سلام
الان که دارم این متن را مینویسم ساعت 3:40 است و رادیو روشن است. حالا یکی از دلایل روشن بودن رادیو این است که آدم احساس تنهایی نکند و احساس میکند که تنها نیست. خب یکی از اهدافم در 1402 این است که برای خودم یک کانال شخصی داشته باشم و چه محتواهای تولیدی و چه محتوایهای به اصطلاح فورواردی را تو کانالم بگذارم.
خب اولین پست کانال در 1402 در موضوع تفکر سیستمی خواهد بود که از سایت متمم یادگیری آن را شروع کرده ام و برای شروع از یک کلیپ که گویا یکی از کلیپهای معروف برای آموزش تفکر سیستمی است شروع میکنم. توضیحات هم عینا از سایت متمم کپی خواهد شد (چون خدایی حالا ندارم نصف شبی متن بنویسم)
کلیپ ویدئویی بالانس، جدید نیست و در سال ۱۹۸۹ یعنی حدود سه دههی قبل توسط دو برادر آلمانی به نامهای ولفگانگ و کریستوف لائن اشتین (Lauenstein) تولید شده است.
بنابراین طبیعی است که شما به احتمال بسیار زیاد، آن را پیش از این دیده باشید.
با این حال هنوز هم این کلیپ، نقطهی آغاز بسیاری از دورههای آموزش تفکر سیستمی است.
فیلم پنج نفر را نمایش میدهد که جز شمارهای که بر لباسشان است، تفاوتی با یکدیگر ندارند.
در این کلیپ نه از کلام استفاده شده و نه از موسیقی.
جز جیرجیر صفحهای که هر لحظه زیر پای آن پنج نفر تکان میخورد و البته صدای موسیقی ضعیفی که از یک جعبهی کوچک چوبی برمیخیزد، صدایی نمیشنوید.
کلیپ بالانس، بسیاری از مفاهیم تفکر سیستمی را به سادگی به ما نشان میدهد.
از جمله اینکه وقتی هر یک از اجزای سیستم، فقط به منافع خود فکر کند و بخواهد منافع خود را بهینه کند، الزاماً منافع سیستم بهینه نخواهد شد.
نکتهی دیگری که در فیلم به خوبی میبینیم و میآموزیم، اهمیت رابطهی بین اجزاء یا Inter-relation است. این رابطه به شکلی است که هرگز نمیتوانید به صورت مطلق، دربارهی درست یا نادرست بودن جابجایی یک فرد نظر بدهید و قضاوت کنید.
وضعیت کل مجموعه، موقعیت تمام اجزاء و حرکتهای هر یک از چهار نفر دیگر در هر لحظه، معیاری برای درستی و نادرستی حرکت نفر پنجم محسوب میشود.
1401/01/20
3:50