تابستان سال گذشته بعد از مدت ها تصمیم گرفتم به همراه همسر به مسافرت شمال بروم. مسیر اصلی ما تهران به قزوین و از آنجا به سمت رشت. شاید در این چند سال اخیر بیش از همه مسیر ها این مسیر را با ماشین رفته بودم و شناخت کافی از مسیر داشتم. پس به راه افتادیم.
بعد از طی مسافت و استراحت، وارد اتوبان قزوین رشت شدم. اتوبانی که به لطف اینکه سفرمان در اواسط هفته صورت می گرفت بسیار خلوت بود. در همین حال که داشتیم از مسیر لذت می بردیم و در لاین سرعت بودیم به ناگاه یک سگ مشکی بزرگ با سرعت باور نکردنی وارد مسیر شد و من بلافاصله پا را بر روی ترمز گذاشتم. تنها کاری که کردم این بود که مسیر مستقیم را گرفتم و در هنگام تصادف با سگ پدال ترمز را رها کردم و سعی نکردم سگ را دور بزنم.
به علت بالا بودن سرعت ماشین سگ چیزی حدود ۵ متر به جلو پرتاب شد و من هم از کنار او عبور کردم. مغزم قدرت تحلیل را نداشت، انقدر استرس داشتم که به طور کل قدرت تحلیل را از دست داده بودم. فقط به همسر نگاه کردم تا مطمئن شوم سالم است و اصلا فراموش کردم امکان دارد ماشین صدمه دیده باشد.
بعد از چند دقیقه کنار جاده زده و دیدم که سپر کمی آسیب دیده و توری جلو هم پاره شده ولی لامپ جلو صدمه دیده که نیاز به تعویض دارد (۹۰۰ هزار تومان فقط بابت لامپ بعد هزینه شد که البته برای سال ۹۸ گران به نظر می رسید! ). فقط داشتم فکر می کردم که چگونه و چرا این اتفاق افتاد! آیا من مقصر هستم یا نه. حالا که چند وقتی از ماجرا می گذرد می خواهم این تجربیات را با شما شریک باشم.
در نهایت ۲ چیز در این قضیه حافظ من بود. اول اینکه ماشین محکمی داشتم و دوم اینکه ماشین سنگینی پشت سرم نبود وگرنه حادثه بسیار بزرگتر می شد. نمی گویم تجربه خوبی بود ولی تجربه ای بود که شاید بعدها به درد بخورد.