هسته اصلی کتاب
در این کتاب آرا بزرگترین اقتصاددانان سیاسی قرن 18 تا 20 با تأکید بر زندگی شخصی و زمانه آنها بررسی میشود. در ابتدا، نویسنده توضیح میدهد که چرا در اواخر قرن 18، پدیدهای به نام اقتصاد و اقتصاددان شکل گرفت. او میگوید دلیل شکلگرفتن این پدیده که در واقع انقلابی اجتماعی - فکری بود این است که بهجای سنت و فرمان، نفع شخصی مبنای استقرار اجتماع قرار گرفت و اقتصاددانان در واقع مسئول حل معمایی بودند: آیا نفع شخصی ضامن پایداری و بقای اجتماع است؟
سیر محتوایی
او بحث خود را با بررسی آرا آدام اسمیت آغاز میکند. نویسنده بیان میدارد اگرچه اسمیت نه اقتصاددان طرفدار بورژوازی بود و نه اقتصاد سرمایهداری را به چشم دید، ولی قوانین نظام بازار را فرموله کرد. او سپس به آرا اقتصاددانی میپردازد که خوشبینی نظام اسمیت را به بدبینی تبدیل کردند؛ ریکاردو با طرح نزاع طبقاتی و مالتوس با نظریه جمعیت. سپس به سراغ اندیشه سوسیالیستهای آرمانگرا میرود و ضمن توضیح شکست ایده تمامی آنها، شجاعتشان علیه مظالم سرمایهداری قرن 19 را تحسین کرده و بااهمیت میشمارد. نویسنده در کنار اشاره به لیبرالهایی که عنوان علم به اقتصاد سیاسی کلاسیک دادند و آن را قابل ترجمه به زبان ریاضی میدانستند، به جان استوارت میل نیز اشاره میکند که بار دیگر اخلاق و سیاست را به قلمرو اقتصاد کشاند. او سپس به منتقدین سرسخت سرمایهداری میپردازد و نظرات تورستن وبلن و کارل مارکس را میشکافد.
شاید جذابترین بخش این کتاب قسمتهای پایانی آن باشد جایی که کینز بهعنوان یک لیبرال اصلاحطلب، سرمایهداری را از بحران 1929 عبور میدهد. با اینکه سرمایهداری از بحران 1929 عبور کرد؛ اما نویسنده به نگرانیهای پیشروی سرمایهداری اشاره میکند: نگرانی از حاکمیت شرکتها، دولت غولپیکر و تغییرات فناوری. در نهایت مؤلف نظرات اندیشمندان اقتصادی نسبت به آینده سرمایهداری را دستهبندی میکند: از راستهای افراطی متمایل به اسمیت تا جبر تاریخی کارل مارکس.
این کتاب با دو عنوان به زبان فارسی ترجمه شده است: فیلسوفان دنیایی و بزرگان اقتصاد. نسخه اول کتاب در سال 1953 و آخرین ویرایش در سال 1999 منتشر شده است. این کتاب دومین کتاب پرفروش تاریخ اقتصاد (پس از «اقتصاد» ساموئلسون) است.