امین نوبهار
امین نوبهار
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

شیوه‌ی جسورانه‌ی محبت‌!

- یعنی چرا این اسم رو براش گذاشتن؟
تا جوشونده دم بیاد، من سرچ کردم «گل گاوزبان»
گفتم: اینجا نوشته گاو در ترکی یعنی آبی. یعنی گلی که آبیه. اما این‌که آبی نیست. بنفشه!
تو گفتی: «شاید وقتی تازه است آبیه.» و مثل همیشه که نمی‌تونی آروم بگیری و دست‌هات باید یه کاری بکنن، دستمال رو کشیدی رو سر بقیه شیشه‌های کمد سبز حیاط خلوت و بعد گفتی: «این ترشی‌ها رو هم نخوردیما.» گفتم: «باشه حالا. وقت هست فعلا» غر زدی که «شب که نمیای خونه. روز هم که خوابی. چار روز دیگه هم می‌ذاری می‌ری. پس من کی ببینمت؟»
دلم ریخت. رسیدی به حرفی که می‌خواستی. گفتم پس من چه غلطی می‌کنم؟
عاشق این چرخش‌های موضوعی صحبت‌هاتم که می‌تونی از یه در وارد مغز آدم شی و جارو کنی و بری به جایی که می‌خوای. گفتی: «فکر کنم دیگه دم کرده. بیا کتری رو بردار.» سیاست‌ات همینه. همین که تیغت رو می‌زنی و بی‌تفاوت به کارت ادامه می‌دی. انگار نه انگار که یه لحظه پیش منو نابود کردی. تا برسم به اجاق گفتی: «ساعت پنجه. بزن رادیو معارف برنامه به رنگ خداس. خوبه. درباره تفسیر قرآنه.»
می‌دونی؟ فقط این چرخش‌ها و نیش و کنایه‌ها و سیاستت تو جلب محبت نیست که دلم تنگشونه. نه! طرز حرف زدنت وقتی می‌خوای با حرکت ابروها و چشم‌هات بقیه رو راضی کنی که طرف کیو بگیرن. طرز درس خوندنت وقتی داری ظرف می‌شوری و هم‌زمان می‌تونی فکر کنی شب که مهمون میاد تخمه‌ها رو تو چه ظرفی بریزی که آبروداری شه. شیوه عصبانی شدنت وقتی بی‌اینکه خم به ابرو بیاری، تند و تند انتقاد می‌کنی و بیشتر از همه، دلم برای شیوه جسورانه محبت کردنت که آدم نمی دونه خودش رو باید لوس کنه یا باید زیر میز پناه بگیره! تنگ می‌شه.
مامان عزیزم.

امین نوبهارamin noubahar
راوی | درگیر جامعه و رسانه | زندگی در گذر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید