در یادداشت زیر، بخش کوچکی از طرز فکر مجتبی نوشته شده است.
در طرز فکر کلی مجتبی:
مهم نیست که چه کسی حرف میزند،
مهم این است که چه چیزی میگوید.
فقط و فقط حرفهای لحظهای افراد
یا مورد تایید است یا نیست.
هیچ دین و فردی برای مجتبی مقدس نیست
و به هیچ چیزی تعصب ندارد.
مجتبی اینطور فکر نمیکند که
مثلاً چون فلان شخص آدم خوبی است،
پس هر چیزی که بگوید درست است،
یا چون فلان شخص آدم بدی است،
پس هر چیزی که بگوید غلط است.
نه، مجتبی اینطور فکر نمیکند.
مجتبی به افراد امتیاز مثبت و منفی میدهد.
افراد برای مجتبی ۵۰٪ خنثی و ۵۰٪ دارای امتیاز مثبت یا منفی هستند.
مجتبی برای اینکه افراد را قضاوت نکند،
آنها را ۵۰٪ خنثی نگه میدارد
و امتیازدهی را فقط تا ۵۰٪ ادامه میدهد.
حرفهای لحظهای افراد را با امتیاز مثبت یا منفی بررسی میکند.
و چون مثلاً فردی بد است،
کلاً حرفش را رد نمیکند.
ممکن است در طول زمان،
مثبت یا منفی بودن افراد کاملاً تغییر کند.
در نهایت، تمام حرفها با تفکر مجتبی مورد تایید یا رد میشود.
مثال
شخصی به نام سارا شخصیت مثبتی دارد.
شخصی به نام تارا شخصیت منفی دارد.
سارا میگوید زمین تخت است.
تارا میگوید زمین کروی است.
مجتبی کمی فکر میکند و میگوید:
زمین احتمالاً تخت است،
اما کروی بودن آن را رد نمیکند.
طرز فکر مجتبی زیرمجموعهای از شکگرایی یا شکاکیت (Skepticism) است
(که شکگرایی یکی از مکاتب زیرمجموعه خردگرایی است).
مجتبی به آزادی فکری و عمل مشروط اعتقاد دارد.
یعنی هر فردی میتواند هر طور که میخواهد فکر و عمل کند،
تا زمانی که به فرد دیگری هیچ آسیبی وارد نشود.
مثلاً اگر ببیند فردی در حال انجام کاری اشتباه است،
تا لحظه آخر به او هشدار میدهد، اما مانع کارش نمیشود،
مگر در موارد خاص.
مجتبی کاملاً انتقادپذیر است
و خیلی تمایل دارد که اشتباهاتش را مستقیم به خودش بگویند.