حس عمقی به اطلاعات حسی باز می گردد که در مورد حرکت و یا وضعیت بدنی مان اطلاعات می دهد. این حس اطلاعاتی را فراهم می سازد که در یکپارچه کردن حس های تعادل و لامسه کمک بسیار می نماید. گیرنده های حس عمقی در عضلات ، مفاصل ، لیگامان ها ، تاندون ها و بافت های ارتباطی دیگر حضور دارند. محرک این گیرنده ها گرانش زمین و حرکت است.
حس عمقی یا حس وضعیت ، پیام هایی درمورد اینکه کدام عضلات در حال انقباض یا انبساط هستند. و اینکه چطور مفاصل باز و بسته می شوند ارائه می دهند. حتی زمانی که ما در حالت بی حرکت قرار داریم گرانش زمین این گیرنده ها را تحریک می کند تا پیام های حس عمقی را به مغز ما انتقال دهد. همه این موارد در حالت ناخودآگاه اتفاق می افتد.
از آنجایی که این حواس بسیار در هم پیچیده و مرتبط اند ، متخصصان گاهی از اصطلاحاتی مانند ” حس لامسه _ عمقی ” یا ” حس تعادل _ عمقی ” نام می برند.
حس لامسه _ عمقی یا به عبارت دیگر ” سوماتوسنسوری ” به ادراک حواس لامسه و وضعیت بدن می پردازند. این ادراک برای پرتاب یک توپ یا بالا رفتن از پله ها ضرورت دارد. در واقع عملکرد حس عمقی ، باعث افزایش آگاهی از بدن می شود. و به شدت با کنترل حرکتی و برنامه ریزی حرکتی مرتبط است.
حس عمقی به ما کمک می کند که بیان بدنی مناسبی داشته باشیم. یعنی بتوانیم اعضای بدن خود را به شکل موثر و با صرف انرژی اندک به حرکت در آوریم. این قابلیت به ما اجازه می دهد به نرمی قدم برداریم . به سرعت بدویم ، از پله ها بالا رویم . چمدان خود را حمل کنیم ، بنشینیم ، بایستیم ، اندام های خود را کشش دهیم و دراز بکشیم.
این توانایی به ما امنیت احساسی و عاطفی می دهد. زیرا اکنون به بدن خود اطمینان داریم و احساس امنیت و آرامش می کنیم.
حس عمقی حس ناهشیار حرکت بدن است. مانند زمانی که به شکل ناخودآگاه در حالت نشسته روی صندلی ، بدن خود را در حالت قائم نگه می داریم.
اختلال عملکرد در حس عمقی ، پردازش ناکارآمد از احساسات به دست آمده از طریق عضلات ، مفاصل ، تاندون و بافت همبند است.
اختلال عملکرد حس عمقی معمولا با مشکلات سیستم های لمسی یا وستیبولار همراه است. در حالی که برای یک فرد ممکن است فقط مشکلات تعادلی و یا لمسی وجود داشته باشد. اما وجود تنها اختلال در عملکرد حس عمقی به تنهایی متداول نیست.
این فرد درک اشتباهی از وضعیت و موقعیت بدن خود دارد. از آنجایی که او نمی تواند کنترل و نظارت بر حرکات درشت و حرکات ظریف خود را انجام دهد. برنامه ریزی حرکتی ، بسیار چالش برانگیز است. او ممکن است ناامید و دست و پا چلفتی به نظر برسد. او ممکن است به همه چیز دست بزند یا هنگام راه رفتن در خیابان ، ورود به داخل یا خارج از وان و غیره سردرگم به نظر برسد.
دست کاری اشیاء ممکن است برایش دشوار باشد. او ممکن است بر روی اشیاء فشار بیش از حد زیاد و یا بیش از حد کمی اعمال کند. این تلاش در نوشتن و مرتب کردن وسایل و باز و بسته کردن انواع درب ها و … به چشم می آید.
او ممکن است در زمان مصرف مایعات آنها را بریزد و یا دست کم در حمل و جابه جایی اشیاء سنگین مانند سطل آب یا در اشیاء سبک وزن مانند چنگال و کمربند دچار مشکل گردد. او همچنین ممکن است با بلند کردن و نگه داشتن اشیاء در وزن های مختلف مشکل داشته باشد.
به علت آگاهی ضعیف بدن ، فرد باید از چشمانش استفاده کند تا ببیند فعالیت های حرکتی او چگونه انجام می شود. وظایف عادی مانند حرکت کردن بدن خود جهت لباس پوشیدن ، پوشیدن یک ژاکت ، بستن دکمه پیراهن یا خارج شدن از تخت در تاریکی ، بدون کمک چشم ، دشوار می شود.
مگر اینکه فرد بتواند هر حرکت را تماشا کند. همچنین ممکن است نتواند حرکت یک طرفه بدن خود را با حرکت مشابه در طرف دیگر مطابقت دهد.
در هنگام حرکت در فضا ممکن است فرد دچار ترسی شدید شود.
زیرا او دارای ثبات وضعیتی مناسبی نیست. از انجا که هر جنبش جدید و هر موقعیت جدید او را دچار وحشت می کند. وی از لحاظ احساسی ناایمن است.
یکپارچگی و اختلال یکپارچگی حسی