حتی اگر کسب وکار کوچکی داشته باشیم، ساخت برندسازی شخصی برای ما به معنی ایجاد حیثیت است. برند ساخته نمیشود بلکه آجر به آجر چیده میشود تا دیوار اعتماد برند ما (شما بخوانید حیثت ما) شکل بگیرد. ما برای شکلگیری برند، نیاز به مرور اصول مشخصی داریم چراکه ما معمولاً خوب فکر میکنیم و خوب عمل میکنیم اما مرور نمیکنیم.
در طول مسیر ساخت برندسازی شخصی یکسری از اقدامات ما جواب میدهد و برند ما را تقویت میکند اما پس از مدتی، اقدامات و مسیرهای پیمودهشده را مرور نمیکنیم تا بررسی کنیم که آیا این اقدامات هنوز جواب میدهند و درست کار میکنند یا خیر؟
چرا ساخت برند شخصی مهم شده است؟
پاسخ این سؤال نزد گوگل است. بطور روزانه یک میلیارد اسم اشخاص (نه کالا و خدمات) در گوگل سرچ میشود، افراد اگر قرار باشد که اسم برندی را سرچ کنند حتماً اسم صاحب برند را هم سرچ میکنند. مردم میخواهند بدانند چه کسی پشت کمپانی x است. تصور کنید به سایت محصول و یا خدماتی که به آن نیاز دارید مراجعه میکنید اما در بخش درباره ما هیچ توضیحی درباره صاحب برند و یا گردانندگان آن نداشته باشد. آیا باز هم به آن سایت اعتماد میکنید؟
در این شرایط که بینهایت کپی وجود دارد و همه از روی هم کپی میکنند، نیاز به برند شخصی داریم.
برند شخصی چیست؟
برند شخصی دقیقاً همان نامی است که نان میشود. فرآیندی است که افراد و تخصصشان مثل کالا و محصولات علامتگذاری میشود. یکی از این علامتهای مهم ارزشی است که در بازار هدفتان ایجاد میکنید و حاضر میشوند به خاطر این ارزش از شما خرید کنند.
وقتی قصد فروش یک کالا را دارید اولین دغدغه افراد برای خرید از شما چیست؟ اصل بوده و کپی نباشد. باید بتوانیم اصالت را در ذهن افراد ایجاد کنیم.
اصالت چیست؟
ما دو عالم داریم عالم شدن و عالم بودن. با شنیدن made in china چه چیزی به ذهن شما خطور میکند؟ یک جنس ارزان، بیکیفیت و بنجل. این همان عالم شدن است؛ یعنی تولید به هر شکل و قیمتی، یعنی فقط خواسته که بشود؛ اما با شنیدن made in japan چه چیزی به ذهن شما خطور میکند؟ کیفیت. این عالم بودن است. فرق بین عالم شدن و عالم بودن در ایجاد اصالت است. اگر اصالت داشته باشید، قابلیت همکاری با دیگران را پیدا میکنید. افراد با خود میگویند چون این شخص اصیل است و ارزش ایجاد کرده است و چون نتیجهای را که میخواهیم، غیر از این شخص، کسی دیگر نمیتواند برای ما ایجاد کند، سراغ او میرویم. این ارزش از کجا به وجود میآید؟
این ارزش از مثلث شایستگی میآید. مثلثی که ترکیب دانش، مهارت و توانایی است. دانش کسبشده توسط ما، مدام تکرار شده و به مهارت تبدیل میگردد و مهارتی که مدام تکرار شود به مرور تبدیل به توانایی خواهد شد. مجموع این سهاصل شایستگی فردی را میسازد و به همین دلیل است که امروزه افراد شایسته کمی داریم. دانشمند و فارغالتحصیلان زیادی داریم. کشور ما طبق آمار رتبه چهارم فارغالتحصیلی را در دنیا دارد، اما افراد بامهارت و شایسته چطور؟
ما برای ایجاد این شایستگی به نگرش خوب نیاز داریم چرا که ایجاد آن بسیار سخت و زمانبَر است و گهگاه طاقتفرسا. اما این جای نگرانی ندارد. همه ما اگر به روند زندگی خود خوب نگاه کنیم درمییابیم که اغلب در جاهایی رشد کردهایم که در سختترین موقعیتهای زندگی قرار داشتهایم. مشکل یا مسئلهای به وجود آمده و با هر سختی و فشاری که داشتهایم آنرا حل نمودهایم. بهمرور حل آن مشکل و ایجاد تجربه مثبت بعد از آن باعث ایجاد نگرش مثبت در ذهن ما گردیدهاست و بهمرور این نگرش عامل پیوستگی در فکر و عمل ما خواهد شد. این خمیرمایه ایجاد اصالت در برندسازی شخصی است.
هر کدام از ما، یک برند شخصی هستیم، باور و تجربه خاص خود را داریم. با ایجاد تجربههای مثبت شماست که دیگران میتوانند روی شما حساب کنند. هر ایده، فکر و اقدامی که داشته باشید زمانی معنادار میشود که در آن پیوستگی وجود داشته باشد.
اصالت برند
مردم چرا به یک برند وفادار هستند؟ خیلی ساده است؛ چون این برند پای قولها و وعدههای خود ایستاده است. در مسیر برند شدن چیزی به نام نقاط اثبات یا گواه آنچه قول دادهاید، وجود دارد. وقتی میخواهید برند شوید باید به این قولها عمل کنید. آیا توانستهاید در زندگی مشتریان خود تغییر ایجاد کنید؟ آیا برایشان تجربیات خوب ایجاد کردهاید؟ شما باید این قول را طراحی و اثبات کنید. لازم است در طول مسیر برند شدن نقاطی را طراحی کنید که قول و وعدههایتان را آنجا تعریف کرده باشید و سعی کنید به این نقاط برسید و به آن وعدهها عمل کنید و در واقع به مشتریان اثباتش کنید.
به طور خلاصه..
خلاصه مطلب این که، سعی کنید خودتان باشید و به دنبال تقلید و کپی از دیگران نباشید. هرچند این کار در ابتدا، سخت است، اما به مرور، آرام آرام برند شخصی شما، یک برند تک و یونیک خواهد شد.
موفق و پیروز باشید