بسم الله الرحمن الرحیم
نوشته را با یک مثال شروع میکنم. گرچه سیل مثالهای کلیشهای و زننده در این موضوع، مخاطب را از هرمثالی بیزار کرده است؛ از مثال مروارید و صدف گرفته تا آبنبات بدون روکش. اما برای درک ارزش موضوع مجبورم از یک کالای گرانقیمت به عنوان مثال استفاده کنم؛ چرا که امروزه غالبا ملاک سنجیدن ارزش، پول است.
شخصی را تصور کنید که یک کالای ارزشمند دارد؛ مثلاً یک تلفن همراه گرانقیمت. او این کالا را در معرض عموم قرار میدهد. همچنین اعلام میکند هرکس با هر هزینهای که خواست یا حتی رایگان آزاد است از این تلفن همراه استفاده کند. حال اگر روزی این شخص تصمیم به فروش این کالا بگیرد، چه کسی حاضر است کالایی را که مدتها به رایگان در دسترس همه بوده را به قیمت گزاف بخرد؟ این همان کلاه گشادی است که به اسم آزادی بر سر بعضی از مردم بهخصوص زنان و دختران گذاشتهاند. این که تا مدتی زیبایی، شرافت و شخصیت خود را به حراج بگذارند و در آخر هم منتظر باشند تا کسی آنها را به قیمت گزافِ «ازدواج» بخرد. اجازه میدهند هرکسی که میخواهد با آنها رابطه داشته باشد بدون اینکه هیچ مسئولیت و تعهدی را بپذیرد. حداقل هزینهای که این افراد میپردازند، دادن وعده واهی ازدواج است. آتشی که امروز به نام آزادی برپا شده است دودش اولین نفر در چشم خود زنان خواهد رفت. زنانی که خود را به ارزانترین قیمت، قربانی هوس مردان میکنند. این آزادی، اگر هم برای کسی آزادی باشد، آزادی مردان است. البته آزادی نه به معنای رهایی از قید و بند بلکه به این معنا که انسان در اسارت غریزه و هوس بنشیند ببیند امروز غریزهاش به کدام سمت متمایل میشود به همان سمت برود، فردا هم همین طور. با این روند در آینده از تشکیل خانواده برای آدمها فقط یاد و خاطره و حسرتش میماند؛ چون با این رهایی دیگر کسی شانهاش را زیر مسئولیتهای تشکیل خانواده نمیدهد. البته اگر تا آن موقع افراد آنقدر در تفرعن و خودخواهی حاصل از این سبک زندگی فرو نرفته باشند که دیگر مفهوم خانواده از چشمشان افتاده باشد.
اما حجاب نقطه مقابل این ولانگاری است. حجاب میگوید هرکسی حق ندارد به تو نزدیک شود، هر کسی لیاقت تو را ندارد. حجاب میگوید این جامعه پر از آدمهای رنگارنگ است، از آدمهای صالح و چشم و دل پاک تا آدمهای هوسبازی که برای هوسهایشان هیچ محدودیتی قائل نیستند، همان گرگهای در لباس میش. حجاب میگوید چون در شلوغی جامعه نمیتوان اینها را از هم تفکیک کرد، پس باید از خودت مراقبت کنی. حجاب میگوید اگر کسی میخواهد با تو رابطه داشته باشد، مفتی نمیشود، باید مسئولیت بپذیرد، به یک سری قوانین پایبند باشد. حجاب میگوید برای چشمچرانی هوس بازان هیچ آزادی وجود ندارد، تو هم آزاد نیستی خودت را در دل هر مردی جا بدهی.
اما کاری که امروز صورت میگیرد ایجاد اختلال در دستگاه شناختی افراد و تحریف در مفاهیم است. عدهای بر ولانگاری نام آزادی میگذارند، بر هوس نام عشق میگذارند، بر برهنگی و خودنمایی نام آراستگی میگذارند و الی ماشاءالله ازاین الفاظ پرزرق و برق که به خورد مردم دادهاند. اما مشکل اینجاست که ما همین چند نکته ساده را نتوانستیم به گوش جوانان و نوجوانان برسانیم. جوان ما فکر میکند آینده و خوشبختی او در این است که بیبند و بار باشد. حتی بعضا مفاهیمی وجدانی مثل حیا، غیرت، ناموس و... را هم منکر میشوند. یعنی ما امروز برای این مفاهیم ساده و قریب به بدیهی هم باید تعریف منطقی داشته باشیم. باید بتوانیم آنها را توضیح بدهیم. خلاصه قبل از اینکه دیر بشود نسل جدید باید خبردار شود که دارند چه کلاه گشادی به نام آزادی برسرش میگذارند.