
هوش مصنوعی دیگر یک مفهوم آیندهنگرانه نیست. در سال ۲۰۲۵، AI تقریبا در تمام صنایع حضور دارد: از تولید محتوا و تحلیل داده تا اتوماسیون فرآیندها و تصمیمگیری. با این حال، گزارش جدید McKinsey & Company یک واقعیت مهم و تا حدی نگرانکننده را نشان میدهد:
اکثر شرکتها از هوش مصنوعی استفاده میکنند، اما فقط تعداد بسیار محدودی توانستهاند به ارزش واقعی، پایدار و مقیاسپذیر برسند.
گزارش «The State of AI in 2025: Agents, Innovation, and Transformation» حاصل نظرسنجی از نزدیک به ۲٬۰۰۰ مدیر ارشد در بیش از ۱۰۰ کشور است و تصویری شفاف از شکاف میان «استفاده از AI» و «تحول واقعی سازمانی» ارائه میدهد.
طبق این گزارش، استفاده از هوش مصنوعی در سازمانها بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. اکثر شرکتها حداقل یک کاربرد AI را در یکی از بخشهای خود پیادهسازی کردهاند. با این حال:
تنها حدود ۶٪ از سازمانها میگویند AI بهطور معنادار و گسترده برایشان ارزش تجاری پایدار ایجاد کرده
بیشتر شرکتها در مرحله Pilot، PoC یا آزمایش محدود باقی ماندهاند
AI اغلب بهعنوان یک ابزار جانبی استفاده میشود، نه بخشی از هسته کسبوکار
McKinsey این وضعیت را «شکاف اجرای AI» توصیف میکند.
یکی از محورهای اصلی گزارش، Agentic AI است. یعنی سیستمهایی از هوش مصنوعی که میتوانند:
مستقل تصمیم بگیرند
چند وظیفه را هماهنگ کنند
با دیگر Agentها تعامل داشته باشند
و بدون دخالت مداوم انسان عمل کنند
بیش از نیمی از مدیران ارشد معتقدند Agentic AI در سالهای آینده تحولآفرین خواهد بود. اما در عمل:
تعداد بسیار کمی از سازمانها آن را بهطور واقعی اجرا کردهاند
اغلب شرکتها هنوز در مرحله «بررسی امکانپذیری» هستند
اعتماد به تصمیمهای خودکار AI پایین است
Agentic AI از نظر McKinsey یک پتانسیل بزرگ، اما ناپخته است.
McKinsey بهصراحت تأکید میکند که مشکل اصلی فناوری نیست. مدلها قدرتمندند، ابزارها در دسترساند و سرمایهگذاری انجام شده. مسئله اصلی در سه لایه اتفاق میافتد:
در بسیاری از شرکتها:
AI در واحد IT محبوس شده
کسبوکار مالک تصمیم نیست
مسئولیتها شفاف نیستند
AI به پروژهای فنی تبدیل شده، نه یک ابتکار استراتژیک.
شرکتهایی که شکست میخورند معمولاً:
دادههای پراکنده و ناسازگار دارند
دسترسی real-time ندارند
معماری دادهشان برای AI طراحی نشده
بدون داده مناسب، حتی بهترین مدلها هم بیاثرند.
گزارش نشان میدهد:
کمبود مهارتهای AI، Data و Product Thinking بسیار جدی است
بسیاری از تیمها نمیدانند چگونه AI را به تصمیم و فرآیند وصل کنند
ترسهای اخلاقی، حقوقی و امنیتی مانع استفاده گسترده شدهاند
McKinsey گروه کوچکی از سازمانها را شناسایی کرده که توانستهاند از AI به ارزش واقعی برسند. ویژگیهای مشترک آنها:
AI را وارد هسته مدل کسبوکار کردهاند، نه لایه بیرونی
فرآیندها را بازطراحی کردهاند، نه صرفاً اتوماسیون
مالکیت AI را به رهبران کسبوکار سپردهاند، نه فقط IT
از AI برای تصمیمسازی استفاده میکنند، نه فقط تولید خروجی
روی فرهنگ سازمانی و پذیرش انسانی سرمایهگذاری کردهاند
به بیان ساده: این شرکتها «AI-native» فکر میکنند، نه «AI-enabled».
یکی از پیامهای کلیدی گزارش این است که:
هوش مصنوعی اگر بهعنوان پروژه IT دیده شود، شکست میخورد.
AI زمانی ارزشآفرین میشود که:
ساختار تصمیمگیری تغییر کند
نقشها بازتعریف شوند
KPIها با AI همراستا شوند
و مدیران ارشد مستقیماً مالک تحول باشند
McKinsey تأکید میکند که موفقیت در AI بیش از آنکه به مدل وابسته باشد، به رهبری، معماری سازمان و شجاعت تغییر وابسته است.
گزارش McKinsey تصویری واقعگرایانه از وضعیت AI در جهان ارائه میدهد:
هوش مصنوعی آمده، اما هنوز «کار را تمام نکرده».
شرکتها در ۲۰۲۵ در یک نقطه تصمیمگیری قرار دارند:
یا AI را در حد ابزار نگه میدارند
یا ساختار، فرآیند و مدل کسبوکار را حول آن بازطراحی میکنند
برندگان آینده کسانی خواهند بود که از فاز «آزمایش» عبور کنند و AI را به موتور تصمیمگیری و ارزشآفرینی تبدیل کنند. هوش مصنوعی آینده را میسازد اما فقط برای سازمانهایی که آماده تغییر واقعیاند.
فایل گزارش ۳۲ای صفحهای McKinsey

✍️ علیرضا کاظمزاده | درباره مارکتینگ، برندها و تجربههای واقعی مینویسم
📱 اینستاگرام: @AlizSocial