سلام ?
دیروز در لینکدین پست جالبی از شرکت دیوار منتشر شد که لینک به نوشته ای در ویرگول بود با عنوان:
"ما چطور طراحان دیوار را مصاحبه و استخدام میکنیم؟"
برای نمونه دیوار قبل از مصاحبه، چارچوب برای کارمند خودش مشخص کرده، امکان تفکر داده و در نهایت استرس مصاحبه را کاهش و جذب استعداد مورد نظر خودش را بالا برده است! ?
کمی عقب تر در مصاحبه های شرکت های بزرگی از قبیل x, y و... میبینیم که:
ایده گرفتن در طرح سوال های چالش برانگیز، از شرکت های بزرگ تری مانند گوگل یا آمازون و... وجود دارد که بسیار جالب و در سطح خودش تاثیرپذیری خواهد داشت اما بیش از حد زوم کردن روی این متد شباهت سیستم جذب را با سیستم آموزشی فعلی ما در کشور زیاد خواهد کرد! دقیقا چیزی شبیه به کنکور فعلی! ?
دانش آموزی که تمام کتاب و راه حل ها را مطالعه و یاد گرفته، درصد پایین تری نسبت به دانش آموزی که ترفند های کنکوری را در کلاس های گران کمک آموزشی یاد گرفته کسب خواهد کرد. ?
شخصی بعد از استخدام در x، پستی در لینکدین نوشت که در مجموع حرف ها میشد تمرین سوال و جواب های مختلف برای مصاحبه و استرس بسیار زیاد ? که صرفا در جهت پاسخ به سوال های چالش برانگیز است را حس کرد.
اما تمامی افرادی که از این فیلتر عبور می کنند در نمونه های واقعی محصول، تاثیرپذیری مفید خواهند داشت؟
برای نمونه:
پرسش سوالات بالا و به چالش انداختن فرد مورد نظر صرفا در جهت بررسی عمکلرد سریع شخص مناسب است اما فقط در جهت راهنمایی بیشتر برای شناخت بیشتر افراد نه برای اولویت قراردادن این روش به عنوان بخش های اصلی مصاحبه یک شرکت! ?
بهتر است فرد مورد نظر را در تسکی که به او داده ایم به چالش بکشیم! در مورد تسکی که "خودش" انجام داده از او پرسش کنیم و مرتبط با تاثیری که قرار است در شرکت ما بگذارد با او صحبت کنیم. ?
بهتر است حس امتحان دوران مدرسه دادن به شخص را با یک گپ دوستانه و تاثیرپذیر جاگزین کنیم. ?
این موضوع هم برای من و هم همکارانم در بازه های زمانی متفاوتی تجربه شده است که با سعی دیوار در بهتر کردن فرهنگ مصاحبه دوست داشتم این نوشته را بنویسم. ?
نظر شما نسبت به این موضوع چیست؟ ?