به یک شرکت یا کسب و کار گفته می شود که معمولا به تازگی و در نتیجه کار آفرینی ایجاد شده است، رشد سریعی دارد، و در جهت تولید راه حلی نوآورانه و دوام پذیر برای رفع یک نیاز در بازار شکل گرفته است. این شرکت ها معمولا مبتنی بر ایده هایی ریسک پذیر هستند که مدل کسب و کارشان مشخص نیست و بازار هدفشان نیز در حد فرض است.
اولین مرحله شکل گیری استارتاپ هست. در این مرحله شما افکاری در ذهن دارید که بیشتر شبیه رویاست و اونها رو توی ذهنتون پرورش میدین. توجه کنین که در این مرحله قلم کاغذی در کار نیست.
در این مرحله تا می تونید ذهن خود رو به دانش و اطلاعات مجهز کنید. منابع، کتاب ها، نرم افزار ها و همین طور کارگاه های آموزشی کمک بزرگی بهتون می کنند.کارهایی که باید در این مرحله انجام دهید:
الف - نیازسنجی: استارت اپ ها باید بتونن نیاز یا مشکلی از مردم رو رفع نمایند. در واقع کسب و کار های موفق با شناسایی نیاز های مشتریان خود، محصولی متناسب با خواست اونها به بازار ارائه می کنند. پیشنهاد می کنم حتما کتاب تست مامان رو مطالعه کنید.
ب - شناخت رقبا: برای موفقیت لازمه شما همیشه یک قدم از رقبای خود جلوتر باشید. نظر شخصی: «اگر فکر می کنید رقبای شما خیلی قوی هستند و نمی توانید از پس رقابت با آنها بر بیایید بهتر است کلا این پروژه را کنار بگذارید و روی یک پروژه بهتر با رقبا کمتر تمرکز کنید تا به موفقیت دست بیابید».همچنین سرمایه گذاران مایلند بدانند که رقبای شما چه کسانی هستند و اینکه چه چیزی شما را بهتر از اونها میکنه. بنابراین مهمه که لیستی از رقبای خود تهیه کنید.
ج - Market Analysis یا تحلیل بازار: در واقع تلاشی هست که یک کسب و کار برای جمع آوری اطلاعات انجام میده تا بتونه تصویر شفافی از نقاط قابل دست یابی در بازار به دست بیاره و سلیقه مشتریان جهت خرید محصول یا خدمات شان را بفهمند.
اولین حامی استارتاپ ها سرمایه گذاران مرحله کشت ایده هستند. یک کارآفرین میتونه با یک جستجوی محلی یا اینترنتی افراد مختلفی برای سرمایه گذاری پیدا کنه. در این مرحله سرمایه گذار طبق قوانین و فرمت های پذیرفته شده در بازار بخشی از سهام شرکت استارتاپی خود رو خریداری میکند. شرکت، ارزش گذاری اولیه میشود و سپس سرمایه جذب میشود.
نمونه اولیه راهی سریع و ارزان برای بازخورد گرفتن از مشتریان هست و استارتاپ ها می تونن به کمک بازخورد مشتریان موفقیت خودشون رو تضمین کنند.
نوشتن طرح کسب و کار برای استارت آپ ها به معنی رسم نقشه برای رسیدن به هدف است. برای رسیدن به هر هدفی داشتن یک نقشه که گام های ما برای رسیدن به هدف نهایی را مشخص می کنه بسیار ضروریه. Business Plan شامل تمام موارد مالی، سود و زیان ها، مجوزها، برنامه نویسی اپلیکیشن اندروید و جزئیات دیگر است و اجباری، چون راه انداختن یک استارت آپ نیاز به سرمایه داره و اگر بدنبال یک سرمایه گذار خارجی باشید بدون داشتن بیزینس پلن موفق نخواهید شد.
حداقل محصول قابل عرضه (فروش) در این مرحله جهت آزمایش تهیه میشود. نکته مهم اینجاست که نه روی MVP1 (اولین محصول) زیاد بمانید و نه در طول مدت زمان کوتاهی به MVP20 برسید.
ممکن است اعضاء یک تیم استارتاپی تصور کنند که روی معدنی از ایده ها نشسته اند، اما ساختن یک محصول کاملاً عملی بدون دانتستن این که آیا آن محصول دقیقاً نیاز مشتری است، اتلاف منابع ارزشمند است. اما MVP به تیم اجازه می دهد که بیشترین میزان مطالعه را در مورد مشتری انجام دهند. همچنین با استفاده از آن می توانند پیش از اینکه وقت زیادی را صرف کنند، ایده خود را به بوته آزمایش گذارند.
وجود MVP به شما می کند تا مشتریان خود را بشناسید، بفهمید کجا می توانید آن ها را بیابید و به علاوه رفتار آن ها مطالعه کنید. از طریق MVP می توان فهمید که مشتریان چگونه شما را پیدا می کنند، حاضرند چه قیمتی بپردازند و از همه مهم تر اینکه قبل از این که وقت و پول خود را برای توسعه این محصول صرف کنید، MVP به شما می گوید که آیا این کار صحیح است یا خیر.
حداقل محصول با قابلیت: عرضه (فروش و سود دهی) ارزشمند (سودمند بودن برای بشر) و معتبر (اعتبار بخش به تیم)
به عرضهی اوراق بهادار شرکت به عموم برای اولین بار و بدون سابقه قبلی قیمت گذاری می گویند. بررسی تحقیقات نشان می دهد که حوزه اصلی مطالعات در زمینه IPO ، ارزیابی کارآیی روشهای مختلف قیمت گذاری و تخصیص سهام در عرضه های عمومی است. روشهای مختلفی وجود دارد که شرکت میتواند برای عرضهی عمومی اوراقبهادار خود از آن استفاده کند. سه روش متداول:
روش آمریکایی ثبت دفتریعرضهی عمومی به روش حراجعرضهی عمومی به قیمت ثابت
انتخاب روش عرضهی عمومی براساس مقررات و عرف هر کشور صورت میگیرد.
شتاب دهنده ها، شرکت های خصوصی هستند که استارتاپ ها را از همان ابتدا مورد حمایت فکری، فنی و مالی قرار داده و از ابتدا آنها را بر اساس شرایط داخلی خود پذیرفته و از آنها حمایت می کنند. روش پذیرش توسط هر شتاب دهنده با دیگری متفاوت است. بعضی در یک فضای کاری -رقابتی، تیمها را به معرفی ایده های خود دعوت کرده و بین چند ایده برتر یک رقابت فشرده برگزار کرده و در آخر بر روی یک یا چند ایده سرمایه گذاری نهایی را انجام می دهند. برخی دیگر با برگزاری جلسات متعدد بصورت تک به تک، به بررسی ایده و تیم اجرایی می پردازند.
بر خلاف شتاب دهنده ها، مراکز رشد یا دولتی هستند یا وابسته به مراکز دولتی و شرکت های زیر مجموعه آن ها. این مراکز بیشتر از استارتاپ هایی حمایت میکنند که راستای سیاست گذاری های کلان کشوری هدف گذاری شوند. مثلا در مقطعی ممکن است تولیدات محیط زیست و یا خدمات دولت الکترونیک دغدغه مسئولان و نیاز فوری جامعه باشد، منطقی است که چنین ایده هایی بیشتر مورد توجه این مراکز قرار می گیرد.
قراردادی است که طی آن طرفین موافقت میکنند که اطلاعاتی که در قرارداد بر روی آن توافق کردهاند را فاش نکنند. یک پیماننامهٔ عدم افشا، مراودهای محرمانه میان دو دسته، به منظور مصون داشتن هر نوع اطلاعات محرمانه، انحصاری یا اسرار تجاری ایجاد میکند. برای مثال، دو دسته میتوانند قراردادی با هم امضا کنند که در آن اسرار تجاری خود را با هم به اشتراک بگذارند، ولی ان را برای دیگران فاش نکنند.
سرمایه گذاری خطرپذیر یک روش تامین مالی است که در آن افراد متخصص و با تجربه، پول های جمع آوری شده از سوی سرمایه گذاران را همراه با کمک های مدیریتی خود در اختیار شرکت های جوان (استارت آپ ها) برای رشد و توسعه قرار می دهند. این نوع سرمایه گذاران در انتظار سود بالاتر، ریسکهای بالاتر را میپذیرند. این تامین مالی منبع مهمی برای شرکت های نوپا است؛ چرا که معمولا به سبب تاریخچه کوتاه این شرکت ها، امکان تامین مالی از طریق منابع سنتی هچون بانک ها و بازار سرمایه، برای آن ها فراهم نمی باشد.