همه ما در دوران نوجوانی تجربه فعالیت در وب با نام مستعار را داریم و من هم نویسندگی آرمان گرا در وب را با نام مستعار "یک نویسنده وب" آغاز کردم. به طرز لجوجانه ای هیچ کدام از نوشته هایم را در وبلاگ های فارسی منتشر نمی کردم، چون مباحثی مانند تجربه کاربری، کاربرپسندی و کاربردگرایی، مفاهیمی بیگانه و تازهوارد بودند. چندین تلاش نافرجام برای ایجاد حس همگرایی در دوستانم برای یک گام رو به جلو و نوین هم به شکست انجامید و علت آن احتمالاً این بود که باید سال ها می گذشت تا فرصتش برای نیک بختان مهیا شود.
باور داشتم و دارم که گویندگان و نویسندگان هر زبانی مسئول پاسداشت آن زبان هستند و
نه تنها زبان فارسی، چه بسا هر زبانی باید توسط همگان پاس داشته شود.
پس در مواجه با زبان ها می کوشم تا هویت و اصالت آن ها را نگهدار باشم.
این حساسیت تا آن جا پیش رفت که در سال ۹۲ و در میان بی مهری طراحان و توسعه دهندگان وب به محتوای وب فارسی از یک سو و کمبود محتوای فارسی متناسب شده در وب از سوی دیگر، انگیزه ای پیدا شد تا در مرکز طراحی اسپیرال در کنار توجه ویژه به رابط کاربری زیبا، به محتوای فارسی نیز توجه کنیم و در توسعه این شاخه نیز سهیم باشیم. اندکی بعد، همه از اهمیت محتوای وب می نوشتند و جمله "Content Is King" از بیل گیتس که نزدیک به دو دهه پیش بیان شده بود، بار دیگر بر سر زبان ها افتاد. فرصت ها و عناوین شغلی جدیدی همچون: نویسنده محتوا، کارشناس تولید محتوا، کپی رایتر، و... به تازگی آگهی می شدند. همه این خواست ها و نیازها فضای جدیدی برای ظهور "پروژه های محتوامحور" (content-base) فارسی ایجاد کرد.
ویرگول پروژه ای زیرکانه است که با الهام از نمونه های فرنگی و قدیمیهای وبلاگ نویسی در وبِ فارسی قامت راست کرده است. حس حسادت اندکی مرا می گزد، اما جای خالی چنین پروژه ای در محتوای وب فارسی خیلی خالی بود.
علی الحساب، همین سه ویژگی برایم "لازم و نه کافی" بود تا به ویرگول بپیوندم!
بدینوسیله هر گونه ارتباط با و شناخت از دست اندر کاران ویرگول را به شدت تکذیب می کنم.
در ویرگول می خواهم از زندگی، از باورها، از اندیشه ها و از داستان ها بنویسم و در نوشتنم از درست نویسی و فارسی نویسی پیروی خواهم کرد.