ویرگول
ورودثبت نام
امیر محمد بهامیر
امیر محمد بهامیر
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

نقد و بررسی انیمیشن آخرین داستان

دنیای انیمیشن امروز دیگر شبیه به چند دهه گذشته نیست. سلایق متنوع و همین طور ایده های خلاقانه به قدری به وفور یافت می شوند که حد و مرزی ندارند. امروز بازارهای جهانی انیمیشن در اختیار معدود کشورهای خاصی است که جریان تولید انیمیشن در جهان را در دست خود گرفته اند. ایران صاحب قدیمی ترین انیمیشن جهان است. افتخاری که همیشه به آن می نازیم و خوشحالیم که در شهر سوخته ما، اولین انیمیشن جهان ساخته شده است.

اما چرا باید وضعیت امروز صاحب قدیمی ترین انیمیشن جهان این باشد که نامزد شدن یک انیمیشن ایرانی در اسکار برایمان باور نکردنی شود.مثل والیبال که یک زمانی آرزوی بردن ژاپنی ها را داشتیم و امروز که ژاپنی ها را دیگر در حد خود نمی دانیم. چرا در ایران با وجود این همه استعداد و ادبیات غنی باید آرزویمان این باشد که یک روز نامزد اسکار شویم. در حالی که نامزد اسکار شدن باید برایمان عادی باشد. ما همیشه در عرصه انیمیشن های کوتاه صاحب سبک و نام هستیم. مگر می شود فستیوال جهانی برای انیمیشن کوتاه باشد و نام ایرانی ها جزو برندگانش نباشد. پس این نشان می دهد ما می توانیم اما چرا این می توانیم عملی نشده است خدا داند.

اخرین داستان انیمیشن تازه ای در بین تمامی آثار انیمیشنی ماست. هرچند که تولیدات انیمیشنی این قدر کم هستند که آخرین داستان چه بخواهد و چه نخواهد نامش سر زبان ها می افتد. این انیمیشن از تکنیک انیمیشن دو بعدی استفاده می کند. تکنیکی که ژاپنی ها استاد استفاده از آن هستند و حتی کار را به جایی برده اند که اگر ما نماینده اسکارمان فیلم مستند است آنها نماینده اسکارشان را انیمیشن قرار داده اند.تکنیک دو بعدی ظرفیت بالایی برای ساخت انواع ایده های داستانی دارد. کما این که ما تجربه ساخت انیمیشن هایی مثل خداوند لک لک ها را دوست دارد را با این تکنیک داشته ایم. تجربه ای که نشان می دهد مخاطب ایرانی علاقه خوبی به این تکنیک دارد. البته نشان دادن انیمیشن های ژاپنی که همه ما آن ها را حداقل یکبار دیده ایم نیز بی تاثیر در شکل گرفتن این ذائقه نیست.

اما در عمل می بینیم بیشتر تولیدات ایرانی با سبک سه بعدی ساخته می شوند که عملا هیچ زیبایی و جذابیتی ندارند. یا حداقل آن این است که نمی توانند در مقابل نمونه های خارجی حرفی برای گفتن داشته باشند. قصد من این نیست که بگویم اثر سه بعدی بد است بلکه می خواهم بگویم چرا با توجه به ظرفیت و توان خود کار نکنیم عوض آن که بخواهیم شبیه به خارجی ها شویم. مثل ژاپن که نمونه موفقی است که زمانی فهمیدند نمی توانند با آثار غربی رقابت کنند برای همین به سراغ تولید محصول خاص خود رفتند.

اخرین داستان نشان داد که اگر توجه خود را به سمت تکنیک دو بعدی ببریم می توانیم موفق تر عمل کنیم. زیرا این تکنیک می تواند با هزینه کمتر و زمان کمتری نتیجه بهتری را نسبت به انیمیشن های سه بعدی به ما بدهد. هر چند که موانع این قدر زیاد است که هر چه قدر این موانع را پشت سر بگزاریم تمامی ندارد.استودیو هورخش مجموعه ای است که کار ساخت اخرین داستان را بر عهده داشته است. استودیویی که بیشتر حداقل من آن را با رمان های گرافیکی جمشید می شناسم.

استودیویی که خصوصی اداره می شود و در زمینه گرافیک نشان داده است که موفق عمل می کند. اما در زمینه محتوا چه؟



ادامه مطلب را در وبلاگ ambahamir.blog.ir بخوانید.
انیمیشنآخرین داستانانیمیشن آخرین داستانانیمههورخش
یه روزنامه نگار که اومده چرخی تو دنیای رسانه بزنه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید