کرونا؛ انرژی هستهای برای جنگجهانی!
هوا برای نفسکشیدن به تیرهگی رفته است. خانه اشباع است از تهاجم ناجوانمردانۀ سکوت. سکوت مرگآسایی بر فراز کشورهای جهان کشیده شده است. بیدرنگ، انسانها تا پای مرگ پیش رفته است و هر آندم در پرتگاه سقوط بهسر میبرند.
کشورها، شهرها و حتی و کوچهی که در آن زندانیشدهایم
خفقان گرفته است. زندگی سخت مینماید و دشوار. مکانهای پرازدحام و شهرهای پرجمعیت روزهای عجیبی را در تاریخش سپری میکند. چهبسا همین کوچهی ما، خالی از سروصدایی کسبان روزمره شده است.
روزگاری عجیبیست. عجیبتراینکه همدیگر را در لباس دشمن میبینیم و از روبهروی شدن میترسیم. چقدر بهآسانی و بیدرنگی فرار را برقرار ترجیح میدهیم. مگر میشود بر ترس فائق آمد؟ آنهم به چه قمتی! خود، دوستان یا اطرافیانمان؟
هیچکسی نفساش در نمیآید. زندگی جهانی در دایره ترس گم شده است. بهسختی نفساش در میآید. همه از هم میترسند. خانوادهها از کسانشان و زوجها از همدیگر. دانشجویان از دانشگاه، بچهها از معلمین، فروشندهها از مشتری و مشتری از درون بازار. همه از خودشان میترسند. چیزی عجیبیست که رئیس اداره از مواجهشدن با کارمندان و همکارانش ابا میورزد. دوست از دوست دوری میجوید. رفیقها از هم فرار میکند. عاشقها از دور سلام میفرستند. از همه مهمتر، رئیسجمهور از معاونانش و و معاونان از کاردهای محافظهاش و محافظها نیز از یکدیگر. ملت از نداشتن نان میلرزند و شفاخانهها از مریضهایی کرونایی میترسند.
بیموامید در حال چانهزنی و در ستیز برآمده است. ترس زادهای این روزهایی کروناییست. روزهای که هرگز تصورش را نداشتیم اما در چنگالش زندانی شدهایم. چرخ شکنجه بر روان این روزها به حرکت درآمده. پای ترس روحی و روانی در خانهها و محل کارمان هم کشیدهشده است. بههرجایی قدم بگذاریم ترسی را بهدنبالمان میدانیم. هیچجایی امنِ برایمان سراغ نداریم. هیچکسی هم ندارد.
تغییر جهانی اتفاق افتاده است. تغییر به وسعت جنگ جهانی. جنگی که نرم و بیصدا شروع شد اما انتشار اشعههای هستهای آن زندگی جهانی را متوقف کرده است. جهان، وارد مرحلهای دیگری از تحولات میشود. تحولات مبهم و پیچیدهای که توسط دستهای نامرئی صورت میگیرد. هندسهی متفاوتتری در انتظار آینده جهان است. اگر خوشبینانه به قضیه نگاه بیندازیم و نظمجهانی را برای روزهای پساکرونایی تصور کنیم، به چه ترسیمی دست مییابیم؟ تجربهی تلخ جنگهای جهانی چه بوده میتواند؟ و این جنگ بیصدا اما مهیب توسط چه دستهایی رهبری میشود؟
وضعیتی که امروز در دنیا مشاهده میشود یک وضعیت تحول است. اوضاع جهان در حال تبدیل به یک شکل جدید و فضایی کاملاً نو و هندسه جدید است. آیا میتوان گفت نظم جهان بعدی قهر باطبیعت و جمعیت است؟
نفسهای خستهای ما از درون جنگجهانی کشیده میشود. جنگی که برای گرفتن سلامت و تعطیل چرخهی زندگی به کار رفته است. وضعیت ما بحرانی است. بحران در پایههای معرفتی و فرهنگی، بحران در وضعیت آشفتهی سیاسی و اجتماعی، بحران در اقتصاد جهانی و بازار اقتصادی، بحران در دنیایی ورزش و گردشگری و نظم جهانی. مگر وضعیت جنگجهانی جز اینها چه بوده میتواند؟
بههرحال، طبیعت ما روی به سبزشدن و جوانهزدن است. امید، ترسهای مارا در هم میکوبد و نابود میکند. تا زندگی هست، امید هست. برای فردایی بهتر، باید امید داشت. برای بهتر بودن، باید تلاش کرد. برای رهایی، باید در کنار هم بود. باشد که امسال، سال ثباتسیاسی، همگرایی، سلامتی، موفقیت، تحصیل و شادی لبخند باشد.
مواظب تان باشید.