هر فرد برای اینکه بتواند گفتار مناسب و درستی داشته باشد باید از طریق حس شنوایی گفتار خود را کنترل و تنظیم نماید . یا به عبارت دیگر به الگوهای صوتی که خود تولید می کند توجه نماید تا از صحت آنها مطمئن گردد. از این رو اگر فردی دچار آسیب شنوایی باشد علاوه بر اینکه ممکن است در تولید گفتار مشکلاتی داشته باشد. در کنترل و تنظیم آن نیز دچار مشکل خواهد بود. توسعه گفتار و زبان یکی از اهداف ثانویه تربیت شنوایی محسوب می شود. بدین معنی که تربیت شنوایی یک کودک مقدمه ای برای توسعه گفتار او نیز هست. زیرا کودک باید در ابتدا آنچه را که می شنود درک کند و سپس آنرا تکرار نماید.
چنانچه مربی در هنگام تربیت شنوایی برخی نکات را رعایت کند، گفتار کودک توسعه بیشتری خواهد یافت که هدف از این مبحث نیز ارائه همان نکات و تکنیک های آموزشی است.
در تمامی بازی ها و فعالیت های آموزشی و هرجا که سخن از گفتار بیاید، گوینده باید در هنگام ادای اصوات گفتاری لبهای خود را بپوشاند. این اصل یکی از مهمترین اصول توسعه گفتار در کودکان دچار آسیب شنوایی است که حتما باید رعایت شود.
علت این است که این گونه کودکان در محیط آموزشی از مواردی همچون لب خوانی و حس کردن ارتعاشات برای درک گفتار دیگران استفاده می کنند. اگر از آنها خواسته شود که همان پیام گفتاری را تولید کنند. چون علاوه بر شنیدن صدای تولید شده آنها توانسته اند که تولید صدا را با حس لامسه و همچنیین حس بینایی خود نیز دریافت کنند. تقلید صدای تولید شده برای آنها ساده تر خواهد بود زیرا نحوه تولید را به خوبی دریافت کرده اند. اما اگر در موفقیت های خارج از محیط آموزشی از کودک بخواهیم یک صدا را تقلید کند. چون تنها می تواند از حس شنوایی خود کمک بگیرد و نتیجتا از نحوه تولید آن نمی توان اطلاعات کاملی به دست آورد. بنابراین نمی تواند به خوبی آن را تقلید کند.
زیرا باعث می شود که محیط آموزشی با محیط خارج از ان تشابه بیشتری پیدا کند. بنابراین فراموش نکنید که در طول آموزش حتی الامکان باید در تمامی موقعیت های تولید اصوات گفتاری دهان خود را بپوشانید.
به طور کلی افرادی که دارای شنوایی طبیعی هستند برای تولید گفتار و تنظیم آن بر حس شنوایی خود تکیه می کنند. و بینایی و لامسه آنها یا نقش اندکی را برعهده داشته و یا از این روند حذف می شوند. حال اگر کودک دچار نقص شنوایی نیز بخواهد گفتار خود را از طریق حس شنوایی خود کنترل کند، باید اساس این عمل یعنی پس خوران و بازگشت اصوات گفتاری از طریق حس شنوایی را در خود بهبود ببخشند. ویا به عبارت دیگر کودک باید این توانایی ها را کسب کند. که به وسیله حس شنوایی، گفتار خود را به خوبی شنیده و اصطلاحات لازم را در آن اعمال کند. و این عمل تنها زمانی صورت می گیرد که تربیت شنوایی کودک تا حد زیادی پیشرفت کرده باشد.
در درجه اول باید گفت که عامل بسیاری از خطا ها و اشتباهات تلفظی کودکان دچار نقص شنوایی عدم درک و یا درک ناقص صامت ها و مصوت ها می باشد. تجربیات نشان داده است که این دسته از کودکان معمولا در تلفظ حروفی اشکال دارند که قادر به کشف آنها نیستند. و یا قادر نیستند آنها را به صورت واضح و مشخص از یکدیگر تمایز داده، شناسایی کنند. و این امر اهمیت و نقش بالای مراحل کشف، تمارز و شناسایی را در توصعه گفتار مشخص می کند.
دسته دیگر خطا های گفتاری این کودکان ، خطاهای مربوط به عدم درک الگوهای شدتی اصوات می باشد. این گونه خطا ها بیشتر در آهنگ گفتار، محل بروز تکیه های گفتاری، تعداد سیلاب ها و مدت زمان ارائه جملات صورت می گیرد. یکی از علل این خطاها این است که کودک هنوز نتوانسته است الگوهای شدتی مربوط به گفتار را دریافت و درک کند. به طور کلی این کودکان قادر نیستند که در هنگام تولید گفتار بین بیان یک سیلاب با تکیه و بدون تکیه تفاوت بگذارند. و یا در جاهای مناسب مکس کنند و یا اینکه حالاتی نظیر حالت تعجب و یا سوال را در جملات ایجاد نمایند. البته باید یاداور شویم که برخی از این خطاهای گفتاری ناشی از عدم کنترل مناسب کودک بر روی تنفس او نیز می باشد.
برای اینکه این خطاها برطرف شوند، باید مفهوم بلند بودن و ضعیف بودن اصوات را به کودک اموخت.
مربی باید سعی کند که کودک مفهوم قوی بودن و ضعیف بودن اصوات را به بهترین نحو ممکن درک کند.
برای توسعه گفتار کودک مربی باید در آغازبا همکاری متخصصان گفتاردرمان لیستی از مشکلاتی که کودک در هنگام تولید گفتار با آنها مواجه می شود تهیه کند. علاوه برآن باید ارزیابی دقیقی نیز از میزان توانایی کودک در درک گفتار به عمل آورد.
هنگامی که کودک یک عبارت و یا پیام گفتاری را به طور نامناسب تولید می کند. به منظور تصحیح آن مربی باید در آغاز دهان خود را پوشانده و چندین بار پیام گفتاری را تکرار کند. این امر به این علت است که کودک باید در درجه اول برای تصحیح گفتار تلاش خود را بنماید. و در مراحل بعد مربی باید به کودک اجازه لب خوانی نیز بدهد. در این حالت مربی می تواند اصوات گفتاری را به صورت اقرارآمیز نیز بیان کند.
مربی باید دائما کودک را تشویق کند که الگوهای گفتاری ارائه شده را تقلید کند تا در نهایت وی بیاموزد. که باید از طریق حس شنوایی خود و پس خوران شنوایی، گفتار خود را کنترل کند.
مربی باید در آغاز توانایی های درکی و توانایی های تولید گفتار کودک و مواردی که کودک هم در درک انها و هم در تلفظ و تولید آنها مشکل دارد را مشخص کند.
به این منظور او باید از کودک بخواهد که در موقعیت های مختلف صحبت کند. سپس در گام بعدی باید حتی الامکان اشتباهات و خطا های گفتاری کودک را از طریق ارائه مجدد اصوات برطرف کند. در این حالت نباید به کودک اجازه لبخوانی داده شود. حال اگر کودک نتوانست گفتار خود را تصحیح کند ، مربی باید به وی اجازه دهد که حرکات مربوط به تولید گفتار را نیز ببیند. تا کودک الگوهای حرکتی مربوط به گفتار را نیز مشاهده کند. اگر بازهم کودک نتوانست که اشکال خود را برطرف کند مربی می تواند گفتار را به صورت اقرار آمیز بیان کند. تا کودک بتواند گفتار را راحت تر دریافت کند.
در تمامی این مراحل باید سعی کرد که کودک تا حدامکان از گفتار و کلام خود استفاده کند. اگرچه که ممکن است این گفتار نامفهوم باشد.
تصحیح گفتار و تلفظ صحیح اصوات گفتاری خود امر پیچیده ای است. که باید توسط فرد گفتار درمان انجام گیرد. و نکاتی که ذکر شده تنها برخی از اصول کلی این امر محسوب می شود.
ضمنا متذکر می شویم که اصلاح تلفظ کودک باید با دقت فراوان انجام گیرد. زیرا بی دقتی در این امر نه تنها کمکی به کودک نمی کند. بلکه گاهی باعث می شود که کودک اندک توانایی تلفظ اصوات را که داراست نیز از دست بدهد.