاقانه که هنرمندان کمی تا به حال ازش استفاده کردند بهره برده.
ممنون از وقتی که گذاشتید ومتن رو مطالعه کردید. ❤️