Amirabbas Mohammadi
Amirabbas Mohammadi
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

| فرهنگ | موسیقی | فضای مجازی |


نمی دونم فوروارد کردن با اشتراک گذاری موسیقی چه حسی به شما میده ولی برای من مثل اینه که یکی غذای مورد علاقه اش رو به زور به خورد من بده و بهم بگه ببین چه خوشمزه س! دیگه کاری نداره من احتیاج به غذا دارم یا نه؟ حساسیت و آلرژی دارم یا نه؟ میلی برای چشیدن دارم یا نه؟ اصلا دندون دارم یا نه؟

بارها پیش اومده که در شبکه های اجتماعی عضو کانالهایی شدم، حالا چه به اصرار ،چه به اجبار و چه به انتخاب خودم. در هر صورت خیلی زود سیلی از مطالب و موسیقی های بی ربط فورواردی سرایز میشن! درست مثل دهه های گذشته که آدمهایی بودن که صبح تا شب با ذوق و شوق مشغول گلچین کردن آهنگ ها، تهیه لتراست (حروف برگردان) برای برچسب ها و خلاصه تدارکات جلد مورد علاقه شون روی نوار کاست ها بودن. تفاوت اون زمان با الان اینه که به احتمال زیاد اون موقع برای دل خودشون این کارا رو انجام میدادن و ذوق داشتن؛ دیگران هم بعد از شنیدن گلچینشون درخواست می کردند که یا یه کپی داشته باشن یا مهمونی می گرفتن می گفتن فلان نوار هم با خودت بیار. خلاصه که در نهایت چند تا پسرخاله و دختر خاله به انتخاب خودشان زیر مجموعه این سلیقه قرار می گرفتن. ولی حالا داستان فرق کرده و جماعتی «بالاجبار» باید انتخاب های روزانه این «گلچینندگان» را بصورت روزانه و ساعتی تحمل کنند! این «گلچینندگان» سابق؛ زمانی که ایمیل عمومیت پیدا کرد به صورت روزانه انواع عکس، فیلم، گیف و کلیپ های چند مگابایتی را روانه اینباکس ما میکردن و اغلب باعث میشدن که ظرفیت اینباکس ما پر بشه و ایمیل های مهم برگشت بخورن! اینا واقعا همونا هستن چون من رد چند تاشونو واقعا زدم و بعد این بخش اضافه کردم!

وقتی میگم بالاجبار یعنی من انتخاب و امکان حضور در کانالی را دارم ولی کنترلی بر محتوا ندارم؛ محتوای مجازی را اعضای کانال شکل نمیدن بلکه «فرهنگ اعضای کانال» آن را شکل میدن. در واقع محتوا همان مطالبی هست که به دست ما تولید و بازنشر میشه ولی اهمیت تولید و بازنشر مطالب از سوی «اکثریت» ما جدی گرفته نمیشه؛ بی وقفه و بی شناخت این مطالب حتی بدون یک بار مطالعه و گوش کردن سمت دیگران «پرتاپ» میشه که مبادا از رالی به اشتراک گذاری عقب بمانیم! در واقع ما خودمون از محتوای ارسالی کاملا جدا میدونیم و به بیان دیگه آدمی میشم که مسئولیت رفتار خودشو به گردن نمیگیره و هر کاری که دوست داره انجام میده و یا تبدیل به یک انتشاراتی شدیم که حواسمون نیست چی چاپ می کنیم!

این بهم ریختگی و بلبشو در محتوا باعث تشدید بهم ریختگی ذهنی کاربران دیگر هم میشه و یا می تونه منعکس کننده واقعیت ذهن آشفته و ناهمگن دوستانمون هم باشه. این آشفتگی و تضاد فقط مختص فضای مجازی نیست بلکه به وضوح در معماری شهری ( فضای باز زندگی جامعه)، معماری داخلی (فضای بسته زندگی جامعه)، تلفیق و تضاد دیگاه سنتی و مدرن (شالوده رفتار فردی و اجتماعی) ،‌سرانه مطالعه ملی و به طور کلی در دیدگاه و نگرش ما به اصل زندگی کاملا مشهوده. نمی دونم فوروارد کردن با اشتراک گذاری موسیقی چه حسی به شما میده ولی برای من مثل اینه که یکی غذای مورد علاقه اش رو به زور به خورد من بده و بهم بگه ببین چه خوشمزه س! دیگه کاری نداره من احتیاج به غذا دارم یا نه؟ حساسیت و آلرژی دارم یا نه؟ میلی برای چشیدن دارم یا نه؟ اصلا دندون دارم یا نه؟

اگر من دم به دقیقه غریبه و آشنا را با موسیقی های بی مناسبت و بی ربط بدون هیچ فکری بمباران کنم بی شک نشان از بی فرهنگی من، ترس از تنهایی من و احترام نذاشتن من به فضای شخصی و سلیقه دوستان و همکارانمه. از نظر من این نوع اشتراک گذاری می تونه تجاوز به دو حریم باشه! یک به مولف؛ دو به مخاطبین خودمون! حالا خدا میدونه در روز چند تا از این لقمه های جویده نشده، بیفکر و مملو از محبت کاذب به خوردمون میدن و تا شب چه چیزهایی خواسته ناخواسته می بینیم، می شنویم و می خوونیم! بعد از یک روز شلوغ تا شب چی از ما باقی می مونه؟ چی از زندگی میفهمیم بعد از این همه دیدن و شنیدن؟ با تتمه توانمون تا سوزش نهایی چشمامون آخرین عکس ها را شتاب زده می بینیم تا مبادا ذره ای از دنیایِ «دنیای مجازی» عقب بمونیم.

دنیای امروز ما با سرعت عجیبی در حال تغییره و خیلی چیزا هم تغییر کردن ولی خیلی از ما همون آدم قدیمیای لتراست به دستیم که موندیم گوشه اتاق هنوز که هنوز داریم جلد نوار برش و می زنیم و فکر می کنیم گلچین و سلکشن ما خیلی خاص تره! غافل از اینکه دنیای امروز برای اجتناب از این اتلاف وقت ها و اعمال سلیقه های شخصی پلت فرم هایی را ارائه داده تا هر کسی بتونه بنا به سلیقه و حال و هوای خودش تو هر لحظه بین سکوت و موسیقی انتخاب کنه و در بین سبک های مختلف موسیقی بگرده و تصمیم بگیره تا بهترین را برای خودش پیدا کنه. پلت فرمهایی مثل یوتیوب، سْپوتیفای، گوگل میوزیک، آیتیونز و پلت فرمهای ایرانی این وظیفه را در دنیای امروز ما به عهده گرفتن. برای گوش کردن و دانلود کردن یک قطعه موسیقی مبلغ کمی پرداخت می کنی و هر زمان که بخوای با بهترین کیفیت همیشه در دسترسه؛ از همه مهمتر هزینه بصورت آنلاین به ناشر و مولف پرداخت میشه.

شاید بد نباشه قبل از تولید و بازنشر هر محتوایی یه چند ثانیه فک کنیم و از خودمون بپرسیم؛ چرا؟

شاید بد نباشه یه کم زندگی رو ساده تر و خلوت تر نگاه کنیم؛ حالا این سادگی می تونه شامل فضای مجازی، روابط، لباس پوشیدن، ‌چیدمان خونمون، تعارفات و احوال پرسیا و حتی نوع موسیقی که در طول روز باهاش سروکار داریم بشه.

از خودمون بپرسیم در طول شبانه روز چی داریم گوش میدیم؟ چه ارزشی داره و چه تاثیری خوبی داره رو زندگیمون میذاره؟ درباره این موضوع که چرا بهتر است گزینشی موسیقی گوش کنیم بیشتر می نویسم!




فضای مجازیموسیقیاشتراک گذاریصداشبکه اجتماعی
Interactive Sound Designer | Music Composer | http://www.amirabbas-mohammadi.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید