یک خانواده شلوغ، پر از شخصیت‌های جذاب و متنوع. طیف وسیعی از رنگ‌ها. دیالوگ‌های خنده‌دار. همه نشانه‌ها می‌گویند با یک فیلم خانوادگی طنز روبه‌رو هستیم. اما خیلی طول نمی‌کشد تا وس اندرسون قلب شما را مچاله کند.
خانواده باشکوه تننباوم (The Royal Tenenbaums) سومین فیلم بلند وس اندرسون است. فیلم داستان خانواده تننباوم از دیدگاه راوی سوم شخص (با صداپیشگی آلک بالدوین) است. از همان ابتدا اندرسون با جزئیات کافی ما را با شخصیت‌های داستان آشنا می‌کند. پدری که احتمالاً به دلیل خوش‌گذرانی‌های زیاد باعث فروپاشی زندگی زناشویی شده است. مادری که با دقت و سخت‌گیری بسیار سعی می‌کند فرزندانی استثنایی پرورش دهد. فرزندانی که به جای محبت فقط کار و رسیدن به اهداف برایشان تعریف شده.
خانواده تننباوم آن‌چنان که از نام فیلم بر می‌آید خیلی هم باشکوه نیستند. در واقع در تک تک اعضای خانواده، تنها نمادی از شکوه ظاهری باقی‌مانده. یا شاید حتی هیچ‌وقت شکوهی وجود نداشته و این خانواده خیالاتی، با لباس‌های غریبشان، در حباب خود به سر می‌برده. فیلم همانند دیگر آثار اندرسون پُر است از موقعیت‌ها و تصاویر فانتزی و کمیک که با یک اندوه درونی آمیخته شده است. چَز (Chas) پسر بزرگ خانواده، در کودکی تبدیل به یک دلال مسکن موفق می‌شود و حتی املاک پدرش را نیز از چنگش درمی‌آورد. او که دو پسر کوچک دارد، پس از فوت همسرش در یک سانحه هوایی، دچار افسردگی و اضطراب شدید شده است. مارگو (Margot) دختر میانی خانواده، در کودکی نمایشنامه‌های موفقی می‌نویسد. او که با یک روان‌شناس ازدواج کرده، چند سالی است که چیزی ننوشته و با افسردگی سروکله می‌زند. فرزند کوچک خانواده، ریچی (Richie)، در کودکی به بازیکن تنیس موفقی تبدیل می‌شود اما اکنون به دلیل افسردگی ورزش را به طور کامل کنار گذاشته است.
اندرسون با استفاده از طیف رنگ گسترده ولی گرم، حس اندوه و صمیمیت را به ما منتقل می‌کند. از طرفی حرکت عرضی دوربین و کات‌های گهگاه سریع، حس دنیای خیالی و غیرواقعی را به ما منتقل می‌کنند. انگار با یک دنیای عروسکی و ساختگی سروکار داریم.
آثار وس اندرسون بر خلاف ظاهرشان معمولاً با تِم‌های بسیار جدی مانند خودکشی، افسردگی، خیانت و عشق ممنوعه سروکار دارند. ترکیب المان‌های فانتزی با این موضوعات، این حس را به مخاطب منتقل می‌کند که دارد به دنیای تاریک و درهم‌شکسته بزرگسالان از دید کودکی نگاه می‌کند که دوست ندارد این‌ها را باور کند. کودکی که بزرگ شده ولی تمام تلاشش را می‌کند تا کودکی و معصومیت خود را حفظ کند.
