تراکتور مزرعه یکی از مهم ترین و به راحتی قابل تشخیص اجزای فن آوری کشاورزی مدرن در ایالات متحده است. تراکتور اساساً ماشینی است که قدرت ماشینی را برای انجام کارهای کشاورزی فراهم می کند. تراکتور می تواند مورد استفاده قرار گیرد برای کشیدن انواع پیاده سازی مزرعه برای شخم زدن، کاشت، کشت، بارور کردن، و برداشت محصولات، و همچنین می تواند برای حمل و نقل مواد و حمل و نقل شخصی استفاده می شود. در تأمین قدرت انگیزه، تراکتورها جایگزینی برای تلاش انسان ها و پیش نویس حیوانات بودند که هر دو هنوز به طور گسترده ای در دیگر نقاط جهان مورد استفاده قرار می گیرند. برای خرید قطعات تراکتور با بهترین قیمت به سایت سیسال مراجعه کنید.
قلب یک تراکتور مزرعه یک موتور احتراق داخلی قدرتمند است که چرخ ها را برای ارائه حرکت رو به جلو رانندگی می کند. اشتعال مستقیم (دیزل) و موتورهای جرقه محور هر دو بر روی تراکتورها یافت می شوند، درست مثل اتومبیل ها و کامیون های سبک. قدرت از موتور را می توان به پیاده سازی که از طریق یک شفت برخاست قدرت (PTO) یا پولک کمربند استفاده می شود منتقل می شود. این موتور همچنین انرژی را برای سیستم الکتریکی از جمله سیستم اشتعال و چراغ ها و برای تازه ترین مدل ها، تهویه مطبوع، سیستم استریو، و دیگر آسایش های موجود فراهم می کند.
نقاشی زیر، گرفته شده از یک کتابچه راهنمای عملیاتی جان دیر بی تاریخ، یک تراکتور معمولی با هدف عمومی را از دوره حدود سال ۱۹۴۰ نشان می دهد. ماشین کمی بیشتر از یک موتور بر روی چرخ، با یک صندلی برای اپراتور و هیچ چیز برای کشیدن پیاده سازی متمرکز در عقب است. مدل های بعدی یک تاکسی محصور برای دور نگه داشتن اپراتور از آب و هوا ویژگی, اما این مدل ویژگی های تنها کنترل های ساده و صندلی فلزی. نقاشی نشان می دهد چرخ تراکتور، که شامل بیش از 95٪ از ماشین آلات فروخته شده برای استفاده از مزرعه. واحدهای ردیابی شده که تراکتور خزنده نیز نامیده می شدند، در کالیفرنیا رایج بودند و البته بر ساخت و ساز و دیگر استفاده های غیر مزرعه ای برای تراکتورها مسلط بودند.
کشاورزان در سال ۱۹۰۰ چه به رشد گندم، ذرت و چه پنبه، بالا بردن دام، تولید لبنیات، یا ترکیب انواع این محصولات یا محصولات دیگر مشغول بودند، گذشته از قدرت خود تنها دو منبع قدرت داشتند: موتورهای بخار و پیش نویس حیوانات. دیگ های بخار قدرت انگیزه ای را برای خدشه دار کردن دانه های کوچک فراهم می کردند و تعداد بسیار کمی از کشاورزان از موتورهای کشش بخار که به تازگی توسعه یافته بودند برای شخم زدن و دیگر کارهای سخت استفاده می کردند. حیوانات پیش نویس بیشتر قدرت را در تمام انواع مزارع فراهم می کردند، با این حال. تا سال ۱۹۱۰ بیش از ۲۴ میلیون اسب و قاطر در مزارع آمریکایی وجود داشت که حدود سه یا چهار حیوان برای مزرعه متوسط بود. علاوه بر تأمین قدرت مزرعه، اسب ها نیز برای حمل و نقل، هم از کالاها و هم از مردم متکی بودند.
در اوایل دهه ۱۸۷۰ مهندسان موفق به تولید موتورهای کشش بخار شده بودند که امروزه از آن به عنوان تراکتور بخار نام می برند. این هیولاها با وزن بیش از ۳۰٬۰ پوند (به استثنای آب)، می توانستند تحت قدرت خود حرکت کنند، و ظرفیت قدرت اسب بخار چشمگیری داشتند. متاسفانه اندازه، پیچیدگی مکانیکی و خطر مداوم انفجار، این موتورهای کششی را برای بیشتر مزارع آمریکای شمالی غیرقابل استفاده کرد. در همه به جز خشک ترین خاک ها، موتورهای کشش بخار تمایل داشتند که در گل و لای سردرگم شوند و از حرکت خودداری کنند. به دلیل این معلولان، استفاده از تراکتورهای بخار در آمریکا طی دو دهه اخیر قرن نوزدهم به آرامی افزایش یافت. تولید سالانه کمتر از ۲۰ واحد در سال در دهه ۱۸۹۰ در ده سال پس از سال ۱۹۰۰ به حدود ۴۰ واحد افزایش یافته بود. با این وجود میزان رشد اسب بخار بخار به مراتب کوچکتر از رشد اسب بخار حیوانات بود. به دلایلی که در بالا ذکر شد، تصویب قدرت بخار به وضوح نامزد جایگزینی اسب نبود.
با تجاری سازی موتور احتراق داخلی، جایگزین عملی تری پدیدار شد. کشاورزان در دهه اول قرن بیستم تعداد زیادی موتور بنزین ثابت خریدند، و به سرعت با بهره برداری از آن ها آشنا شدند. طیف گسترده ای از کارهای خانگی با استفاده از موتورهای ثابت از جمله پمپاژ آب، شستن لباس، و کره خروشان ساده شد. شرکت ها در همان دوره شروع به توسعه موتورهای کششی با بنزین کردند؛ اولین ماشین های تجاری در سال ۱۹۰۲ به فروش رفت، و به سرعت به «تراکتور» معروف شد.
اولین تراکتورها صفات مشابهی را با موتورهای کشش بخار به اشتراک گذاشتند. این مدل ها با وزن بین ۲۰ تا ۳۰٬۰ پوند، با چرخ ها یا پیست های عظیم فولادی، بزرگ و گران قیمت بودند. نسبتاً سریع، تولیدکنندگان بزرگ از جمله هارت پار، دروگر بین المللی، کیس، و راملی اندازه و هزینه را کاهش داده بودند. تا زمانی که فورد مدل فوردسون خود را معرفی کرد که اولین تراکتور کوچک موفق بود، میانگین وزن ها به ۲۰ تا ۶۰ پوند کاهش یافت و قیمت ها زیر ۱۰ دلار بود. این تراکتورها ثابت کردند که در شخم زدن عالی هستند، و کاملاً قادر به رانندگی ماشین چمن زنی و درو بودند.
هنری فورد که پیش از دستیابی به موفقیت ش با تولید خودرو با تراکتورهای بخار و بنزین سرهم بندی کرده بود، مدل کوچک و ارزانی را معرفی کرد که آن را فوردسون در طول جنگ جهانی اول نامید. این مدل برای چندین سال فروش خوبی داشت که به کمک قابل توجهی از کمبود اسب های ناشی از جنگ کمک می کرد. پس از سقوط پس از جنگ در قیمت مزرعه فروش را در سال های ۲۱-۱۹۲۰ به شدت کاهش داد، فورد در سال ۱۹۲۲ با کاهش قیمت فوردسون خود از ۶۲۵ دلار به ۳۹۵ دلار، جنگ قیمتی را آغاز کرد. به تنهایی از رقبای بزرگ، اینترنشنال دروگر با قیمت فورد مطابقت داشت و فروش برای آن دو بنگاه در طول بقیه دهه ۱۹۲۰ رونق گرفت. تولید تراکتور فورد همیشه یک نور جانبی برای کسب و کار اصلی او در ساخت خودرو بود، با این حال، و زمانی که خطوط تولید فوردسون برای راه اندازی بحرانی مدل-آ در سال ۱۹۲۸ مورد نیاز بود، فورد تصمیم گرفت کسب و کار تراکتور را ترک کند.
رقابت با فورد اینترنشنال دروگر را راند تا پیشرفت های قابل توجهی در تراکتورهای آن داشته باشد. اولین نوآوری که به نظر می رسد برخاست قدرت بود که پس از سال ۱۹۲۲ ارائه شد. این دستگاه که یک شفت فلزی بود که با چرخش موتور تراکتور تبدیل شده بود، اجازه می داد پیاده سازی ها مستقیماً توسط موتور تراکتور رانده شوند، در مقابل به دست آوردن قدرت از چرخی که در امتداد زمین می غلتد. برخاست قدرت به سرعت به یک ویژگی استاندارد بر روی تمام تراکتورها تبدیل شد و سازندگان پیاده سازی روند طراحی مجدد تجهیزات خود را برای بهره گیری از این نوآوری آغاز کردند.