روزهایمان اینگونه میگذرد. با ساعتها گپ و گفت دربارهی افکار و عقاید موجود؛ تمام ایسمها را میریزیم روی دایره و به چالششان میکشیم. این اتفاقی است که بعید میدانم در هیچجای دیگر جز در جمعهای دانشجویی به این سادگی رخ دهد؛ که هرکسی افکارش را واضح بیان کند و در معرض نقد و نظر دیگران بگذارد؛ و البته دیگران بیپروا بتازند به نظرهای مخالف همدیگر. یک لحظه من در دستهی مارکسیستها هستم و یک لحظهی دیگر در دستهی لیبرالها. این خانه در معرض تمام تنشهای سیاسی و اجتماعی دوران است. جایی که تا پا در آن میگذاری، آدمها کنجکاوند که چطور فکر میکنی؟ با چه سیستمی و با چه قاعدهای؟ در خانهی دانشجویی ما، بیمقدمه و ناخواسته، هر روز جلسات و گعدههایی برگزار میشود که آدمهای بیرون از اینجا، باید روزها مقدمات بچینند تا بتوانند یکی از آنها را برپا کنند. این خاصیتی است که مای دانشجو، یعنی من، محمدحسین، پوریا، امیرحسین و عبدالله و ... به این در و دیوارها میدهیم.
اگر دنبال تهماندهی جریان دانشجویی میگردید، نباید در آمفیتئاترها و خیابانها، که باید در خوابگاهها و خانههای دانشجویی، در گعدههای غیر رسمی پارکها و پشت دانشکدهها و ... آن را جستجو کنید.
گفتم که اشتباه نگردید!
https://t.me/Matnbazz/687
#روز_دانشجو #۱۶آذر