یکی از جاذبه های دیدنی در استان سرسبز مازندران که همه ساله میزبان مسافران و گردشگران زیادی از داخل و خارج کشور است، متل قو میباشد . این مجتمع ساختمانی عظیم چشمان هر بیننده ای را به خود مبهوت کرده است.
سلمان شهر نام جديدی است كه بعد از انقلاب اسلامی برای اين شهر انتخاب شده است. در گذشته به اين شهر «ساقی كلايه» گفته میشد و به دليل وجود متلی بنام قو در اين شهر آن را متل قو نيز میشناختند. سلمانشهر، شهر جديدی است كه با شروع شهرک سازی در اوايل سال ۱۳۴۰ پا گرفت و در سال ۱۳۴۱ دارای شهرداری شد. اولين شهرک در این منطقه، «دریا گوشه» نام داشت.
متل قو یا سلمانشهر، شهری در مجاورت دریاست و سواحل آن از جمله بهترین ساحل های استان مازندران به شمار می روند؛ در این سواحل می توان به تماشای رقص امواج نشست و از دیدن این بیکران زیبا، لذت برد. ساحل ماسه ای مناسب در تمامی نواحی شمالی شهر در دسترس شما قرار دارد و فاصله اندک بین ساحل دریا و دامنه کوه زیبایی متل قو را دو چندان کرده است.
رونق شهر و همچنین توریستی بودن و شلوغیاش باعث شده است که طی چند سال اخیر سرمایهداران دولتی و خصوصی با هزینهای بسیار زیاد اقدام به ساخت برجهایی بزرگ مثل برجهای ساحلی دبی کنند.
با دیدن شهر متل قو این سوال در ذهن بسیاری از افراد شکل می گیرد که چگونه نقطه ای از ساحل دریای خزر به معروف ترین شهر توریستی شمال ایران تبدیل شده و چه روزگارانی را پشت سر گذاشته است؟ برای پاسخ به این سوال، تصمیم داریم در این مقاله کمی در مورد گذشته و تاریخ این شهر بگوییم.
جمشید جوانشیر موسس و پایهگذار متل قو میباشد. او متولد سال ١۳۰۳ در تهران است، جوانشیر که در جوانی علاقهمند به طبیعت میشود و برای اولین بار به شمال سفر میکند و پس از دیدن دریا، جنگل و زیباییهای شمال به شدت شیفته منطقه شده و فکر تهیه یک باغ در شمال وارد ذهنش میشود.
این شهر زیبا، وجود و شهرتش را مدیون مرحوم جمشید جوانشیر است که در جوانی و در یکی از سفرهایش به شمال کشور، با شراکت دوستانش، تصمیم می گیرد جنگل های مخروبه ایران را به باغ مرکبات تبدیل کند. این جنگل مخروبه در کلارآباد قرار داشت که تنها یک آبادی بزرگ بود و امکانات آن به حدی کم بود که جوانشیر و گروهش برای خرید مایحتاج خود باید به عباس آباد می رفتند.
پس از آنکه طرح ایجاد باغ های مرکبات در این شهر با شکست مواجه شد، جوانشیر تصمیم به ساخت متلی در این منطقه گرفت. وی با دیدن قوهای آن منطقه اسم متل را قو گذاشت. او در مدت زمان نسبتا کوتاهی موفق شد یک سالن اجتماعات به مساحت 220 متر، 12 اتاق و دو ویلای شیک بسازد و آنها را برای پذیرش مسافران آماده سازد. اجاره هر اتاق 10 تومان و اجاره هر ویلا را 25 تومان تعیین کردند تا برای قشر متوسط هم مناسب باشد و به این ترتیب متل قو در سال 1338 متولد شد.
کم کم مسافران زیادی به این متل آمدند و بر رونق آن افزودند. مردمانی در این منطقه ساکن شدند و یک شهر کوچک شکل گرفت. بعد از آن نیز جوانشیر با درآمد و سود بدست آمده اقدام به گسترش این متل کرد و مجموعه های جانبی به آن اضافه کرد.
حالا ديگر شهر يک اسم مخصوص به خود داشت: ساقيکلايه. «ساقي» اسم دختر جوانشير و «کلايه» در زبان گيلکي به معناي محله است و شهرهاي زيادي در گيلان و مازندران با پسوند کلايه ديده ميشوند.
نکته جالب ديگر اينکه وقتي شهرداري ساقيکلايه و کلارآباد (به صورت اشتراکي) افتتاح شد، همسر جوانشير يعني بانو «پريمرز فيروزگر» به عنوان اولين شهردار زن ايران در اين پست قرار گرفت. اين سمت به هيچوجه تشريفاتي نبود و به تاييد اهالي قديمي، اين خانم زحمات بسياري براي اين شهر نوپا و پر دردسر کشيده است.
پس از گذشت بیش از سه دهه متروک ماندن، پروژه دیگری به نام پروژه قو الماس خاورمیانه به جای این متل آمده تا رونق گذشته را به آن بازگرداند. آنچه که چهره ای متفاوت به این شهر ساحلی بخشیده است، دو برج دوقلوی 25 طبقه هستند که با ظاهری جذاب و با استفاده از جدیدترین متدهای مهندسی ساخته شده اند. این دو برج با نام پروژه الماس قوی خاورمیانه شناخته می شوند و بخش ها و امکاناتی همچون مجتمع مسکونی قو، مجتمع تجاری قوی الماس خاورمیانه، مجتمع ورزشی الماس، هتل 5 ستاره دولوکس بین المللی الماس و ... را در خود جای داده اند.