میرعلیرضاراهنمامهریار
میرعلیرضاراهنمامهریار
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

غزل

در افرینش من جز غزل خدا چه دمید؟
که روح سرکشم از چنگ واژه ها نرهید

تویی که« شعرسیاه» از دوچشم تو میساخت
منی که پیرم و مویم شبیه شعرسپید

سکوت ریخت به جسمم اگرچه دم نزدم
شبیه شیشه شکستم ولی کسی نشنید

چه بود« بار امانت» به غیر اندیشه!
در اسمان و زمین هم سخن نمی گنجید

تو ای الهه ی شعرم ! چه کرده ای با من
که جز جنون همه ی عمر در رگم نخزید

علیرضاراهنما(مهریار)

ازکتاب:قسم برشب چشم هایش


۱.لبت صریح ترین آیه ی شکوفایی ست و چشم هایت شعرسیاه گویایی ست

(حسین منزوی)

۲. آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند

(حافظ)

شاعر اثر چاپ شده: قسم بر شب چشم هایش پل ارتباطی اینستاگرام: morphinnevise
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید