از زمانی که والتر دیزنی اولین انیمیشن به سبک شناخته شده امروزی (سفید برفی و هفت کوتوله) را روی پرده سینما برد، همه فهمیدند که آینده در دستان هنر نقاشی های متحرک است. انیمیشن به عنوان یکی از محبوب ترین قالب های فیلمسازی، هر ساله هزاران محصول در رده های مختلف سنی در آستین می پروراند.
صنعت انیمیشن بر خلاف سینمای رئال (با وجود غولی به نام هالیوود) همواره پذیرای رقابت های سنگین بوده است. انیمیشن های مختلف که توسط استودیو های بزرگ آمریکایی، اروپایی و حتی به تازگی آسیای شرقی تولید می شوند، برای بدست آوردن دل مخاطب گردن یکدیگر را می شکنند.
تا چند سال پیش برنده بی چون و چرای این رقابت، دیزنی بود. اما تغییرات بزرگ از آینده ما را فرا می خوانند. با اندک اطلاعاتی، می توان به دلایل زیر حدس زد که دریم ورکس، سوزنبان بعدی دنیای انیمیشن خواهد بود:
از زمانی که دیزنی اعلام کرد در تولیدات آینده اش حداقل یک شخصیت همجنس باز وجود خواهد داشت دو سال می گذرد. با وجود فیلم های "خانه جغد"، "دنیای عجیب" و "لایتیر" اکنون می دانیم دیزنی در این تصمیم خود کاملا جدی است. این سیاست های جدید مخالفت های زیادی مخصوصا از سوی کشور های مسلمان (حیاط خلوت این استودیو) برانگیخته است.
جدای از این، دیزنی دیگر قصه ای برای گفتن ندارد. دل مخاطب دیگر از دست پرنسس های آوازه خوان پر است. اساتیدی چون پیت داکتر نمی توانند به تنهایی این بار سنگین را به دوش بکشند. خبر تعطیل شدن یکی یکی پارک های دیزنی لند نشان می دهد شخصیت های کلاسیک دیزنی هم دیگر برای مردم جذاب نیستند.
دیزنی به عنوان رقیب همیشگی دریم ورکس، یک مرگ تدریجی درد آور را تجربه می کند. خالی شدن میدان برای دریم ورکس، نشانه ای است که این استودیو به زودی سلطه خود را تثبیت خواهد کرد.
دیزنی، از زمانی که از تولید انیمیشن های دو بعدی دست برداشت، خود را از ثروت عظیمی به نام نوستالژی محروم کرد. دیزنی تا کنون در استفاده از اثار نوستالژیک خود، موفقیت چندانی نداشته است.
با این حال دریم ورکس را به دنباله های برتر از فیلم اول می شناسند (شرک۲، پاندای کنگ فو کار ۲، گربه چکمه پوش: آخرین آرزو، چگونه اژدهای خود را تربیت کنید ۲ و...). دریم ورکس به اهمیت بالای نوستالژی در انتخاب های مردم واقف است و آن را به بهترین شکل مهندسی می کند.
نقطه اوج این موضوع، گربه چکمه پوش: آخرین آرزو (با یازده سال فاصله از قسمت اول) است. این فیلم به بهترین شکل ممکن میان انتظارات مخاطب (غرور همیشگی گربه، فضای اسپانیایی، درشت کردن چشمان) و ارائه محتوای جدید تعادل ایجاد می کند. یکی از دلایل موفقیت دریم ورکس در چند سال اخیر، مسلط شدن به فن مدیریت نوستالژی است.
انیمیشن سازی همانقدر که کاری هنری است از فناوری های جدید رایانه ای تاثیر می گیرد. دریم ورکس به لطف خارج بودن از تشکیلات دیزنی، با یونیورسال و سونی پیکچرز ارتباط خوبی دارد و این به او برتری تکنولوژیک می دهد.
سونی پیکچرز، سبک گرافیکی جدیدی که در "مرد عنکبوتی به درون دنیای عنکبوتی" پایه گذاری کرده را با دریم ورکس به اشتراک گذاشته است. این سبک که به نقاشی های کمیک شباهت دارد، در تقویت اکشن و ایجاد نماهای چشم نواز موثر است. "بچه بد ها" به عنوان اولین فیلم دریم ورکس با این سبک، به خوبی نشان می دهد که کارخانه ی رویا سازی اکنون یک قدم در رویا ساختن جلو تر است.
واژه امپراتور همانقدر که بار مثبت دارد، یادآور قالتاق بازی های پادشاهات خونخوار نیز هست. امپراتور صنعت انیمیشن شدن به طور مطلق خوب نخواهد بود. امپراتور شدن، یعنی بی رقیب بودن و بی رقیبی، کاهلی می آورد. دریم ورکس با "شرک برای همیشه" و "تور جهانی ترول ها" ثابت کرده همانقدر که می تواند رویا بسازد، پتانسیل گند زدن هم دارد.
به هر حال این یک پیش بینی است و ممکن است با کوچک ترین خبر جدیدی (مثلا برخورد یک شهاب سنگ به وسط ویلای ایلان ماسک) این احتمالات تغییر کند.