امین آقاجانی
امین آقاجانی
خواندن ۹ دقیقه·۵ سال پیش

رمز یکبار مصرف رو دست کم نگیرید!

این روزا بحث رمز یکبار مصرف در جامعه ما جدی تر از هر زمان دیگه ایه. با جدیتی که بانک مرکزی نسبت به اجرایی شدن اون داره، حتی اگه ابتدای دی ماه هم عملی نشه، در بازه‏ ی زمانی کوتاهی بعد از اون بالاخره اجرا میشه.

لازمه همین ابتدا تاکید کنم، پیاده سازی رمز یکبار مصرف چالش های متعددی رو ایجاد کرده و این متن لزوما به معنی رد یا دفاع از اون نیست. بلکه صرفا می خواد به بهانه این تغییر، تحلیلی متفاوت از وضعیت موجود داشته باشه.

اون چیزی که بانک مرکزی رو اینطور به اجرایی کردن رمز یکبار مصرف مجاب کرده، دغدغه امنیته. بالا رفتن حجم فیشینگ و کلاهبرداریهای اینترنتی محرک اصلی این تصمیم بوده. متاسفانه حجم این نوع کلاهبرداری به شدت در کشور بالا رفته و هر روز تعداد زیادی از مردم (حتی افراد آگاه) قربانی اون میشن.

اما اون طرف ماجرا، درصد بالایی از مردم و کسب و کارهای اینترنتی نسبت به این موضوع مقاومت دارن و حتی بعضا با عصبانیت بهش نگاه می کنن. ریشه این مقاومت هم دشواری استفاده از رمز یکبار مصرفه. کاربری که مثلا در یک روز 10 بار تراکنش آنلاین داشته، از این به بعد باید 10 بار رمز یکبار مصرف بگیره و موقع خرید حتما باید گوشیش همراهش باشه. در نتیجه شما دیگه نمی تونید از کارت اطرافیان خودتون (پدر، مادر، همسر و ...) استفاده کنید.

علاوه بر این، ایرانیان خارج از کشور به کلی از خدمات بانکی دور خواهند شد که نارضایتی خودش رو داره. در همین راستا مثلا عدم امکان ورود به حساب کاربری از خارج از کشور در اپلیکیشن همراه کارت، که از الزامات بانک مرکزی و پلیس فتاست، این واکنش یک کاربر رو به همراه داشته:


به عبارت دیگر امنیت حاصل از رمز یکبار مصرف با قربانی کردن سهولت استفاده از کارتها در تراکنشهای آنلاین ایجاد خواهد شد.


اما واقعیت اینه که اینها تنها اثرات کوتاه مدت این تصمیم هستند. تاثیر این تصمیم در بلند مدت می تونه بسیار بزرگتر از چیزی باشه که فکر می کنیم.



رمز یکبار مصرف، زمینه ساز یک تغییر

واقعیت اینه که اجباری کردن رمز یکبار مصرف می تونه زمینه ساز یک تغییر در اکوسیستم پرداخت کشور باشه. برای اینکه این موضوع رو باز کنیم، باید نگاهی به ابزارهای پرداخت مورد استفاده در ایران داشته باشیم.

ابتدایی ترین ابزاری که در ایران (و در تمام دنیا) برای پرداخت مورد استفاده قرار می گیره پول نقد هست. در دهه های گذشته نقش پول نقد در معاملات به شدت پر رنگ تر از امروز بوده، اما به مرور حضور اون در معاملات روزمره کمتر و کمتر شده. علت این روند، دشواری به دست آوردن پول نقد (که هربار نیاز به مراجعه به بانک یا خودپرداز داره) و امنیت پایین اون هست.

نتیجه اینکه امروز مردم پول نقد رو صرفا در حد چند ده هزار تومان حمل می کنن تا اگر جایی لازم بود بتونن ازش استفاده کنن (مگه اینکه قرار باشه به مطب پزشک سر بزنن ;) ).

ابزار دیگه ای که خصوصا در پرداخت های با مبالغ بالا و البته پرداخت های مدت دار استفاده میشه چک بانکیه. جالبه بدونید که در دهه 70 و 80 میلادی مردم در برخی کشورها (مثلا آمریکا) حتی از چک بعنوان جایگزین پول نقد در معاملات روزمره استفاده می کردن و مثلا موقع خرید از سوپرمارکت، به جای پول نقد یک چک به فروشنده تحویل می دادن.

در ایران اما چک هیچ وقت نتونست جای خودش رو به این شکل در معاملات روزمره باز کنه. هرچند در برخی بازارها (مثلا لوازم خانگی یا خودرو) که مبالغ خرید بالا بود، چک کشیدن در زمان خرید کار قابل قبولی بود. با این حال امروزه با توجه به ابزارهای الکترونیکی و همچنین احتمال برگشت خوردن چک، این ابزار تا حد زیادی نقش خودش رو در پرداخت های با مبالغ بالا از دست داده و نقش اصلیش به پرداخت های مدت دار محدود شده.

نهایتا ابزاری که ما امروز بیش از هر چیز دیگر ازش برای پرداخت استفاده می کنیم، کارت بانکیه.

کارت بانکی از اوایل دهه 80 وارد فضای پرداخت ایران شد. ابتدا به عنوان ابزاری برای دریافت پول نقد از خودپردازها (که با نام عابربانک بین مردم جا افتاد) فراگیر شد، بعد با اومدن دستگاه های کارتخوان قابلیت پرداخت در فروشگاه ها به اون اضافه شد و نهایتا با ابداع کارت به کارت، تونست پاسخگوی نیاز انتقال پول مردم هم باشه.

جالبه بدونید کارت به کارت مختص خود ماست. انتقال وجه آنی اون هم بین بانکی تقریبا در هیچ کجای دنیا رایج نیست. هرچند شخصا به نظرم در کشوری با امکانات ما مزایاش بیش از معایبش بوده، اما خوب خاص ماست دیگه.

علاوه بر اینکه کارت قابلیت های متعددی رو یکجا در اختیار کاربر قرار می ده، شرایط خاص کشور ما هم استفاده از اون رو نسبت به تقریبا تمام کشورهای دیگر جذاب تر هم کرده.

در کشور ما، بانک ها از ابزار کارتخوان برای جذب منابع بانکی استفاده می کنن. کارتخوان به جای اینکه برای فروشگاه ها هزینه داشته باشه، رایگان در اختیار اونها قرار می گیره. بانک کارتخوان رو با هدف جذب حساب پشت کارتخوان در اختیار کسب و کارها قرار می ده (البته در کشوری با تورم بالا به جز این هم نباید انتظار داشت).

این رفتار باعث شده تا در هر فروشگاه چندین دستگاه کارتخوان وجود داشته باشه. علاوه بر این، نه فروشنده و نه خریدار در زمان استفاده از کارت و کارتخوان هیچ کارمزدی پرداخت نمی کنند و متناسب با نوع پرداخت، کارمزد توسط بانک صادرکننده کارت و یا بانک پذیرنده حساب پرداخت می شه.

بانک مرکزی در دهه 80 با هدف سوق دادن مردم به استفاده از ابزارهای الکترونیک و کاهش هزینه شعبه داری در بانکها، هزینه استفاده از این ابزارها را بر عهده بانک ها گذاشت. این تصمیم باعث فراگیر شدن سریع ابزارهای پرداخت الکترونیک در میان مردم شد. اما این مکانیزم کارمزد حتی پس از فراگیر شدن ابزارهای الکترونیکی ادامه پیدا کرده و همین امر باعث اتلاف منابع در این حوزه شده.

نهایت اینکه مجموعه عوامل دست به دست هم داده تا «آنچه خوبان همه دارند، کارت یکجا داشته باشد»:

  • هزینه استفاده صفر برای خدمت گیرندگان (و حتی تولید درآمد برای برخی فروشگاه های پر تراکنش)
  • قابلیت استفاده در بسیاری از فروشگاه های کشور
  • امکان انتقال وجه آنی
  • دریافت سود بر روی پول موجود در کارت
  • امنیت بالاتر نسبت به پول نقد

در نتیجه امروزه کارت اصلی ترین ابزار مورد استفاده مردم در پرداخت های روزمره هست.

در چنین شرایطی، اجباری کردن رمز یکبار مصرف یک گام در راستای کاهش جذابیت این ابزار پر طرفدار به شمار میاد و این می تونه یک نقطه عطف باشه!



کاهش جذابیت کارت چه تاثیری می تواند داشته باشد؟

برای اینکه این سوال رو جواب بدیم، اول باید از خودمون بپرسیم که گام بعدی صنعت پرداخت کجاست، چه تجربه های جدیدی قراره در این صنعت برای مردم خلق بشه و کارت چه نقشی این وسط ایفا می کنه.

در صنعت پرداخت، مثل اکثر صنایع دیگه، تمام روندهای جهانی به سمت خلق تجربه های هوشمند و یکپارچه حرکت می کنن. قطعا اگر این فضا رو دنبال کرده باشید، ویدئوهای زیادی از پرداخت با موبایل با استفاده از QR Code یا NFC دیدید. یا مثالهایی از سولوشن های Tap and Go و یا تجربه های خاص مبتنی بر اینترنت اشیا که شما بتونید به اجزا مختلف محیط پرداخت داشته باشید.


اما خب ناگفته پیداست که اگر ما به دنبال خلق تجربه های هوشمند و یکپارچه هستیم، نیاز به ابزارهای هوشمند و متصل به اینترنت داریم.

واضحا کارت هیچ کدوم از این دو ویژگی رو نداره. کارت، راهکاری مفید برای زمانی بوده که استفاده کننده از اون در همه جا دسترسی به اینترنت و ابزارهای هوشمند نداشته. اما امروزه درصد بالایی از مردم هم به گوشی هوشمند دسترسی دارن و هم به اینترنت.

اما...

اما با وجود اینکه کارت از لحاظ تکنولوژیک توان ارائه تجربه های جدید رو نداره، جذابیت بالای اون به دلایلی که قبل تر گفتیم، باعث شده تا هیچ بازیگری با رویکرد ارائه تجربه های جدید نتونه جایگاه مناسبی رو در بازار داشته باشه.

احتمالا خیلی از ما از فون پی و تومن و رسید (مرحوم رسید البته) و ... شنیدیم. اما هیچ وقت امتحانشون هم نکردیم (شخصا چون منظم تاکسی سوار نمی شم این تجربه رو نداشتم و اگر زمانی هم سوار شدم و پول نقد همراهم نبوده برای راننده کارت به کارت کردم).

اگه ازمون بپرسن چرا، احتمالا میگیم واسه یه تاکسی ارزش نداره اپلیکیشن نصب کنیم و این استارتاپ ها باید توی همه فروشگاه ها حضور داشته باشن تا بشه ازشون استفاده کرد! از اونطرف اگه از استارتاپ هایی که توی فروشگاه ها QR گذاشتن بپرسید، خیلی راحت بهتون میگن که تراکنش قابل توجهی به هیچ عنوان انجام نمیشه و ارزش نداره اینقدر سرمایه گذاری کنیم برای گرفتن فروشگاه ها وقتی تراکنش نمیاد.

ضمن اینکه حتی حتی اگر تراکنش هم انجام بشه، چون فروشنده و پذیرنده عادت کردن که موقع کارت کشیدن هیچ کارمزدی پرداخت نکنن، این استارتاپها حتی امکان گرفتن کارمزد از مشتریان خودشون رو هم ندارن تا مبادا تعداد محدود کاربری هم که دارن از اونها ناراضی نشن!

واقعیت اینه که اکوسیستم پرداخت ما در سالهای گذشته همه مزایا رو برای سیستم کارت ایجاد کرده و امروز این مزایا مانع از رشد حوزه های جدیدی که به نوعی رقیب اون هستن میشه. در چنین شرایطیه که اگر اجباری شدن رمز یکبار مصرف باعث ایجاد محدودیت برای کاربران بشه، هرچند در کوتاه مدت روی اعصابه، اما در بلند مدت می تونه دلیلی ایجاد کنه برای مهاجرت به سرویس های غیرکارتی . این مهاجرت می تونه زمینه ساز تغییرات بزرگی در آینده باشه.



مَخلص کلام اینکه اکوسیستم کارت به دلیل سیاست های کارمزدی و قابلیت های خاص در ایران بیش از حد جذاب شده، و این جذابیت تصنعی مانع از خلق تجربه های کاربری جدید در این حوزه میشه. کما اینکه در سالهای اخیر شاهد محدود موندن و یا شکست خوردن استارتاپهای شکل گرفته در صنعت پرداخت بودیم. اگر ما به دنبال این هستیم که همگام با دنیا تجربه های بهتری خلق کنیم، باید بتونیم از مرحله کارت عبور کنیم و اجباری شدن رمز یکبار مصرف یک گام کوچیک اما تاثیر گذار در این مسیره.

به هر حال شاید اگه سال 95 از ما می پرسدین فکر می کردید یه روز دیگه فقط با گوشی ماشین بگیرید و حتی شماره یه آژانس هم تو خونتون نداشته باشید، هیچ کدوممون قبول نمی کردیم. اما ظرف چندسال به سرعت این تجربه فراگیر شد.

حالا اگه چار سال دیگه دیدید تو هر فروشگاهی که میرید می تونید آیتم ها رو با گوشی اسکن کنید و بعدش واسه پرداخت هم گوشیتون رو بگیرید دستتون و رد شید، اگه دیدید واسه عبور از گیت هواپیما به جای اینکه برید یه ور دیگه عوارضی پرداخت کنید و کاغذ بگیرید می تونید همونجا که رد میشید با ساعت هوشمندتون پرداخت کنید، اگه دیدید توی مترو خبری از بلیط کاغذی و کارت مترو نیست، اگه دیدید تو رستورانها بدون اینکه برید پشت صندوق می تونید سفارشتون رو پشت میز بدید و همونجا پرداخت کنید تا غذا بیاد، اگه دیدید برای اینکه پول به دوستتون بدید می تونید صرفا گوشیهاتون رو نزدیک هم بگیرید، یه گوشه کردیت خلق این تجربه های کاربری جدید رو هم به این رمز یکبار مصرف وامونده بدید :)



رمز یکبار مصرفرمز پویافین‌تکاستارتاپپرداخت
مارکتینگ و محصول، با طعمی از دیتا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید