نکاتی در پیوست گفتوگوی تجربه میراث
(این یادداشت ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ در کانال تلگرامی حرفراه منتشر شد)
️گروه بررسیهای راهبردی میراث شاید اولین تجربه اندیشکده شیعی بود. اندیشکدهای مردمنهاد که تلاش میکرد به مسائل اجتماعی و فرهنگی شیعیان ایران بپردازد.
اکنون تصمیم بر این شده است که میراث، بعد از انتشار گزارش بعدی خود به حالت تعلیق درآید.
️ چندی پیش با دوست بزرگوارم جناب آقای معینی درباره تجربه ۵ ساله گروه میراث گفتوگو کردیم. هدف این گفتوگو ثبت تجربه میراث برای کسانی بود که تمایل دارند برای تشیع فعالیت اندیشکدهای انجام دهند.
️ میخواستم به همراه این گفتوگو به صورت مکتوب مشاهدات و جمعبندی خودم را بنویسم ولی هنوز موفق نشدهام. با توجه به بازخوردهایی که بعد از انتشار این گفتوگو گرفتم فعلا این نکات را به اختصار مینویسم:
1. اندیشکده در شکاف دانش و قدرت فعالیت میکند. یعنی جایی که قدرتی برای سیاستگذاری و اعمال یک تصمیم برای سرنوشت جمعی وجود دارد ولی دسترسی به دانش لازم و سیاست مناسب نیست.
بر اساس تجربه میراث به نظر میرسد نهادهای دینی مستقل در ایران تمایل و یا توان ورود به این عرصه را ندارند. گویی خود را متکفل امر اجتماعی نمیدانند و محدود به شعائر و مناسک شدند آن هم به روش خودشان.
2. اگر به ابتدای میراث برگردم حتما بیشتر به کانونهای قدرت دینی نزدیک خواهم شد. میبایست در تعامل مستقیم، نیازهای آنها را دقیقتر شناخت و همچنین برای تحقق سیاستهای پیشنهادی به صورت مستقیم مذاکره کرد.
هدف اندیشکده تغییر سیاست است و این که مثل پژوهشکده تولید دانش و ادبیات کند برایش کافی نیست.
3. اندیشکده در حالت عادی باید بر نیازهای سیاستگذار تمرکز کند. یعنی ببیند در چه اموری سیاستگذار میخواهد تصمیم بگیرد و نیاز به حمایت کارشناسی دارد.
میراث در ابتدا میگفت نهاد دین در ایران به مسائل اجتماعی و فرهنگی توجه نمیکند و آن را مسئله خود نمیداند لذا من میخواهم روی این موضوع کار کنم. این که میراث موضوعی را که برای سیاستگذار مسئله نیست انتخاب کرد یعنی مسیر بسیار دشواری انتخاب شده بود.
اگر میراث اندیشکدهای متمرکز بر شعائر و یا مواجهه با ادیان و فرق بود احتمالا بیشتر محل رجوع نهاد دین قرار میگرفت.
4. یکی از ابزارهای مهمی که یک اندیشکده در ایران باید به آن توجه کند رسانه است. متاسفانه بسیاری از سیاستگذاران ما چه در لایه حاکمیت و چه در نهاد دین عادت به خواندن گزارش و مواجهه حرفهای با مسائل ندارند لذا با ابزار رسانه باید جلب توجه و ایجاد فشار نمود. رسانه به شکلی ایجاد قدرت میکند.
5. ابزار دیگر خلق قدرت برای اندیشکده، ایجاد ائتلاف است. میبایست با کنشگرانی که با رویکرد و سیاستهای پیشنهادی شما همراه هستند ارتباط بگیرید و در جهت تحقق سیاستهای مطلوب ائتلاف کنید.
6. فعالیت اندیشکدهای نیاز به دانش خاص دارد. اندیشکده با تعریف معاصر آن در دنیا حدود یک قرن عمر دارد و در کشور ما بسیار نوپاست. بنابر این، منابع، اساتید و در کل دانش انباشته مناسبی در ایران موجود نیست. برای فهم ماهیت و روش اندیشکده باید زمان قابل توجهی اختصاص داد و تلاش نمود.
یکی از چالشهای این عرصه حضور برخی اساتید و پژوهشگران دانشگاهی ناآشنا با این عرصه در جایگاه مشورت به اندیشکده است. اساتیدی که تمایز روشی اندیشکده و پژوهشکده برای ایشان روشن نیست و در مشورتهای خود آدرس غلط میدهند.
7. اندیشکده پژوهشکده نیست. چون دانشگاه نتوانست به صورت مستقیم نیاز سیاستگذار را برطرف کند ماهیتی در بین دانشگاه و دستگاه سیاسی ایجاد شد.
هدف دانشگاه حرکت در مرزهای دانش و تولید علم است و به خاطر همین بر روی موضوعات خاص و ریز هم کار میکند و سوگیری ارزشی نباید داشته باشد.
اما هدف اندیشکده ارائه پیشنهاد سیاستی و ایجاد تغییر است. برای همین فهم عمیق محدودیتها و نیازهای مخاطب برای اندیشکده بسیار مهم است و چون سراغ تجویز میرود حتما مبانی ارزشی و سوگیری مشخصی دارد.
اینها نمونهای از تفاوتهای کار دانشگاهی و کار اندیشکدهای است.
️ با توجه به آنچه در این مدت یافتم تشیع برای مواجهه با چالشهای پیچیده معاصر بیش از پیش به اندیشکده نیاز دارد. اندیشکدههایی که با رویکردهای ارزشی متفاوت به موضوعات مورد نیاز نهاد دین بپردازند.
شاید مهمترین مسئولیت برای تحقق این مهم بر دوش خیرین دوراندیش باشد و مهمترین چالش نیز جذب و حفظ منابع انسانی حرفهای برای این کار.
امیدوارم شاهد نسل جدیدی از فعالان مذهبی و اندیشکدههای شیعی باشیم تا این امانت الهی و تاریخی را به دست آیندگان برسانند؛ ان شاء الله.
لینک مشاهده گفتوگوی تجربه میراث:
https://www.aparat.com/v/dsffc1h