سلام
رفقا محمدپور هستم مدرس درس زیستشناسی
امیدوارم در واپسین روزهای زمستون حال و احوال دلتون فوقالعاده باشه؛ مرسی که نشستید پای برنامهی آموزشیای که در اختیارتون قرار گرفته؛ لازمه بهتون بگم که این قسمت آموزشی قسمتی از مجموعه آموزشهای الو معلمه که به صورت رایگان در اختیاره شما قرار گرفته تا بتونید در فرصتی که مدارس تعطیل است بیشترین استفاده و بهره رو از آموزش ببرید و تا جایی که سرفصل آموزش و پرورش هست برای یادگیری زیست دهمتون جلو برید.
بچهها ما قراره که فصل پنج رو بخونیم نکات تستی و کنکوریش رو بگیم یک کمکی بکنیم که تو این ایام که واقعا شرایط، شرایطیه که نمیتونن معلمها سرفصل رو جمع کنند بخاطر تعطیلات زیادی که اتفاق افتاده این فصل رو لاأقل تا قبل از تعطیلات عید تموم کرده باشیم و نکاتش رو بگیم. خب ما کتاب رو تحلیل میکنیم متنش رو؛ شکلهای کتاب درسی رو تحلیل میکنیم، سوالاتی که ممکنه از شکلها بیاد رو با همدیگه بررسی میکنیم و اینکه تستهای کنکور رو در آخر حل میکنیم، آزمونهای آزمایشی رو بررسی میکنیم تا به تسلط کافی نسبت به این فصل برسیم.
همینطور که در این اسلاید دوستان عزیزم مشاهده میکنید میبینید که تنظیم اسمزی و دفع مواد زائد در سال 98 یعنی همین امسال سه تا سوال ازش مطرح شده یعنی اهمیتش با از یافته تا گیاه که فصل بعدتون هست و گردش مواد در بدن که فصل قبل هست و گوارش و جذب مواد یکیه پس متوجه میشیم که این فصل دارای اهمیت فوقالعادهای بوده حدأقل در سال 98 سه تا سوال ازش مطرح شده. خب بریم سروقت کتاب درسی،
ولین مبحثی که ما باهاش سروکار داریم داستان هم ایستایی یا همئوستازی هست. خب دوستان همونطور که در جریان هستید باید سلولهای بدن در یک شرایط پایداری به سر ببرند؛ زندگی کنند یعنی اگر سلول بدن ما در یک شرایطی باشه که بعنوان مثال فشار اسمزی درون سلول بیشتر از فشار اسمزی بیرون از سلول باشه سلول با جذب آب متورم میشه بزرگ میشه و تورژسانس رخ میده و این داستان ممکنه باعث ترکیدن سلولها بشه و سلول رو از بین ببره. یا برعکس اگر فشار اسمزی در درون سلول کمتر از فشار اسمزی بیرون باشه یعنی بیرون یک فشار بسیار زیادی وجود داشته باشه اتفاقی که میفته باعث پلاسمولیز یا چروکیده شدن سلول میشه، سلول با خشک شدن و کوچیک شدن و چروکیده شدن از بین میره. همینطور که در شکل a دارید مشاهده میکنید این شکل شکلیه که داره یک شرایط نرمال رو در بدن نشون میده یعنی غلظت درون سلول با محیطی که در اطراف سلول وجود داره با هم برابره سلول نه حالت پلاسمولیز براش اتفاق میفته و نه حالت تورژسانس؛ در یک حالت کاملا نرمال میتونه زندگی خودش رو بگذرونه. در بدن یکی از مهمترین اندامهایی که به همئوستازی بدن یا همایستایی کمک میکنه یکی از این مهمترین اندامها کلیه هست، کلیه با تعادل آب اسید و باز یونها و همچنین دفع مواد نیتروژندار و زائد مثل اوره، اوریک اسید، آمونیاک، اینها رو میاد دفع میکنه باعث میشه که بدن یک شرایط کاملا نرمال رو داشته باشه در غیر اینصورت ممکنه این داستانهایی که براتون عرض کردم یعنی پلاسمولیز و تورژسانس رخ بده و سلولها نتونند به راحتی زندگی کنند. در بدن ما اندامهای مختلف تمام تلاششون همینه یعنی کاری رو انجانم میدن که شرایط درون بدن یه حالت پایدار و مناسب داشته باشه اگر شما فکر کنید بعنوان مثال ما کربن دیاکسید بدنمون افزایش پیدا کنه خب سلولها نمیتونند براحتی تنفش خودشون رو انجام بدن و باز هم دچار مشکل میشن و همون علته که وظیفهی بعنوان مثال شش اینه که بتونه اکسیژن رو وارد بدن کنه کربن دی اکسید رو از بدن خارج کنه تا یک شرایط نرمالی رو در درون بدن بوجود بیاره یکی از مواد سمی بدن آمونیاک هست که این آمونیاک از تجزیهی مواد نیتروژندار بدن مثل آمینواسیدها، نوکلیئک اسیدها بوجود میان این آمونیاک در درون بدن برده میشه به سمت کبد در کبد با کربن دیاکسید قاطی میشه و ترکیب میشه و اوره رو میسازه، اوره میزان سمیتش بشدت پایینتر از آمونیاک هست یعنی تمام اندامهای بدن دست به دست دارند میدن به هم کمک میکنند که یه حالت پایداری رو داخل بدن بوجود بیارن یکی از اون اندامها که با همدیگه کارهاشون رو مرور کردیم و میخوایم در این فصل درمورد اون بخونیم و نحوهی عملکردش رو آشنا بشیم کلیه است
در این اسلاید رفقا میخوایم در مورد داستان نماهای روبرو و پشت کلیه صحبت کنیم. یسری شکلهایی توی کتاب درسیتون هست که گول زننده هست بعنوان مثال همین شکلی که توی کتابتون وجود دارد شکل سمت راستی که نمای پشت رو داره نشون میده خیلی از دانشآموزان دقت نمیکنند چون همیشه در کتاب درسی ما وقتی شکلی رو میخواد نشون بده و درموردش صحبت بکنه نمای روبرو در موردش صحبت میکنه. یادتونه داخل فصل گوارش نمای روبروی یک شکل بدنی انسان رو کشیده بود و راست و چپ اندامهاش رو در موردش صحبت میکرد میگفتیم مثلاً این کبد راسته درسته صفرا سمت راسته درسته اینها رو داشتیم درموردش صحبت میکردیم اون نما، نمای روبرو بود این نما، نمای پشته بچهها بهش دقت کافی داشته باشید اگر در تستها برای شما آوردند مواظب باشین که با این داستان با کلمات بازی نکند، شما رو گول بزنند. آقا یه سوال چرا کلیهی راست پائینه؟ بخاطری که کبد که سمت راسته بالای اون قرار داره باید یجوری اینا در یه حالت بالانسی قرار بگیرند دیگه، وقتی بالاش سنگین هست وقتی که ابعاد این کبد در اون بالا جایگذاری شده باید یک جوری این شرایط بدن خودش رو آدابته کنه و یک حالتی باشه که بتونند همهی اندامها کنار هم در این مجموعهای که ما بهش میگیم بدن انسان قرار بگیرند؛ علت پایین بودن کلیهی راست کبدی هست که در سمت راست وجود داره و خب سایر اندامهایی که در کتاب درسی شاید ما در موردش صحبت نکرده باشیم. یه داستان دیگه هم توی این شکل مهمه بچهها از کلیه سه تا چیره که محافظت میکنه 1- بافت پیوندیه که اطراف خود کلیه است که بهش میگن کپسول کلیه. 2- استخوان که همینطور دارید میبینید این دندههای پشتمون که دندههای آزاد اسمش بود این دندهها از کلیه دارند محافظت میکنند همینطور که دارید مشاهده میکنید کلیه سمت راست بخشیش رو یکی از دندهها پوشش داده؛ دقت کنید یک دنده در حد کتاب درسیتون دارم صحبت میکنم باز نیاید بگید آقا فیزیولوژی یه چیز گفته آناتومی یه چیز گفته ببینید ما الان وظیفمون هست که در مورد کتاب درسی شما بحث کنیم این شکلی که شما دارید میبینید در سال 1401 این رو از شما توی کنکور میخوان کاری ندارند که اصل این داستان ممکنه شاید متفاوت باشه.
همانطور که گفتیم پس بخشی از کلیه راست رو یک دندهی راست پوشش داده کلیهی چپ رو دوتا دنده پوشش داده به این ماجرا بشدت دقت کنید کلیهی چپ بخشیش رو توسط دو تا دنده محافظت شده همونطور که داریم داخل شکل درسی میبینید.
این نکتهی فوقالعاده مهم رو درموردش با شما الان صحبت کردم بچهها ما گفتیم که از کلیههای ما سه قسمته که محافظت میکنه یکی چی بود یکی دندهها بودند دومی کپسول بود سومی چیه آقا؟ سومی بافت چربیای هست که در اطراف کلیهی ما قرار گرفته که هم کمک میکنه در برابر محافظت و ضربه و هم جایگاه کلیه رو در جای خودش فیکس بکنه کمک میکنه که کلیه سرجای خودش قرار بگیره. بچه ها در کلیه ما دو تا رگ داریم که همونطور که در شکل مشاهده میکنید سرخرگ رو بسمت بالا کشیده یعنی سرخرگ بالاتر از سیاهرگه، میزنای در پشت این دو تا قرار داره پس سرخرگ بالا سیاهرگ پایین میزنای هم پشت اینها قرار گرفته نمیشه بگیم پایین پایین همشون هست اگر ما نمای پشت کلیه رو میتونستیم ببنیم میدید که پشت این سرخرگ و سیاهرگ میزنای قرار گرفته
حالا بچهها ازتون سوال دارم، چه رابطهای بین نارسایی کلیوی یا افتادگی کلیه و صفرا وجود داره؟ رابطش اینه وقتی ما سنگ صفرا داریم کیسهی صفرامون هرچقدر که تولیدشده باشه داخلش که خواسته باشن ازش خارج بشن تو این مسیری که میخوان خارج بشن سنگ صفرا قرار گرفته و نمیزاره که مواد صفرا خارج بشن بچهها اگه صفرا خارج نشه مهمترین اتفاقی که میافته اینه که چربیها به مشکل میخوردند، چربیها به راحتی نمیتونستند جذب بشن به راحتی نمیتونست آنزیم لیپاد روی اونها اثر بزاره اگر که صفرا کمکش نده، خب وقتی که جذب چربی چربی به مشکل بخوره، چه اتفاقی میافته؟ در مدت زمان طولانی میتونه باعث افتادگی کلیه بشه، چربی بدن مقدارش کم بشه و افتادگی اتفاق بیفته. کاهش وزن شدید میتونه باعث بیماری افتادگی کلیه هم بشه.
سرخرگ کلیه اون بالاییه که مشخصه، فلش پاییه بهش میگن لگنچه، اون آبیه پایین چیه، (داریم ساعتگرد میریم جلو)، سیاهرگ کلیه، پایینتر میزنای، لوب یا لوب لپِ کلیه، فلش بالا انشعابی از چیه؟ سیاهرگ بالاترش سرخرگه همونطور که در بالاتر مشاهده میکنیم رفتیم وارد قسمتهایی که کلیه داره که بهش میگن بخش مرکزی و بخش قشری اون فلشی که دارید میبینید یک هرم از بخش مرکزیه بالاتر بخش قشریه و کپسول کلیه که بسیار داستان مهمی داره و کارش حفاظت از کلیه بود جنسشم هم بافت پیوندی بود.
بریم سراغ یسری نکاتی که باید از شکل برداشت کنیم. بچهها سرخرگ کلیه رو همونطور که در شکل دارید میبینید وقتی وارد کلیه میشه دو شعبه میشه؛ سیاهرگ سه شعبه میشه.
بچهها بخش قشری رو نگاه کنید، بخش مرکزی رو نگاه کنید میبینید که یه حالت نامتوازن دارند یعنی قطرشون همیشه مشخص و یکسان نیست هر چی داریم میریم به سمت رگها یعنی از بالا و پایین داریم میریم به سمت رگها میبینیم که قطر بخش قشری داره تغییر میکنه قطر بخش مرکزی هم همچنین.
بچهها بخشهای مرکزی رو بیایم بشمریم 6 تاست، گفتم بین 6 تا 8 تا میتونه باشه اما تو کتاب درسیتون اومده 6 تا بخش مرکزی کشیده.
مسیر رگها هم خیلی مهمه باید مسیر رگها رو بلد باشین یعنی وقتی اون سرخرگ آئورت از بطن چپ خارج میشه و انشعاباتش رو انجام میده که 5 تا انشعاب داشت که 2 تاش مخحصوص به خود قلب بود که کرونری بود 3تاش میرفت به سر و گردن و دست و خودش که میومد پیچ میخورد و میومد پایین و بعد در اون پایین خودش هم به شعبههای مختلفی تقسیم میشن قبل از اینکه سرخرگ آئورت دو شعبه بشه شعبههای مخصوص به کلیهاش از سرخرگ آئورت جدا میشه. سرخرگ آئورت وقتی اومده پایین، پایینتر از کلیه و بالاتر از مثانه دو شعبهی اصلی شده و سیاهرگ زیرین هم همین اتفاق افتاده این رگی که آبی رگه بهش میگن سیاهرگ زیرین قبل از اینکه شعبههای اصلی خودشون رو انجام بدن رفتند خونرسانی کردن به کلیهی سمت راست و کلیهی سمت چپ.
نکتهی چهارمی گفتم که تنها استثناء بدن در سطح کتاب درسی امسال که سرخرگ، مویرگ سرخگ داریم تویه کلیهاست مسیرش رو براتون مینویسم که متوجه بشید دارم چی میگم توی ماهی هم این داستان وجود دارد. در ماهی وقتی که ما سرخرگ شکمی رو داریم که از قلب خارج میشه میره به سمت آبشش دوبار اونجا مویرگ میشه و سرخرگ شتی یه مویرگ دیگه بوجود میاد که با همدیگه ارتباط دارند که از سرخرگ پشتی یعنی شکمی میاد مویرگ میشه تو آبشش دوباره مویرگ و سرخرگ پشتی به این مسیر میگن مسیر سرخرگ، مویرگ و سرخرگ که در انسان در کلیه این اتفاق میفته درست شد در ماهی هم این مسیر رو ما داریم سرخرگ، مویرگ و سرخرگ، سرخرگ شکمی مویرگ در آبشش و سرخرگ پشتی.
حالا مسیر رگی و بیایم توضیح بدیم. بچهها اون انشعابی که میخواد بیاد داخل کلیه چه داستانی داره سرخرگ آئورت یک انشعابی از خودش خارج میکنه بهش میگن سرخرگ کلیه، بعد از این سرخرگ کلیه جدا شد این سرخرگ تبدیل میشه به سرخرگهای بین هرمی. بعد از اون چه اتفاقی افتاده سرخرگهای کوچیکتر رو بوجود آورده همونی که داخل کتاب درسیتون داخل شکل نوشته انشعابی از سرخرگ بعد از اون چی شده رفته داخل نفرون، بعد از سرخرگ آوران که قطر بزرگتری داره نسبت به سرخرگ وابران یعنی از سرخرگ آوران میره درون گلومرول یا کلافک و بعد میشه سرخرگ وابران بعد میشه شبکهی مویرگی دو لولهای، بعد از اون سیاهرگ کوچک دوباره سیاهرگ بین هرمی انگار داره برمیگرده از کلیه خارج میشه و سیاهرگ کلیه همون که داخل شکل میبینید سه شعبه شده و بعد از اون هم بزرگ سیاهرگ زیرین این بزرگ سیاهرگ زیرین کجا میرفت؟ میرفت توی دهلیز راست ریخته میشد.
بچهها رنگ بخش قشری و رنگ بخش مرکزی رو نگاه کنید. همانطور که مشاهده میکنید باز هم در سطح کتاب درسی امسالتون بخش قشری و بخش مرکزی رنگهای متفاوتی دارند یعنی بخش قشری کمرنگتر و بخش مرکزی رنگ بسیار پررنگتری داره. دیگه اینکه ببینید یک هرمی از بخش مرکزی رو میبینید فلش کشیده براتون توی این فلش دقت کنید اون هرم رو نگاه کنید، هرم یک قاعده داره یک رأس داره؛ رأس هرم سمت لگنچه است، قاعدهی هرم بسمت بخش قشریه.
بچهها در این تصویر ما نفرون و لولهی جمع کنندهی ادرار متصل به اون رو داریم که میخوایم درموردش توضیح بدیم. اولین فلش سرخرگ آوران رو نشون میده میبینیم خونی که وارد کپسول بومن شده و دومین فلش کلافک رو کشیده و داره کلافک رو نشون میده و سرخرگ وابران، شبکهی دور لولهای متوجه میشیم از این شکل که شبکهی دور لولهای قبل از اینکه بهش خونرسانی بشه خون دو شاخه شده یکی رفته به شبکههای دور لولهای که پیش برد شبکهی دور و نزدیک رو شامل میشه و یکی دیگه از اون اومده رفته به سمت هنلهی بالا رو بین هنلهی بالارو و پایینرو سیاهرگ تشکیل شده و از کلیه خارج شده اون شکل دیگهی کتاب رو ببینید که باز اومده نفرون رو با لولهی جمعکنندهی ادرار از هم جدا کرده و منظورش این بوده که به این داستان دقت زیادی داشته باشید هیچ موقع نفرون و لولهی جمع کنندهی ادرار رو با هم یکی نگیرید اگر بهتون گفتند ابتدای نفرون چیه باید بگین کپسول بومن اگر بهتون گفتن انتهای نفرون چیه باید بگین لولهی پیچ خورده دور در مورد لولهی جمع کنندهی ادرار نباید صحبتی داشته باشید.
کلیپ نحوهی کار نفرون: با دیدن این کلیپ میتونید متوجه بشید که چه اتفاقاتی داخل کلیه میفته.
بدن انسان رو میبینید، قسمتی از کلیه رو جدا کرد. بخش قشری و مدولا و بخش مرکزیش رو میبینید.
داخل کپسول بومن چه اتفاقی میفته؟ داخل کپسول بومن شبکهی مویرگی به اسم گلومرول یا کلافک وجود داره که اطرافش سلولهای پادا یا پلوسیت قرار گرفتند که عمل ترواش از بین پاهای این پلوسیتها اتفاق میفته و خارج میشه. سرخرگ آوران قطرش بزرگتر از وابرانه. حالا این قسمت باید تراوش اتفاق بیفته بریزه داخل نفرون مسیر خودش رو طی کنه این سلولهایی که دارید میبینید سلولهای دارای میکروبیلی یا ریزپرز هستند که سلولهای لولهی پیچخوردهی نزدیکند که باعث بازجذب بیشتر مواد میشن موادی که شاید مفید باشند با عبور از ریزپرزها دوباره جذب میشند جذب خون مشن از لولهی هنله عبور میکنند مواد کم کم دارن میرن که ادرار رو تشکیل بدن میبینید که میرسن به لولهی جمعکنندهی ادرار میبینید چندین نفرون یک دونه لولهی جمع کنندهی ادرار داره یعنی چند نفرون به یک دونه لولهی جمع کنندهی ادرار متصله. Waste یعنی ذرات غیرمفید و water هم که یعنی آب. میره تا بقیهی مسیر رو طی کنه تا ادرار رو تشکیل بده یعنی میره داخل لگنچه و میزنای و مثانه که ادرار رو بوجود میاره.
نفرون و نکات مربوط به آن
www.aloomoalem.com
نفرون درکلیه چه وظیفه ای دارد؟
سوال: ابتدا و انتهای نفرون کجاست؟ ابتدا کپسول بومن و انتهای آن پیچ خورده دور است.
سوال: هنله کجاش قطوره؟ قسمت بالاییش قطوره، در صعودی قطور بلندتر هم هست.
تعداد لوله پیچ خورده دور و نزدیک در کلیه بیشتر از تعداد لوله جمع کننده هست. مثلاً در هر نفورن دو عدد لوله پیچ خورده دور و نزدیک داریم و یک جمع کننده.
ویژگیهای سرخرگ وابران
این شکلی که میبینید شکل کپسول بومن و کلافک درونشه میبینید سرخرگ وابران قطرش کمتره، سرخرگ آوران قطرش بیشتره.
نکته: به سرخرگ وابران بیشتر یاختههای خونه میرسه یعنی گلوکز و اوره و اوریک اسید نداره. سرخرگ وابران به علت اینکه قبل از اون عمل تراوش اتفاق افتاده اکثر گلوکز و اوره و اوریک اسید و موادی که داشته رفتن بیرون. آقا چیا موندن؟ سلولهای خونی، گلبول قرمز به همین علته که غلظت سرخرگ وابران خیلی بیشتره خون بهرش بالاست غلیظتره، اگر سرخرگ وابران تنگ بشه چه اتفاقی میفته؟ تراوش بیشتر اتفاق میفته و ادرار بیشتری اتفاق میفته، وابران رگیه که قبل و بعدش مویرگه یعنی سرخرگ وابران قبلش مویرگ کلافکه بعدش مویرگ دور لولهایه.
بیشترین خون بهر رو داره خونش غلیظه ولی کمترین نسبت گلوکز رو داره. چون بیشترین موادش تراوش کردند حالا بعدا باز جذب میشن.
این جایی که ما داشتیم سرخرگی که دو تا سرش مویرگه میدونین کجا رو میگم سرخرگ پشتی ماهی یه مویرگ آبششی یک مویرگ عمومی بدن سرخرگ پشتی هم جزو سرخرگیه که دو طرفش مویرگه.
سیاهرگی هم که دو تا سرش مویرگ داره سیاهرگ بابه. پس ما سه تا این حالتی داشتیم کلیه بود که وابران قبل و بعدش مویرگ بود بعد در سرخرگ پشتی ماهی بود و الان هم که دارید مشاهده میکنید در کبد که ابتدا و انتهاش مویرگه
نکاتی در مورد شبکه اول مویرگی (کلافک)
چرا پدوسیت وجود داره چرا اصلا داخل اطراف شبکه اول مویرگی وجود داره؟ بخاطر اینکه بتونه تراوش رو کنترل کنه، از همه جا تراوش اتفاق نیفته از جاهای مشخصی این ماجرا پیش بیاد و یادتون باشه پدوسیت در کپسول بومن سطح داخلی مویرگ رو گرفته و سطح خارجی کپسول بومن از سلولهای سنگفرشی یک لایه تشکیل شده.
نکته ی آخر، مویرگ، سرخرگ، مویرگ رو ما فقط در اینجا مشاهده میکنیم که در سرخرگ وابران قبلش کلافک و بعدش مویرگها دولولهایه.
میخوایم مواد دفعی نیتروژندار و میزان کربن دی اکسید رو در کلیه، اکثر ندامها و شش با هم مقایسه کنیم.
سیاهرگ چی مواد دفعی نیتروژندارش کم میزان کربن دی اکسیدش زیاد.
در اکثر اندامها سرخرگشون مواد دفعی نیتروژندارش کمه و کربن دی اکسیدشون هم کمه.
در سیاهرگ این اتفاق برعکسه.
اما در شش ما کار نداریم به مواد دفعی نیتروژندارش میدونیم که در سرخرگ میزان کربن دی اکسیدش زیاده و در سیاهرگ میزان کربن دی اکسیدش کمه. این قسمت فوقالعاده نکته برانگیز و مهمه.
www.aloomoalem.com