در این یادداشت سعی شده اشکالات و مخالفتها با قانون حجاب و پاسخ به آن طرح بشود . کمی هم در مورد ضرورت وجود قانون صحبت شود .
توجه شود که قرار نیست در این یادداشت در مورد اصل حجاب و شبهات پیرامون آن مثل تضاد با آزادی و ... صحبت کنیم .
با توجه به مشکلات روز، من مساله حجاب را مهمترین مساله امروز کشور نمیدانم؛ در عین حال، اهمیتش در ردیف یک مساله جزیی فقهی نیست:
حجاب غیر از کارکرد اصلیاش، در جهان امروز وجهه نمادین هم پیدا کرده است؛ قرآن کریم میفرماید «بزرگداشت شعارهای دین خودش مایه تقوای قلب است (سوره حج، آيه۳۲). آیا ارزش پرچم یک کشور برای مردمش، فقط در حد قیمت پارچهاش است؟
قانون حجاب، ناظر است به حضور زن در مقابل نامحرم، نه در حریم شخصی خود؛ یعنی برای نحوه حضور زن در مجامع عمومی است؛ پس سنخ این حکم، یک حکم اجتماعی است، نه صرفا مربوط به حریم خصوصی افراد.
حکومت همان طور که دغدغه مساله سلامت جسمی مردم (مثلا کرونا) را دارد، نسبت به سلامت معنوی مردم (از جمله عفت عمومی) هم باید حساس باشد. درجهای از پوشش و الزام به آن، در عرف بشر در جهان وجود دارد، که درجهی کمی هم نیست؛ بحث ما این است که محدوده قانونیِ آن را اسلام تعیین کند یا سلیقههای شخصی؟!
در جامعهای که عموم مردم مسلمانند، احکام اجتماعی اسلام باید در عرصه قوانین جدی گرفته شود [اصل چهارم قانون اساسی: کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد.]
به علاوه، یک کارکرد مهم قانون حجاب ، تعیین مرز معین برای رعایت قانون در عرصه عفت عمومی است؛
درست است که حداقل ۷۰-۸۰ و بلکه ۹۰ درصد زنان جامعه ما عفیفاند و اگر قانون حجاب برداشته شود اغلب به نحو زنندهای پوشش خود را کنار نمیگذارند؛ اما آن ۱۰ درصد و حتی کمتری که بیعفتاند چطور؟! اگر برای حفظ عفت عمومی باید جلوی اینها را گرفت، با چه قانونی؟
با کنار گذاشتن حد و مرزی که خداوند برای رعایت پوشش معین کرده، همواره درباره اینکه چه حدی از عدم پوشش، خلاف عفت عمومی است مناقشه خواهد شد.
همه اشکالات منطقیای که موجب مخالفت عدهای با قانون بودن حجاب میشود، ناظر به بد اجرا شدن قانون بوده، نه اصل الزام قانونی؛
اما بد اجرا شدن، دلیل موجهی برای «اجرا نکردنِ» قانون نیست: مثلا، آیا اگر پلیس از قانون ممنوعیت عبور از چراغ قرمز سوءاستفاده کرد، باید عبور از چهارراهها کاملا دلبخواهی شود؟!
و بد اجرا شدن، ناشی از این است که با اینکه مساله حجاب از جنس قانون مدنی است، اما جامعه ما فقط قانون کیفری را به عنوان قانون میشناسد!
مساله اصلی در قانون کیفری (مثلا قوانین مربوط به دزدی یا قتل)، تعیین مقدار مجازات و سپس مجازات کردن مجرم است.
اما مساله اصلی در قانون مدنی، تنظیم روابط افراد جامعه با یکدیگر است؛ مانند قوانین مربوط به معاملات ویا قوانین رانندگی؛ و البته مجازات، آخرین گام آن است. در این دسته از قوانین، نگاه اصلی به قانون، نگاه فرهنگی و اجتماعی است؛ البته حد و مرزها هم مشخص میگردد و اگر کسی تخطی کرد مجازات میشود.
اشکالات و مخالفتهای منطقی همه به این برمیگردد که چرا میخواهید با زور افراد را محجبه کنید؟!
منظورشان این است که چرا با «قانون کیفری» میخواهید حجاب را مستقر کنید؟!
و از این جهت راست میگویند.
اما اشتباهشان این است که با اصل قانون بودن حجاب مخالفت میکنند؛ در حالی که سزاوار بود میگفتند: این قانون را به عنوان «قانون مدنی» ببینید و اجرا کنید؛ که الزام گام آخر آن است، نه از ابتدا تا انتهای آن.
اگر واقعا اکثریت مردم در جامعهای با اجرای قانونی مخالفت کنند، هر حکومتی ناچار است در نحوه اجرای آن تجدیدنظر کند؛ اما عمل نکردن افراد، لزوما مخالفت با اصل قانون نیست. از مشاهده افرادی که حجاب شرعی صددرصدی را رعایت نمیکنند نمیتوان نتیجه گرفت آنها مخالف وجود اصل قانون حجاب، و طرفدار غیرالزامی شدن آن هستند؛ مانند این است که گفته شود افرادی که قوانین رانندگی را کامل رعایت نمیکنند، مخالف وجود قوانین رانندگی در جامعه، و طرفدار غیرالزامی شدن قوانین رانندگیاند؟!
همچنین تفاوت بسیار است بین ناتوانی از اجرای برخی از قوانین (= به خاطر مشکلاتی فعلا نتوانیم یک قانونی را اجرا کنیم)، با کنار گذاشتن یک قانون (= به سلیقه خودمان ویا به خاطر عرف، احکام دین را اهم و مهم کرده، از ابتدا اجرای برخی قوانین را معلق کنیم)!
قوانین اسلام منظومهوار است؛ و خداوند است که مقدار واجبالالزام این منظومه را معین کرده است؛ ما حق نداریم به تشخیص سلیقهای خود، از قانون دانستن برخی از قوانین اجتماعی اسلام صرف نظر، و این منظومه را کم و زیاد کنیم؛ هرچند ممکن است که گاهی به خاطر شرایط پیرامونی نتوانیم یک قانون را اجرا کنیم.
#دکتر_حسین-سوزنچی
? در کشور ما در حال حاضر حجاب اجباری نیست بلکه پوشش اجباری است. بین حجاب اجباری و پوشش اجباری تفاوت زیادی وجود دارد.
? در تمام دنیا پوشش اجباری است. همین خانمی که چند وقت پیش در #هلند کشف حجاب کرد چرا پایین تنهاش را برهنه نکرد؟ چون طبق قانون هلند اگر پایین تنهاش را کامل برهنه میکرد دستگیر میشد پس این یعنی در هر کشوری به یک اندازهای پوشش اجباری وجود دارد
♦️ هیچ کشوری نمییابید که اجازه دهند خانمها در خیابان یا مدرسه و دانشگاه لخت مادر زاد راه بروند.
به عنوان مثال اردیبهشت امسال دختر خانمهای دبیرستانی در کانادا به خاطر پوشش زیادی در مدرسه اعتراض کردند پلیس هم وارد شد دستگیرشان کرد . در همه جای دنیا پوشش وجود دارد و به کسی اجازه نمیدهند با هر پوششی راه برود، پس حداقلِ پوشش همه جا وجود دارد
و نکته بعد اینکه : واژه اجباری ، واژه منفی هست که ناخودآگاه یک تصور بد رو در ذهن ها شکل میده . در حالیکه حجاب قانونی واژه درست است .
از زبان خانم لیلی اردکانی در کانال جنس اول :
فلسفه حجاب تضمین حضور اجتماعی زن بود، نه جلوگیری از انحراف مردان و نه...
? فقط بخاطر تو!
فقط یک نفر ما را برای خودمان نصیحت کرد
?به ما گفتند باید زیباییتان پوشانده شود، چون دیگران تحریک میشوند؛ گفتیم چرا باید به جزای چشم چرانی دیگران ما محدود شویم؟
?گفتند زندگیهای دیگران با تماشای شما سست میشود؛ گفتیم دیگران هوای هوس همسرانشان را داشته باشند که بازیگوشی نکند.
?گفتند دستور اسلام است؛ گفتیم محدودیت، سهم همه قانونهایی است که بی حضور زنان نوشته شده است.
?گفتند قانون جمهوری اسلامی است؛ گفتیم عوض شود، مانند همه دنیای پیشرفته!!
?فقط یک نفر گفت برهنگی شما طمع بیماردلان را برمی انگیزد. در سایه طمع غریزه های افسارگسیخته، آزاد نخواهید بود. زندگی نخواهید داشت.
?فقط یک نفر گفت: ای آفریده های زیبای دنیای من! خود را برای آزادی، بپوشانید!!، برای دور از دسترس بودن. فقط یک نفر بود که ما را برای خودمان، نصیحت کرد. برای آزادی خودمان نه آزادی هوس دیگران!
چرا هیچ کس دیگری به ما این را نگفته بود؟