alireza eshagh
alireza eshagh
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

اسطوره ای مغفول|henry & june 1990

هنری و جون فارغ از داستانی که بر پایه اش نوشته شده سعی در نشان دادن شهوات و اروتیک در هیئتی اساطیری دارند. پوششی برای کشف بیشتر رستگاری غریزی انسانی و رسیدن به به کشفی هنری از ورای آن. به همین دلیل است که بر خلاف بسیاری از اثار دیگر که اروتیک را صرفا دستمایه ای برای رسیدن به گیشه قرار داده تا به وسیله ان فروششان را افزایش بدهند که به این ترتیب دیگر ارزش را از اثر ساقط میکنند . هنری و جون اتفاقا برعکس به دنبال کشف شهوت و عشق بازی به عنوان مسئله ای غریزی و تقلیدی بنیادین که انسان از بدو خلقتش از طبیعت انجام میدهد، و درست مانند مرگ و تولد که زمان و مکان در ان کوچکترین تاثیری نیز ندارند است. به همین دلیل اتفاقا گیشه شهوت پرست از چنین فیلمی دور افتاده و محلی به آن نمیدهد. زیرا کشف شاید لذت بخش ترین عمل حیوانی انسان به صورت افراطی نیز محلی از لذت ندارد. این همان کنتراستی است که به سنتز و ایجاد اثر مبدل شده است .

در این کشف صرف ترشح هورمون ها و افراد مداخله کننده در عشق بازی نیستند که هدف قرار میگیرند بلکه اتفاقا هرچه بیشتر می رود با تکرار افراطی ، سعی در خالی کردن هویت افراد از این عمل غریزی دارد. به عبارتی دیگر مهم نیست چه کسی با چه کسی و چه زمانی و یا به چه علت داستانی عشق بازی میکند بلکه هدف والا رسیدن به شهودی است که درک را والاتر میبرد. این تکرار افراط گونه عمل را به مرز کمدی وار خود نگه میدارد زیرا این مرزی که محل تلاقی انواع روایت اعم از کمدی ، رمانس و تراژی ( نگاه اسطوره ای به غریزه) راه شناخت را باز میکند.

این کشف هرچه پیشتر میرود عریان تر نیز می شود. در ابتدا فقط نمود این عشق بازی ها را در روابط کلیشه ای زن و مرد در طی عقد قراردادی به نام ازواج ، وسوسه سطحی و شوخی های زشت و زننده زبانی بازمیابیم اما در طول مسیر بدن ها ، نگاه ها و اعمال هستند که معنایی وسوسه انگیز گرفته و دلالتی را بر صحنه اشکار میکنند که تمام مناسبات را بازتعریفی جدا میکند. اناییس نیز در خاطرات به شدت اغراق شده و در عین حال صادقانه اش نیز بارها به دنبال این تعریف در خود می گردد که این روابط متعدد که هر کدامشان بسته به زمان و مکان معنایی خاص داشته و دلالت خاص خود را دارند ایا چه نقشی میتوانند در کشفش ایفا کنند؟ این کشف برای اناییس نمود کتابی را گرفته که موازی به کتاب هنری در پی نوشتن ان است اما هیچ گاه مانند کتاب هنری برای ما باز نمی شود زیرا که مسیر پاسخ به مسئله اثر از ورای این اطلاعات نمی گذرد.

این پرسش فرمی و هنری در تمام شخصیت های اثر جاری است . هر یک به بازی و ژست پردازی های غریزه ای مشغول اند تا کشف این لذت را در عمقش جستجو کنند . محله ای که هنری در ان زندگی میکند علاوه بر نقش اساسی در شکل گیری کنش های اثر ( به نحوی که گویی کنش اصلی از ورود همراه با ترس و لرز اناییس به محله شروع شده و با دل کندنی که از فرط معنی هنری را به انجام اشکال مضحک و کمدی وا میدارد تمام می شود.مولفه های یکسان شروع و پایان موید همین دیدگاه است) . در این محله هر شخصی در عین حال که در پی جلب توجه ای در مسیر رسیدن به اهداف است . دزد ها ، شعبده باز ها ( که در کل اثر به شکل ابزوردی به انجام اعمالشان مشغولند) و بند باز ها همه و همه در جستجویی فرمی در شاکله جستجوی اصلی به سر میبرند که ثمردهی این جستجوی در کارناوالی از حیات وحش است که هر یک نتیجه سالها مکشافشان را در ایینی پر زرق و برق جشن میگیرند. در این ایین هر یک پوششی از حیوانات و به عبارتی تقلیدی از طبیعت ( در نزدیک ترین معنای خویش به تقلید مقصود افلاطون) برگزیده و به ارضای غرایز میپردازند. در پایان همین جشن ایینی است که اناییس این بار که هنری را ناتوان در تکمیل احساساتش یافته به اغوش پرخشونت همسر خویش بر میگردد.

شروع ساخت و پی ریزی اثر از ورای پرداختن به اتوبیوگرافی است که اناییس در اینده نوشته اما کشفی که به واسطه فرم در ان صورت گرفته پله ای فراتر را برای کافمن فراهم اورده که وی را به بازافرینی این گذر در پر ها که ان هم داستان زندگی است از مارک دو ساد ، اما غافل از این که تجربه ای این چنین دیگر توان تکرار شدن را ان هم از دید اخلاقی و اخلاق گرا وجود ندارد.
فیلم نامه اما در اثار کافمن گویی نماد قوت اثر اما نه در وجهه هنر های نمایشی بلکه در بن مایه ادبیات معرفی می شود. بسیاری از دیالوگ ها متاثر از ذات شاعرانه کافمن به نوعی شعر میمانند که نحوه بیان شخصیت ها نیز در خلق کردن ان موثر است . این شاعرانگی زیبا نه فقط در دیالوگ ها و قافیه ها در تمام تار و پود اثر نهفته است. صحنه ای که در مه مطلق جون و در انتهای فیلم اناییس مغموم نشسته اند در غباری از شعر مدفون شده است . ژست ها و حرکات و فعل های عشق بازی نیز در انحنایی از تلفیق ادبیات و تئاتر سیر میکند که هیچ گاه زشتی اش نشان داده نمی شود. در پی این نگاه شاعرانه هر چیزی که نشان داده شود زیباست.

اما در پی این جستجو شخصیت ها به پاسخی دست می یابند که به نوعی برای هیچ کدام هضمش نه خوشایند است و نه ساده. این کنش فراگیر به سبب نهیب زدن به عمقی ترین خصلت طبیعی انسان ، جون مغرور و لوندی که در ابتدای اثر نماد دست یافتن به هر چیزی است که اراده کند در پایان اثر انچنان به هبوط میپیوندد که در تنهایی مطلق همه را ترک میکند. درست مانند هنری که در جدا شدن از اناییس زوال عقلی را به تصویر می کشد که به نحو پیوسته ای در طول اثر به پی ریزی اش مشغول بود.

با تشکر

امضا: علیرضا

لذتوسوسههنرسینماگناه
علاقه مند به سینما و فراتر از آن.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید