ویرگول
ورودثبت نام
علی شرافتیان
علی شرافتیان
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

از رویای خرید خانه تا بحران مالی 2008

برای خیلی‌ها داشتن خونه یه رویاست و همیشه به دنبال شرایطی هستند که بتونند خونه ای که دوست دارند رو بخرند. در سال 2000 میلادی که جورج بوش به تازگی رئیس جمهور آمریکا شده بود ذهنیت رویای آمریکایی رو داشت در ذهن ها پرورش می‌داد و داشتن خونه هم جزئی از اون رویا بود وبا شعار «هر آمریکایی یک خونه» داشت فضا رو برای برآورده شدن این آرزو برای خیلی از آمریکایی ها که حتی درآمد پایینی هم داشتند فراهم می‌کرد.

اونایی که وضع مالی خوبی نداشتند نیاز به وام بانکی داشتند که بتونند باهاش خونه بخرند و از طرفی بانک ها هم که همیشه به دنبال سود بودند، تصمیم گرفتند که شرایط دریافت وام رو آسون کنند تا هم مردم بتونند خونه بخرند و هم خودشون از سود وام ها یه پولی به جیب بزنند.

جالبه که بانک ها ، اوضاع مالی و خوش حسابی مردم رو خیلی بررسی نمی‌کردند و به راحتی وام می‌دادند. خیلی‌ها هم جو گیر شدند و با دیدن قیمت رو به رشد مسکن کلی وام گرفتند و باهاش چند تا خونه خریدند و اجاره دادند.

اینجوری شد که تقاضا برای خونه رفت بالا و هر جا تقاضا میره بالا، قیمت هم طبیعتا به دنبالش میره بالا. در نمودار زیر رشد قیمت مسکن رو از سال 2000 تا 2007 ببینید.

از یه جایی به بعد دیگه قیمت خونه زیادی رفته بود بالا و کسی ترغیب نمیشد که خونه بخره و خیلی ها هم این وسط نمیتونستند وام هایی که قبلا گرفته بودند رو برگردونند ، بانک هم چاره ای نداشت جز اینکه حکم تخلیه خونه رو بگیره و خونه رو بزاره برای فروش تا بتونه پول خودشو پس بگیره.

همین چرخه ادامه پیدا کرد و بانک ها هر روز خونه های بیشتری رو مصادره میکردند و میفروختند. حالا عرضه خونه تو بازار زیاد شده بود و قیمت مسکن هر روز داشت میومد پایین تر تا اینکه حباب خونه ترکید!

مردم دیدند که قیمت رو به کاهشه و خونه ای که با 1000 دلار وام خریده بودند داره میشه 800 دلار و زرنگی کردند و به بانک گفتند که دیگه نمیتونیم قسط بدیم و بیا خونه رو مصادره کن!

خب حالا چجوری بانک ها ضرر کردند؟ فرض کنید بانک به شما 1000 دلار داده بود که باهاش خونه بخرید بعدا انقدر قیمت خونه اومد پایین که وقتی بانک اون خونه رو میفروخت 800 دلار نصیبش میشد و ضرر میکرد.

ورشکستگی و اخراج کارمندان  موسسات مالی
ورشکستگی و اخراج کارمندان موسسات مالی

خلاصه اینجوری بود که خیلی از موسسات مالی ضرر های سنگینی کردند و ورشکست شدند و این رکود یه جورایی به بقیه بازار ها هم سرایت کرد.

بحران مالیاقتصادبحران 2008فروپاشی اقتصادیورشکستگی
برنامه نویس و علاقمند به دنیای اقتصاد و روانشناسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید