ادبیات وحشت در کنار داستان های ماجراجویانه، یکی از پرطرفدارترین ژانرهای ادبی در میان نوجوانان و جوانان است. فضاهای وهم آلود و پر دلهره، برای این گروه سنی بسیار جذاب است و این اشتیاق محدود به کشور و فرهنگ خاصی نیست.
نوجوانان همراه با قهرمان داستان با رویارویی با ماجراهای عجیب و ناشناخته و ترسناک، به نوعی خود را تخلیه ی روحی و روانی می کنند. موقعیت سنی و تغییراتی که به دلیل بلوغ در نوجوانان پدید می آید، یکی از دلایلی است که منجربه رشد ادبیات وحشت شده است. زیرا این عوامل جسمانی و روانی، نیاز به هیجان را در نوجوانان بیشتر می کنند و این نیاز با خواندن کتاب های ترسناک و ماجراجویانه و تماشای فیلم هایی در این ژانر برآورده می شود. نوجوانان با خواندن کتاب های ترسناک می توانند با قهرمان داستان وارد گورستان شوند، با ارواح تماس بگیرند و با تمام وجود بترسند، در حالی که در امنیت خانه به سر می برند و می دانند که خطری آن ها را تهدید نمی کند.
نوجوانان با خواندن کتاب های ترسناک می توانند با قهرمان داستان وارد گورستان شوند و با تمام وجود بترسند، در حالی که در امنیت خانه به سر می برند و می دانند که خطری آن ها را تهدید نمی کند.
به راستی که این اشتهای خواندن داستان های وحشت، سیری ناپذیر است. همه ما به نوعی این تراژدی های ناگوار را در ذهن مان داریم. در زندگی مدرن، اتفاقات ناگوار پشت سر هم رخ می دهند و ما به دنبال توضیح می گردیم و اگر تجربه هایی وجود داشته باشند که به ما توضیح بدهند یا دست کم به ما اطمینان بدهند که ما تنها کسانی نیستیم که وحشت می کنیم، همین به ما قوت قلب می دهد.
از طرف دیگر، داستان های ارواح برای ما این امکان را فراهم می آورند که به سرزمین غیرممکن ها فرار کنیم، جایی که هر اتفاقی رخ می دهد. این داستان ها همچنین به ما آرامش خاطر می دهند، اطمینانی برای نامیرایی خود ما.
بیشتر رمان های وحشت قواعد ثابت و مشخصی دارند
• مکان داستان ها در خانه های عجیب و ترسناک یا در جاهایی است که سال ها پیش اتفاقات مرموزی در آن ها افتاده است. برخی از اتفاقات وحشت آور در مکان های معمولی و پیش پا افتاده رخ می دهند، اما خوانندگان می دانند که این مکان معمولی فقط برای مدتی کوتاه آرام می ماند و وقایع ترسناک به زودی اتفاق می افتند و آدم ها وارد صحنه می شوند.
• تاریکی، ضروری و لازم است، اما نه همیشه تاریکی فیزیکی. قهرمان داستان برای مدتی از حضور اهریمن بی خبر است، اما سرانجام قدرت فراگیر تاریکی روح را می شناسد.
• نفرین ها یا عهد و پیمان ها با اهریمن در این ژانر، پیش پا افتاده و معمولی است.
در باره اینکه چرا نوجوانان به سراغ داستان های ترسناک می روند، گفته می شود که در این سن، بدن آن ها دستخوش تغییرات شدیدی می شود، بنابراین، به داستان هایی گرایش پیدا می کنند که شخصیت های جوانش حتی بیشتر از آن ها دچار تغییر می شوند.
برخی از نویسندگان آثارعلمی تخیلی- معتقدند که: داستانهای فانتزی که ادبیات وحشت هم جز آن است برای بشر لازم و حیاتی است. توانایی "تخیل کردن" توانایی زنده ماندن است. ما با تخیل کردن زنده می مانیم واگر تخیل را از نسل بشر بگیرند، معلوم نیست که چه بر سر انسانها می آید.
فانتزی به ما اجازه می دهد- حتی وادارمان می کند- که بزرگتر از آنچه هستیم بشویم، بزرگتر از آنچه امیداریم بتوانیم بشویم. فانتزی ما را با ابهامات و دوگانگی زندگی آشنا می کند – خیر و شر، روشنایی و تاریکی، بی گناهی و گناهکاری، حقیقت و دروغ، قهرمانی و بزدلی، سخت کوشی و تن پروری، تصمیم و دودلی، نظم و به هم ریختگی. فانتزی همه این چیزها را نشان مان می دهد و وسایلی فراهم می آورد که به کمک آن ها خوانندگان بتوانند تضادها و سایه های میان آن ها را مشاهده کنند."
نوجوانان امروزی عاشق شخصیت هایی هستند که شبیه خود آن ها نباشند و هیچ وجه اشتراکی با زندگی روزمره شان نداشته باشند.
برخی از منتقدان به شدت به این ژانر می تازند و آن را در زمره ی ادبیات واقعیت گریز قرار می دهند. اما واقعیت این است که فانتزی این امکان را به خوانندگان می دهد که از این جهان زمینی و خاکی بگریزند و از ماجراهای باشکوه لذت ببرند. بعضی از خوانندگان این آثار، با تمام وجود خواستار این فرار هستند. آن ها همراه قهرمانان داستان به دنیای فانتزی سفر می کنند و به جست و جوهای بی پایان دست می زنند، با باز دارنده های باورنکردنی و مشکلات این جهان خیالی رو به رو می شوند و پس از اندوختن تجربه های ارزشمند، با دست پر به دنیای واقعی و محدود خود بازمی گردند.
ایراد دیگری که منتقدان به این گونه آثار دارند، استفاده از جادوست و این، علاقه ی نوجوانان را به جادو نشان می دهد.
نوجوانان امروزی عاشق شخصیت هایی هستند که شبیه خود آن ها نباشند و هیچ وجه اشتراکی با زندگی روزمره شان نداشته باشند. دوست دارند کتاب هایی بخوانند که آن ها را به دنیای دیگری ببرند، دنیایی پر از ماجراهای عجیب و غریب و باور نکردنی یا حتی وحشتناک، دنیایی که هیچ شباهتی به دنیایی که در آن هستند، دنیایی که از نظر آن ها کسل کننده است و ماجراهای هیجان انگیز در آن رخ نمی دهد، نداشته باشد. آن ها در کتاب ها دنبال زندگی هایی می گردند که متفاوت با زندگی خودشان باشد.
آمارها نشان می دهند که انتشار کتاب های ماجراجویانه و دلهره آور سبب روی آوردن برخی از نوجوانان به مطالعه شده اند. بنابراین، بسیاری از تولیدکنندگان کتاب از انتشار این گونه کتاب ها استقبال می کنند. آن ها معتقدند که نوجوانان به خاطرموقعیت سنی خود، برای تخلیه هیجانات شان به این گونه کتاب ها روی می آورند. اما بعضی از خانواده ها و کتابداران با این گونه کتاب ها به شدت مخالف اند و آن ها را دارای ارزش ادبی نمی دانند و نگرانند که نوجوانان به این ژانر بچسبند و دیگر از آن دست بر ندارند. آن ها تاکید می ورزند که این کتاب ها به نوجوانان آسیب روحی جدی وارد می کنند. اما به نظر روان شناسان، هیجان و ترس نیز یکی از نیازهای نوجوانان است و برای بشر ایجاد آرامش و لذت می کند. بخشی از امیال انسان که نمی توانند در واقعیت ارضا شوند – و نباید ارضا شوند- با خواندن و دیدن این داستان ها فروکش می کنند. ترس یکی از نیازهای هیجانی بشر برای بقا و زنده ماندن است. نوجوانان با خواندن کتاب های وحشت می توانند این نیاز را برآورده کنند، پس لازم نیست نگران هیجاناتی باشیم که با این کتاب ها به بچه ها منتقل می شوند، زیرا این دوران گذراست و بچه ها به موقع سراغ کتاب های دیگر می روند. به هر حال باید توجه داشت که میزان هیجان پذیری و ترس و اضطراب بچه ها با هم متفاوت است و بستگی به اوضاع روحی و جسمی و تربیت خانوادگی دارد. هر قدر خانواده ای واقع گراتر باشد، آستانه ی ترس در بچه ها بالاتر است و بچه ها کمتر می ترسند و هر چه خانواده خرافاتی تر باشد، بچه ها زودتر موجودات ترسناک خیالی را باور می کنند. به هر حال، این گونه کتاب ها را تنها به این دلیل که ممکن است هیجانات بچه ها را تحریک کنند، نمی توان از کتابخانه های نوجوانان حذف کرد.
منبع: مشاورفا