(این یادداشت در ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ در کانال تلگرامی حرفراه منتشر شد.)
️ چرا در مسئله حجاب درب بر همان پاشنه میچرخد؟
یکی از دلایل آن، بودن مسئله حجاب در وضعیت انقلابی است. کسی که انقلاب میکند میخواهد فلک را سقف بشکافد و طرحی نو دراندازد. در این شرایط میخواهد دنیا را مطابق آرمانهای خود تغییر دهد و بیشتر به "آنچه باید" باشد توجه میکند و نه "آنچه میشود" باشد. یعنی تمرکز بر مطلوب آرمانی است نه مقدور آرمانی!
در مقابل، جریان اصلاحات بیشتر توجه خود را به مقدورات میدهد که گر مراد نیابند به قدر وسع بکوشند.
️ بخشی از سیاستگذرایها در ایران سالهاست که در وضعیت انقلابی است. یعنی فارغ از این که فلان سیاست مقدور است یا نه ولی باید محقق شود!
بارها هم اگر آزموده شود و شکست بخورد میگویند: در مسیر تحقق آرمان، ما کوتاهی کردیم و دوباره آزموده را با شدت بیشتر میآزمایند. شکست برای آنها به معنی شکست در اراده، توان و یا انتخاب مجری اشتباه است نه شکست سیاست.
️ از این منظر اگر به مسئله حجاب نگاه کنید، از دید آنها پوشش زنان باید مطابق آرمان آنها باشد، اگر نباشد چند رویکرد را در پیش میگیرند:
انکار ناکارآمدی سیاست:
شرایط امروز نتیجه کوتاهی دیروز است نه سیاست اشتباه.
جهاد بیشتر:
تلاش میکنند با هزینه بیشتر، پوشش زنان مطابق نظر آنها شود.
انکار استقلال دگراندیشان:
ریشه این مشکل تماما در اراده دشمن است نه تغییر نظر شهروندان.
خدشه در وجود دیگری:
زنانی که حجاب ندارند را به رسمیت نمیشناسند. مثلا میگویند: آنها متوجه نیستند، اقلیت هستند و ...
️ نکته بنده ناظر به مورد سوم و چهارم است. طی چند سالی که در گروه میراث پرونده حجاب را داشتیم، بعد از مذاکره با افراد و نهادهای مختلف میدیدیم آنچه میخواهیم، کامل به کرسی نمینشیند!
به نظرم یکی از نکات مهمی که نتیجه دلخواه ما دست نمیداد این بود که ما زنان بدون حجاب را به رسمیت شناخته بودیم ولی مخاطب ما اصلا آنها را به رسمیت نمیشناخت؛ در نتیجه نوع نگاه ما به مسئله و راهکارهای مطلوب متفاوت بود.
️ منظورم از این که به رسمیت شناختیم این است که پذیرفتیم بخشی از زنان جامعه ایران تصمیم گرفتند نوع دیگری از پوشش را استفاده کنند فارغ از این که مطلوب ما هست یا خیر.
وقتی به رسمیت نشناسید میروید سراغ انکار، طرد و سرکوب ولی وقتی به رسمیت بشناسید نوع متفاوتی به حل مسئله فکر میکنید. تازه اینجا گفتوگو با دیگری میتواند آغاز شود.
به رسمیت شناختن الزاما به معنی مشروعیت کامل بخشیدن و سکوت کردن نیست بلکه به معنی استفاده از راههای دیگر برای حل مسئله است.
️ البته موضوع "به رسمیت شناختن" صرفا به جریان انقلابی محدود نمیشود و برخی جریانهای مذهبی سنتی نیز درگیر این مسئله هستند.
شاید به نظر آنها چون به رسمیت شناختن نوعی مشروعیت بخشی دارد، نمیخواهند به جریانهای خارج از چهارچوب خودشان مشروعیت بدهند ولی با پاک کردن صورت مسئله گره کورتر میشود.
️ این مسئله احتمالا در سالهای آتی در موضوعاتی مثل همجنسگرایی و همباشی هم روی خواهد داد.
چالش اصلی پیش روی جریان انقلابی و مذهبی سنتی، بیش از آن که مربوط به افزایش بیحجابی، همجنسگرایی و همباشی باشد مربوط به روش به رسمیت شناختن آنها در جهان معاصر است.
پذیرش این که تعدادی ایرانی یا شیعه ایرانی بر خلاف چهارچوبهای سنتی زندگی میکنند و این انتخاب آگاهانه آنهاست؛ چه موافق آنها باشیم و چه مخالف.
️ اگر میخواهیم در وضعیت انقلابی به راهحل مسئله حجاب فکر کنیم به نظرم یکی از نقاط تمرکز را باید بر این سوال بگذاریم:
برای به رسمیت شناختن افراد فاقد حجاب توسط حکومت چه باید کرد؟
ممکن است بگویید راهی نیست، سیاهی در پیش است و ... ولی ایران ما ارزش آن را دارد که بارها و بارها به حل مسائل دشوار فکر کنیم.