آیا خودت را میشناسی؟
...
....
.....
سکوت میکنم
شاید فکر کند میخواهم جواب درستی به او دهم اما در حقیقت موضوع این است که این سوال مرا واقعا به فکر وا داشته است
آیا واقعا خودم را آنگونه که دیگران میبینند میشناسم؟
واقعا من کسی هستم که خود را معرفی میکنم؟ یا انسانها چیزی را که خود بخواهند برداشت میکنند آیا شناختی که از من دارند متعلق به خودم است یا چیزی از وجود خودشان را به من نسبت میدهند؟
واقعا شخصیت چیست؟
و چه کسی شخصیتش را آن طور که میخواهد به همه نیشناساند ؟
آیا واقعا من همان فرد شوخ طبع در جمعهای دخترانه و همان فرد ساکت و کم حرف در جمعهای خانوادهام؟
من همان فرد درس خوان و سر بزیر در مدرسهام یا کسی که در زنگهای ورزش شیطنت میکند؟
یا کسی که میتواند بی وقفه کار کند حتی بدون نیاز به استراحت یا کسی هستم که با کوچکترین حرکتی از زمین و زمان شاکی میشوم؟
آیا من ان فرد عاشق طبیعتم یا کسی که حتی به گل کنار پنجرهاش آب نمیدهد؟
آیا من فرد قویام که هرچه هم شود خم نمیشوم
یا کسی که کوچکترین حرف کسی مرا از هم میشکند
واقعا من که هستم؟
باید بگویم هنهی این ها با یکدیگر که جمع شوند من میشوم من به تنهایی به یک شوخ طبع بودن متولد نشدهام
همهی اینها در شرایط متفاوت و مکان و زمان دیگر من هستم
زیرا ما انسان هستیم و برای شاد بودن مکان و انسان و زمان خاص لازممان است
برای غمگین بودن یک چیز کوچک برایمان کافیست
برای ساکت بودن بحث کسل کننده ام خوب است
و برای خستگی ناپذیر بودن نیازمند شادی هستیم و برای گله مند بودن غم کافیست....