علی
علی
خواندن ۱ دقیقه·۲۴ روز پیش

در ستایش گریه

گاهی به تموم آدم‌هایی که میتونن راحت گریه کنن حسودیم میشه. واقعا. اینایی که وقتی فشار یخرده بیشتر میشه راحت میرن یه گوشه و تو تنهاییشون خالی میشن. من به تموم این آدم‌ها حسرت میخورم. گریه نعمت بزرگیه. گریه با شکوهه شاید اغراق میکنم ولی حال بعد گریه چیزی شبیه به معجزه است.

اگر من انقدر حسودیم میشه پس از کجا خبر دارم؟ راستش خیلی وقتا میدونم الان وقتیه که نیاز به زار زدنه. ولی نمیدونم چرا. ولی نمیدونم چه داستانیه که لامصب نمیشه. نمیشه و بعدش یه سردرد بد میاد سراغم. میدونم اگر شرایطی بود که این حجم سنگینی میترکید دیگه سردردی نداشتم.

خیلی وقتا حسودیم میشه به اون شرایط که دوسال پیش داشتم. که تو اوج اون فشارها تونستم سرم رو بذارم روی پای مادرم و ۱۰ دقیقه تموم شونه‌هام تکون بخوره. که تونستم هق هق کنم. یه روزی چند دقیقه‌ای در این نعمت به سمتم باز شد و بعدش بسته شد و رفت.

خوش به‌حالتون اگر میتونید گریه کنید. گریه نعمت بزرگیه ....

گریه
مسیر تحصیلی من از شریف شروع شد و این روزها مسیرم به دانشکده پزشکی خورده. اینجا تجربه‌هامو می‌نویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید