این روش ها به منظور جبران نقائصی هستند. که باعث اختلال بلع در بیمار شده اند. و با استفاده از این روش ها بدون این که فیزیولوژی بلع تغییر کند علائم اختلال بلع مانند آسپیراسیون و یا باقی ماندن مواد غذایی در مسیر بلع حذف می شوند. از این رو به این روش ها ، روش های ” علامت درمانی ” هم گفته می شود.
بهتر است در هنگام اجرای برنامه درمانی ابتدا این روش ها برای بیمار به کار روند. زیرا اولا یادگیری آنها برای بیمار آسان است.
ثانیا تا حد زیادی تحت کنترل درمانگر یا مراقب بیمار که تمرینات را انجام می دهند هستند.
ثالثا برای همه سنین و با هر سطح شناختی قابلیت اجرا دارند.
که روش های سوم و چهارم به عنوان یک روش تحت عنوان روش تغییر رژیم غذایی استفاده می شوند.
از آنجا که اندام های درگیر در فرآیند بلع ، مانند دهان ، حلق ، حنجره و قسمت گردنی مری در ناحیه سر و گردن قرار دارند.
بنابراین وضعیت قرارگیری این اندام ها و راستای قرار گرفتن آنها نسبت به تنه در وضعیت غذا خوردن و بلعیدن فرد تاثیرگذار خواهد بود. انسان در هر وضعیتی مانند نشسته یا خوابیده قادر به خوردن و بلعیدن است. اما وضعیت مناسب برای خوردن و بلعیدن در افراد طبیعی بدین صورت است که در وضعیت نشسته ، لگن و تنه در یک راستا قرار بگیرند. و مفاصل لگن ( هیپ ) و همچنین زانو در وضعیت خم شدن و 90 درجه ای قرار بگیرند و سر و گردن نیز نسبت به شانه طوری قرار بگیرند که گردن کاملا کشیده باشد و سر کمی در وضعیت خم شدن به جلو ، طوری باشد که چانه به جناغ نزدیک شود.
اما همانطور که گفته شد این وضعیت برای افراد طبیعی مناسب است. ولی اگر فرد به هر دلیلی مبتلا به اختلال بلع باشد. با تغییر در این وضعیت می توان نقصی که باعث مشکل او شده است را جبران نمود. و علائم اختلال بلع مانند آسپیراسیون یا باقی ماندن غذا در حفره های دهان و حلق را بر طرف نمود.
همانطور که تحقیقات گوناگون نشان داده اند با تغییر در وضعیت سر یا بدن هنگام بلعیدن می توان 75 تا 80 درصد مشکل آسپیراسیون ناشی از ورود مواد غذایی به مسیر هوایی را برطرف نمود.
لانگمن ( 1995 ) هم مطرح نموده است که به دلیل یادگیری آسان روش های وضعیتی ، بهتر است این روش ها در هنگام طراحی برنامه درمانی به عنوان اولین روش مورد استفاده قرار گیرند. این روش ها برای کودکان و بیماران دارای مشکلات شناختی و زبانی قابل استفاده هستند.
اما برای بیماران دارای مشکلات شدید در حرکات سر و گردن کاربردی ندارند. روش های وضعیتی از طریق تغییر در مسیر جریان غذا ، تغییر ابعاد حلق به صورت سیستماتیک و تغییر درون داده های حسی نواحی دهان و حلق باعث حذف آسپیراسیون و همچنین حذف باقی ماندن غذا در حفره های دهان و حلق بعد از بلع می شوند.
درمانگر باید برای هر بیمار با توجه به شرایط فیزیولوژیک و آناتومیک او یک یا دو روش را به صورت آزمایشی به کار ببرد. و نتیجه آن را به طور مستقیم ، از طریق کاهش آسپیراسیون و یا غیر مستقیم توسط ویدیوفلوروسکوپی مشاهده کند. و اگر روش مناسب بود آن را برای بیمار به کار ببرد.
این تکنیک به طور اختصاصی برای سه گروه از بیماران کاربرد دارد.
در این تکنیک از بیمار خواسته می شود هنگام بلع لقمه غذا، سر خود را به سمت پایین بیاورد به طوری که چانه نیز به پایین بیاید. و به سینه نزدیک شود. با این کار زبان به جلو می آید. و اپیگلوت نیز کمی به عقب فشرده می شود. و بنابراین فضای والکولا بازتر می شود. و اپیگلوت نیز که در حالت معلق تری نسبت به دهانه راه هوایی قرار گرفته. این دهانه را تنگ تر میکند. و احتمال ورود غذا به مسیر هوایی کمتر می شود.
در بعضی متون نیز ذکر شده چون فضای والکولا بازتر و حجم غذایی بیشتری به آن وارد می شود. بنابراین حجم بیشتر غذا قدرت تحریکی بیشتری دارد. و تاخیر رفلکس بلعی را از طریق درون داده های حسی به مراکز بلعی جبران می کند.
این تکنیک به طور اختصاصی برای بیمارانی به کار می رود که در انتقال لقمه غذا به عقب دهان و ناحیه حلق دهانی به علت ضعف عضلات زبان یا برداشتن قسمتی از زبان به علت سرطان زبان مشکل دارند. درذ این تکنیک همانطور که از نام آن بر می آید از بیمار خواسته می شود وقتی لقمه غذا در دهانش قرار گرفت و خواست آن را ببلعد سرش را به عقب ببرد. که در اثر به عقب رفتن سر لقمه نیز در اثر نیروی جاذبه به سمت عقب زبان کشیده می شود. و سپس مراحل بعدی بلع به طور طبیعی انجام می شود.
معمولا وقتی سر به یک سمت می چرخد سینوس پریفورم در همان سمت بسته می شود. بنابراین در بیمارانی که ضعف یا فلج یک طرفه حلق دارند. و یا بیمارانی که فلج یک طرفه حنجره دارند. و یا نیمی از حنجره آنها برداشته شده است.
و غذا هنگام بلع در سمتی که دچار ضایعه است باقی می ماند. از بیمار خواسته می شود هنگام بلع مواد غذایی سر خود را به سمت ضایعه بچرخاند. و به این ترتیب غذا به علت فشار خارجی ایجاد شده به سمت سالم هدایت می شود و به پایین می رود.
همچنین با این روش به چین های صوتی همان طرف که بیمار سرش را چرخانده یک فشار خارجی وارد می شود. و بنابراین تارهای صوتی سمتی که ضایعه دیده به خط وسط نزدیک می شود. و خطر آسپیراسیون نیز کمتر می شود.
این تکنیک به طور اختصاصی برای بیمارانی به کار می رود که دچار ضعف در یک طرف حلق و دهان هستند. و بنابراین غذا در طرف ضعیف باقی می ماند. در این تکنیک از بیمار خواسته می شود. در هنگام بلع سر خود را به سمت سالم و قوی تر کج کند. به طوری که گوش همان سمت قوی به شانه همان سمت نزدیک شود. و بنابراین با این کار غذایی که در سمت ضعیق باقی مانده بود در اثر جاذبه به سمت قوی تر کشیده می شود. و بیمار عمل بلع را انجام می دهد.
در گروهی از بیماران بعد از عمل بلع معمولا مقداری از مواد غذایی بلعیده شده در دیواره های حلقشان باقی می ماند. و بنابراین وقتی بعد از بلع عمل دم انجام می دهند. این مواد غذایی باقی مانده به علت نیروی جاذبه زمین همراه هوا وارد مسیر هوایی شده و دچار آسپیراسیون می شوند. علت این مشکل معمولا ضعف عضلات حلق و کاهش انقباضات ایت عضلات برای راندن مواد غذایی به پایین است.
وقتی از بیمار خواسته می شود. که هنگام بلع مواد غذایی به پشت دراز بکشد و یا به یک سمت دراز بکشد و غذا بخورد اثر این نیروی جاذبه که باعث می شود مواد غذایی باقی مانده در دیواره های حلق بعد از بلع وارد راه هوایی شوند. حذف شده و بیمار با چند بلع متوالی و موفق می تواند این مواد غذایی باقی مانده را بعد از غذا خوردن از دیواره های حلق پاک کند. و ببلعد.
و بنابراین خطر آسپیراسیون کمتر می شود. و با قوی شدن عضلات حلق به تدریج می توان بیمار را به حالت عمودی و طبیعی تر نزدیک کرد.
در برخی بیماران مبتلا به اختلال بلع ، به علت اختلال در عملکرد دریچه انگشتری حلقی ، بیمار نمی تواند عمل بلع را به راحتی انجام دهد. و بنابراین مواد غذایی در سینوس پریفورم باقی مانده و بیمار دچار آسپیراسیون می شود. با استفاده از تکنیک چرخاندن سر به یک طرف هنگام بلع غضروف انگشتری از دیواره خلفی حلق دور شده و فشار کمتری به اسفنگتر انگشتری – حلقی وارد شده. و بیمار عمل بلع را به راحتی انجام می دهد.
این تکنیک برای بیمارانی به کار می رود که در بستن ورودی مسیر هوایی توسط اپیگلوت مشکل دارند. و همچنین تارهای صوتی آنها نیز به خوبی نمی تواند مسیر هوایی شان را ببندد. و بنابراین هنگام بلع مواد غذایی دچار آسپیراسیون می شوند.
در این تکنیک از بیمار خواسته می شود هنگام بلعیدن ابتدا سرش را به پایین بیاورد . که با انجام این کار اپیگلوت به عقب می رود. و در وضعیت حمایتی بیشتری قرار می گیرد . و سپس با چرخاندن سر به سمت ضایعه و ایجاد فشار خارجی به تارها و آمدن آنها به خط وسط تا حدودی این مشکل آنها یعنی بسته شدن حنجره نیز جبران می شود.
ارزیابی تغذیه ای کودک ، بلعیدن
با ما همراه باشید عزیزان دل